༆کـــــافـــه کـــاژه
به کافه ی کوچولوی من خوش اومدی ☕️✨️ t.me/HidenChat_Bot?start=1163743889 اینجا باهام حرف بزن 🫴🖤 Insta page : @cafekazhee 🎬 @cafeb00k 📚
Show more424
Subscribers
-324 hours
-127 days
-6930 days
Posting time distributions
Data loading in progress...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.Publication analysis
Posts | Views | Shares | Views dynamics |
01 میشه یکی دو ساعت بیای منو از خودم نجات بدی بعد برگردی؟! دارم ترک میخورم. | 5 | 0 | Loading... |
02 میخوام برم دایرکت فرهاد خودمو خالی کنما
ولی جدی نمیدونم چمه
هیچ اتفاقی هم از ظهر به بعد نیوفتاده
چیو بهش بگم 😂😭 | 5 | 0 | Loading... |
03 میشه یکی دو ساعت بیای منو از خودم نجات بدی بعد برگردی؟! دارم ترک میخورم. | 1 | 0 | Loading... |
04 به حرف زدن باشه که قطعا پرداد اولویته ولی به شرطی که بدونم چمههه
فرهاد یجور عجیب و غریبی میفهمه و تا حالا هیشکی رو دیگه اینجوری ندیدم بلدم باشه (:
علاوه بر اون
چنان قدرت هندل کردنی داره
میتونی بدبختیاتو بریزی جلوش، مرتب کنه تخویلت بده
ذهنتو از آشفتگی و کلافگی درمیاره
خودشو گم نمیکنه گیج نمیشه
و خاک تو سرش که منو بدعادت کرده🚶🏻♀️
بعد میگم من بلد نیستم از پس خودم بربیام فقط اون میتونه کسی باور نمیکنه
من هروقت بهم فشار میاد از زندگی خودم میکشم کنار فرمونو میدم دست این احمق که الان نیست... | 7 | 0 | Loading... |
05 امشب خودم، خودمو گم کردم. | 11 | 0 | Loading... |
06 💬 | 13 | 1 | Loading... |
07 ⚡️ | 13 | 1 | Loading... |
08 من یه نشونه میخوام🚶🏻♀
چه خوب چه بد | 13 | 0 | Loading... |
09 خب مرتضی از غار دراومد
فک کنم بعدی نوبت منه
حالم خوبه ها ولی حس میکنم این اواخر زیادی با موجودات زنده معاشرت کردم و نیاز به تنهایی دارم | 13 | 0 | Loading... |
10 Media files | 1 | 0 | Loading... |
11 دلم برا مسخره بازیات و پیام دادنای چرت و پرتت تنگ شده بود مرتیکه | 13 | 0 | Loading... |
12 هروقت هرکدوممون کم بیاره، همه براش صبر میکنن تا به زندگی برگرده. | 13 | 0 | Loading... |
13 Media files | 3 | 0 | Loading... |
14 بابا همه چیو بیخیال
من دلم شدیییدا آهنگای جدید میخواد
و سلیقه موسیقی تو پسندمه
و همینجوریش نصف آهنگای پلی لیستمو از طریق تو شنیدم دانلود کردم | 4 | 0 | Loading... |
15 تولدت مبارک 😂🤍 | 7 | 0 | Loading... |
16 💬 (: | 15 | 0 | Loading... |
17 Media files | 14 | 0 | Loading... |
18 💬 | 14 | 0 | Loading... |
19 یونیکا ☕️ | 15 | 0 | Loading... |
20 💬 | 1 | 0 | Loading... |
21 Media files | 1 | 0 | Loading... |
22 💬 | 15 | 0 | Loading... |
23 روحت شاد 🖤 | 15 | 1 | Loading... |
24 هیچی دیگه امروز صب رفتیم تشییع جنازه
فک کنم وااااقعا توی خونهها هیچ آدمی نمونده بود
و منم با وجود اینکه میدونستم مامانم و کل فامیل و کل شهر اونجان باز با اکیپمون رفتم 🦦
آخرش رفتیم یونیکا
دیدیم نههه قابل تحمل نیست اسیدیه
رفتیم توی پارک منتظر موندیم
کافهمون باز شد
نشستیم و چون رور تعطیل بود خب خیلی نخالهها اومدن ولی مهم نبود همینکه اون یه نفری که اصلا نمیخوام ببینمش نیومد برام بس بود
فرهاد هم باز خدافزی کرد رفت (:
و بلافاصله بعدش یکی اومد که یجوری شدم 🥲
یه حس ترکیبی از محبت و بیزاری و دلتنگی و ذوق و ناراحتی
واقعا حس عجیبی بود
و دلم نمیومد پاشم بیام خونه ولی خب... | 14 | 0 | Loading... |
25 بعد مدت ها دیدمش
کنارم نشست
صداشو شنیدم
و دلم براش تنگ شده بود🚶🏻♀ | 14 | 0 | Loading... |
26 تنها کافه ی باز، یونیکا بود
ملت چون هم گرمشون بود همه خسته بودن هی میریختن داخل خنک شن یه چیزی بخورن
یه مرتیکه هم وایساده بود جلو یخچال بهمون انرژی زا نمیداد میگف برید از صندوق فیش بگیرید
گفتم آشنای سالاریم 😐
سالارو صدا کرد اونم اشاره کرد هرچی میخوان بده
مرتیکه احمق ما توی همه کافه ها حق مالکیت و تصرف داریم 😒 | 14 | 0 | Loading... |
27 ینی اینهمه چادری تا حالا توی کافه ندیده بودم هیچ،
بخدا حتی خودشونم نمیدونن کجا اومدن 😂
فضا انقدددد اسیده
یکی داره وضو میگیره
یکی عکس رحمتی رو بغل کرده گریه میکنه
یکی مفاتیح دستشه دعا میخونه
ما دیگه داریم نمیتونیم... | 15 | 0 | Loading... |
28 Media files | 15 | 0 | Loading... |
29 Media files | 15 | 1 | Loading... |
30 اینجا داشت میگفت که اون فیلممو فقط برا دو نفر فرستادم لعیا و فلانی
و داشت فک میکرد اول برا کی فرستاده
فقط منتظر بودم بگه اول فلانی بعد لعیا... 🙂🤏 | 9 | 0 | Loading... |
31 امروز آروم بوددد 🫠✨ | 10 | 0 | Loading... |
32 خیلی خوب بود هر ماجرایی رو میخواستن برا فرهاد تعریف کنن
میگف میدونم حتی ساعتشم میدونم همه چیو بهم گفته من ظاهرا اینجا نیستم ولی هستم
واقعا حتی پر زدن مگس رو هم دایرکتش تعریف کرده بودم 😂 | 10 | 0 | Loading... |
33 این علی اون علی نیس 😂😭
اون علی که اکس منه اصن نه من نه فرهاد نه ریحان نه سحر باهاش سر یه میز نمیشینیم حرف نمیزنیم
این علی رل سحره و اصن جای پسر منه 😂
و خدایی پسر خیلی خوبیه حال میکنم باهاش
اونم سرباز بود ماه آخرشه اومده مرخصی
با فرهاد داشتن از اونجا میگفتن
علی گف "اون اولش که آدم زنگ میزنه تازه دلش میگیره"
فرهاد گف "آرههه من دیروز به این (اشاره به من) زنگ زدم یه لحظه جواب داد کصکش صداشو شنیدم بدجور بغضم گرفت"
دادااااش خب منم وسط اون وضعیت عنی برداشتم شماره ناشناس عحاز رو جواب دادم صدای توی کصکشو شنیدم بغضم گرفت ولی یه ذره محبت آمیز تعریف کن لاقل 😂💔 | 10 | 0 | Loading... |
34 فردا قراره رحمتی رو برگردونن مراغه دفن کنن
بخاطر تشییع جنازش کل شهر پر مامور اینا بود خیابونا رو بسته بودن داشتن آماده میکردن
کافه هم دوازده به بعد باز میشه
مرتضی هم میخواد چن روز تنهایی بره مسافرت حالش عوض شه و علیراد رو میذاره جاش
خیلیییی خوشحالم چون واقعا داوشمه و پسر خوب و دیوونه ایه از خودمونه و چون گرایششم فرق میکنه کسی قرار نیس کرم بریزه یا غیرتی شه 🦦
واقعا هرروز وقتی میرفت ناراحت میشدم الان خوبه که حداقل چند روز تمام وقت هست🚶🏻♀
میترسیدم بسپره به علی چون یه مدتم اونجا کار میکرد
واقعا اگه اون میخواس صب تا شب توی کافه باشه اونم پشت بار ور دل من، امکان نداشت پامو توی کافه بذارم
تازه چون دیگه از خودمون حساب نمیشه جلوش نمیتونستیم راحت حرف بزنیم و کلا دیگه هیشکدوممون باهاش حال نمیکنیم غریبه ایم | 10 | 0 | Loading... |
میشه یکی دو ساعت بیای منو از خودم نجات بدی بعد برگردی؟! دارم ترک میخورم.
میخوام برم دایرکت فرهاد خودمو خالی کنما
ولی جدی نمیدونم چمه
هیچ اتفاقی هم از ظهر به بعد نیوفتاده
چیو بهش بگم 😂😭
Photo unavailableShow in Telegram
میشه یکی دو ساعت بیای منو از خودم نجات بدی بعد برگردی؟! دارم ترک میخورم.
Photo unavailableShow in Telegram
به حرف زدن باشه که قطعا پرداد اولویته ولی به شرطی که بدونم چمههه
فرهاد یجور عجیب و غریبی میفهمه و تا حالا هیشکی رو دیگه اینجوری ندیدم بلدم باشه (:
علاوه بر اون
چنان قدرت هندل کردنی داره
میتونی بدبختیاتو بریزی جلوش، مرتب کنه تخویلت بده
ذهنتو از آشفتگی و کلافگی درمیاره
خودشو گم نمیکنه گیج نمیشه
و خاک تو سرش که منو بدعادت کرده🚶🏻♀️
بعد میگم من بلد نیستم از پس خودم بربیام فقط اون میتونه کسی باور نمیکنه
من هروقت بهم فشار میاد از زندگی خودم میکشم کنار فرمونو میدم دست این احمق که الان نیست...
خب مرتضی از غار دراومد
فک کنم بعدی نوبت منه
حالم خوبه ها ولی حس میکنم این اواخر زیادی با موجودات زنده معاشرت کردم و نیاز به تنهایی دارم