دآستان مآ / مدرسه‌ی شهوت

توی تراس کارای خاک برسری میکنن که همسایه بالایی... #مردونه‌اش رو از روی شلوار #مالید به بهشت #خیسم و پچ زد: - اونقدر هاتی که همه‌جا می‌خوام بکنمت😈 دستم رو از #شورتش رد کرد و که #صدای مردی از بالا... https://t.me/+4AblhG6xp1RkYmZk 💢راس‌ ۲۲ میپاکی نه زودتر❌

پسره رو میبره خونه خالی تا برای حاملگیش سوپرایزش کنه اما پسره...😨❌🔥 دست‌هام رو به کیـ🍆ـر باد‌ کرده‌اش #رسوندم و گفتم: - بچه‌ات توی شکمم داره رشد می‌کنه، می‌خوام یه حال بهت بدم که تا به حال نداشتی. زیپ #شلوارش رو پایین کشیدم که #یک‌دفعه هلم داد روی #تخت و عصبی گفت: - اون بچه به دنیا نمیاد. ترسیده #نگاهش کردم که وحشیانه #شورتم رو درآورد و با یک حرکت همه‌ی #سالارش رو فرو کرد توی #به_شت تنگم که #جیغم بلند شد، #سی_نه‌ام رو توی مشتش گرفت و درحالی که محکم داخلم تلمـ🌶ـبه میزد، نوک #سی_نه‌ام رو فشرد که یک‌دفعه #درد شدیدی زیر دلم حس کردم، با #دیدن... https://t.me/+4AblhG6xp1RkYmZk https://t.me/+4AblhG6xp1RkYmZk بچه‌ی دختره سقط میشه و... فیلم‌های پورن و سکسی رو بیخیال با خوندن هرپارت این رمان شورتت خیس و پشمات میریزه😱🔥💯 💢راس‌ ۲۲ میپاکی نه زودتر❌

دختری که هرشب زیر شوگرددی جذابش جر میخوره🤤🔞 فقط بیا ببین چجور آه و ناله می‌کنه 💦💦 #سرخی_لب_تو https://t.me/joinchat/qr6gvysmno9iMDQ0 💢راس‌ ۱۶ میپاکی نه زودتر❌

⁠ پر*ده دختره رو با دست می‌زنه🤭🔞💦 https://t.me/joinchat/qr6gvysmno9iMDQ0 پارت واقعی رمانشه♨️ با احساس زبونش روی لاله‌ی گوشم‌ بین پاهام احساس خیسی می‌کنم آهی می‌کشم که جری‌تر می‌شه و موهام‌و دور دست‌هاش می‌پیچونه جیغی از درد می‌کشم - ولم کن کثافت!- ولم کن کثافت! موهام‌و بیشتر می‌کشه که اشک تو چشم‌هام جمع می‌شه - ولت کنم که بری تنت‌و به هر حروم‌زاده‌ای بفروشی؟! چیزی نمی‌گم که با فریادش از جا می‌پرم.... - آره؟! با ترس سرم‌و تند تند تکون می‌دم - نه به‌خدا.... - نشونت می‌دم.... این‌و می‌گه و با یه حرکت شلوارم‌و پایین می‌کشه..... با هق‌هق لب می‌زنم: - التماست می‌کنم ولم کن.... اهمیتی نمی‌ده و با یه حرکت انگشتش‌و واردم می‌کنه... انگشت خیس از خونش رو ازم خارج می‌کنه و با بهت می‌پرسه: - تو دختر بودی؟!♨️ https://t.me/joinchat/qr6gvysmno9iMDQ0 باکره‌ی بی‌گناه و شوهر غیرتی و خشن🤭🔞 پر طرفدارترین رمان تلگرام💯 💢راس‌ ۱۶ میپاکی نه زودتر❌

همین طور که #سوراخمو🥵میمیکید با دستش #آلتمو هم پمپ میکرد 🔞🔥 الکساندر #زبونش رو واردم کرد که قوصی به کمرم داد و آه بلندی کشیدم 💦الکساندر انقدر کارش رو تکرار کرد کم مونده بود از #لذتی که بهم میداد بی هوش بشم 🥵🔞 https://t.me/joinchat/Q-vTgh6yIb0TBFDr 💢راس‌ ۲۲ میپاکی نه زودتر❌

#gay💦 #se_xy🚫⛓ الکساندر همین طور که به صحنه ای مقابلش نگاه میکرد دستش رو به آلت🍌ش رسوند و از به فاک رفتن ساشا توسط دی❌لدو داخلش شروع به مالیدن♨️آلتش کرد ساشا با اتش به #آلت الکساندر نگاه میکرد و ناله هاش رو از سر میداد لب پاینیش رو با دوندون هاش به #خ🩸ون انداخته بود الکساندر تک خند مستانه ای زد و از موهای پشت سری ساشا گرفت و جلو کشیدش که ساشا از خداخواسته #آلت👅 الکساندر رو وارد دهن📛ش کرد و شروع به #مک‌زدن کرد الکساندر با حس فرو رفتگی آلت🍆ش تو حفره ای تنگ و خیس هیس آرومی کشید و اسپنک محکمی رو باسن🔥سرخ شده ساشا کوبید ساشا از فرو رفتی #دیل🔞دو داخلش هومی کرد و باعث لرزیدنش شد که الکساندر با لرزیدن دهن ساشا تا اوج رفت و دستش رو به #دیل_دو رسوند و شروع به #عقب_جلو کردنش کرد و گفت: +خوشت میاد با #ک**ی*ر خودم دهنت پر شد و با دیل💦دو سوراخت به فا🖕🏻ک میره؟ ⚠️https://t.me/joinchat/Q-vTgh6yIb0TBFDr #دوس_پسرشو_گشاد_میکنه🤤🔞🍑 💢راس‌ ۲۲ میپاکی نه زودتر❌

از پهلوهام گرفتو تند تند #کلفتشو داخلم کوبید💦 - آیی دارم #پاره می‌شم، آبتو بریز تموم شه دیگه. چه کمری داری آیی🔞 چهارتا انگشتش رو داخل #بهشتم کردو #وحشیانه داخلم تازیانه زد❌ - هیش تازه باید زیر گرگمم #پاره شی بیبی! https://t.me/joinchat/3GJpGCdi4ZMyZDI0 💢راس‌ ۱۶ میپاکی نه زودتر❌

#اسکی_ممنوع #پارت_آینده🔥 پر حرص بهش نگاه میکردم، کم مونده بود گریه کنم اخه من چرا با این دیوونه #ازدواج کردم؟!. تخم مرغ و روی شکمم شکست به حالت فکر کردن دستش وروچونش گذاشت وگفت: -اوممم کیک #سک*سی خیلی جالب شده، منظره ی جالبیه ولی یه چیزی کم داره نظرت راجب یه سک*س #دهنی چیه؟ چشمام گرد شد واقعا دیوونست - #ئاکان دستام وباز کن، دیوونه بالبخند شیطونی گفت: -نشد دیگه عشقم و سرش #وبین پام برد وزبونی بین پام کشید که پام وتکون دادم که بیشتر بازشد بلند شد ایستادو متفکرگفت: -اینم یادم رفت بگم نه؟!. به چوبی که باهاش پامو بسته بود اشاره کرد -چوب #ماهیگیریه هرچی تکون بخوری بیشتر پاهات باز میشه وکاره من راحتر، بهت گفتم که این #سک*سمون متفاوته!. و لباساشو دراوردو یه قاشق شکر و برداشت وریخت روشکمم وخودش اومد روم ولیسی به لبم زد- اومم یکم صبرکن و دستشو زد تو #شکلاتاو کشید رولبم و لبم وکرد تو دهنش ویهو با #ضرب خودش و واردم کرد... #دوتا_زوج_دیوونه_با_فانتزی_های_عجیب_غریب😂🤤 #حالا_جالبش_اینجاس_دختره_بتاعه_پسره_آلفای دورگه😙😋 #اولین_سکسشونم_رودرخت_بوده😂💦 #بپاچین_توچنل_فقط_یادتون_باشه_لفت_ندید😍❤️👇 https://t.me/+2dtLX9wqNnAzMDc8 💢راس‌ ۱۶ میپاکی نه زودتر❌

#سی👅نه هامو از پشت #چنگ زد و سنگینیشو روم انداخت و همین که خواست #مر🍆دونگیشو دوباره تو #سوراخم_فرو کنه صدای زنگ به گوشمون رسید. دستمو محکم جلو #ده📛نم گذاشتم تا صدای جیغم بیرون نره و محراب دوباره شروع به #تلن🔥به زدن کرد! 🔞https://t.me/+b4KrNgvEog41YzRk 💢راس‌ ۲۲ میپاکی نه زودتر❌

#پارت1 کلا*هک مرد🍆ونگیشو اروم رو چاک به🔞شتم مالید و با خماری چکی رو سی🍒نه‌هام نشوند. با شهوت چکی رو #سین*نه هام زد و #مر*دونگیشو دم سوراخ #با*سنم گذاشت و تفی رو #کلا💦هکش انداخت. _صدات در نیاد جا باز کنه! لنگامو رو #شونش انداخت و با فشار #محکمی تموم #سالار #کلفتشو تو #سوراخم فرو کرد... _اروم تر مهراب....ج🔥ر خوردم لعنتی... مر*دونگیش از سوراخم تنگم لیز خورد و بیرون اومد و دوباره با دستش مر*دونگیشو مالید و دوباره فرو کرد توم. با #شه💋وت ناله‌ی بلندی کرد و لپای #با⛓سنمو محکم چنگ زد. _خیلی تنگی....لعنتی ک***ی*رم تو سوراخ تنگت داره خفه میشه! چکی رو کو❌نم نشوند و محکم سی*نه‌هامو تو دهنش کرد و #نوکشو مکید. _فاک.....داغه... با ناله مر*دونگیشو از سوراخم بیرون کشید و تنمو دمبر کرد.... ♨️💦https://t.me/+b4KrNgvEog41YzRk دختره دوس پسرشو میاره خونه و پسر جذاب همسایه برا اینکه به پدرو مادرش نگه مجبورش میکنه زیرش #جر بخوره...🔞⚠️👅 ‼️پارت اصلی رمان‼️ 💢راس‌ ۲۲ میپاکی نه زودتر❌