cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

موو آن👣move on

✾؛﷽✾ • شُــد شُــد، نَـشُــد..... بـیا براتـ چایی بریـــزم⁦☕🍫 دلم میخواد بیام وسطِ حجمِ خستگیاتون بگم: "فعلا بشین یه چایی برات بریزم!"☕🍃 لینک ناشناسِ من برای شنیدن شما: https://t.me/BChatBot?start=sc-67789-lNV7NEv

Show more
Iran313 113The language is not specifiedThe category is not specified
Advertising posts
189
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

توی کتاب سه‌شنبه‌ها با موری نوشته بود: «اگه لازم باشه گریه کنم، مفصل اشک می‌ریزم اما بعد از آن به همه خوبی‌ها و هدف هایی که هنوز در زندگی از آنِ من هستند متمرکز می‌شوم…» دقیقا لحظه‌های سخت زندگیمونو توصیف کرده🌱
Show all...
و حالا لیاقت انگشتر و تسبیح پدرم رو مشاهده میکنید🖤❤️‍🩹
Show all...
دیگه واسم مهم نیست که چند نفر دور و برم موندن من حتی خیلی وقته از خودم رفتم دیگران که حق دارن ...
Show all...
آدم‌ها عوض می‌شوند، درست است. آدم‌ها عوض می‌شوند و اصلا هم مهم نیست که یک زمانی چقدر به‌ هم نزدیک بودیم و چقدر باهم ندار بودیم، شاید هیچکدام ما هیچ چیز مهمی از همدیگر نمی‌دانستیم.
Show all...
رنجی در سینه‌ام هست که نه زبان گفتنش را بلدم و نه چشمی برای دیدنش وجود دارد، چرا که فایده‌ای هم ندارد، آدمها فقط میخواهند از غمت سر در بیاورند تا خیالشان راحت شود که تو هم از چیزی رنج میکشی و تنها نیستند. می‌دانم کسی نمی‌تواند کمک کند، این را می‌دانم. اما باز دلم میخواهد روبروی کسی بنشینم، توی چشمهایش نگاه کنم و او بفهمد "من"و"حالم"را ، ولی هیچکس به جز خودت نمیداند چه است و چه نیست، رنجی‌ست که هرروز با من بیدار می‌شود، کار که میکنم با من است، با من نهار می‌خورد، کنار من چرت می‌زند. و در لحظه باز با تمام توان بلند میشود تا به اوج خود برسد. فقط وقتی خوابم آرامم. اینکه همه بالاخره یک دردی دارند و با چیزی دست به گریبانند این رنج را آسان تر نمی‌کند، خودم و اورا که در من است حمل میکنم. راستش دیگر خسته‌ام کرده است از جنگ‌های مداوم بی‌حاصل و دلم می‌خواهد فقط بخوابم و صبح روز بعد که از خواب بلند میشوم، رفته باشد‌. ولی من میدانم روزی او را نابود خواهم کرد.
Show all...
رنجی در سینه‌ام هست که نه زبان گفتنش را بلدم و نه چشمی برای دیدنش وجود دارد، چرا که فایده‌ای هم ندارد، آدمها فقط میخواهند از غمت سر در بیاورند تا خیالشان راحت شود که تو هم از چیزی رنج میکشی و تنها نیستند. می‌دانم کسی نمی‌تواند کمک کند، این را می‌دانم. اما باز دلم میخواهد روبروی کسی بنشینم، توی چشمهایش نگاه کنم و او بفهمد "من"و"حالم"را ، ولی هیچکس به جز خودت نمیداند چه است و چه نیست، رنجی‌ست که هرروز با من بیدار می‌شود، کار که میکنم با من است، با من نهار می‌خورد، کنار من چرت می‌زند. و در لحظه باز با تمام توان بلند میشود تا به اوج خود برسد. فقط وقتی خوابم آرامم. اینکه همه بالاخره یک دردی دارند و با چیزی دست به گریبانند این رنج را آسان تر نمی‌کند، خودم و اورا که در من است حمل میکنم. راستش دیگر خسته‌ام کرده است از جنگ‌های مداوم بی‌حاصل و دلم می‌خواهد فقط بخوابم و صبح روز بعد که از خواب بلند میشوم، رفته باشد‌. ولی من میدانم روزی او را نابود خواهم کرد.
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
بابا 🖤❤️‍🩹 ☕️ @chay_shirin_jan
Show all...
این حجم از غم و مصیبت اول باورپذیر نیست و بعد قابل هضم نیست
Show all...
بابا پرررر
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
#استوری
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.