شاهزاده‌خرسوارمن

پاک کنید 🎭

#هررمانی_بخوای_تو_این_چنل_هست #رمانهای_هات_آب_آور🔞🙈 #لزبین #گی #ارباب_برده_ای #بی_دی_اس_ام #بزن_رولینک_رمانهای_این_چنلووبخون 😱❌ https://t.me/joinchat/AAAAAEsvC7vDWpMBkVHXZw

‌🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞 #بازیچه همونطور که گوشمو مک میزد سینمو فشار میداد انگشتشو وارد سوراخ باسنم کرد جیغ کوتاهی کشیدم خواستم برگردم که کامل روم خوابید انگشتشو تو باسنم به حرکت در اورد گردنمو مک میزد از درد حسی که بهم تزریق شد نفس نفس میزدم و آیسان بی قرار تر دومین انگشتشو وارد کردن جیغ بلندی همراه با آه بلندی کشیدم در گوشم در حالی که نفس نفس میزد با صدای خماری گفت _جونم دوست داری بیشتر ادامه بدم بوسه ای رو گوشم زد منو برگردوند پاهامو گذاشت رو شونش انگشتشو کشید وسط واژنم شروع کرد به بالا پایین کردنش شدت حرکت انگشتشو بیشتر کرد از شدت هیجان آه میکشیدم و نفسام بلند شد بی قرار اسمشو صدا زدم _آیـــــسان تنشو کشوند سمت بالا تنم و پاهام همراه شونش به سمتم خم شد .... ❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌ #رمانهای_آب_آور🤤😍💦 #پارت_واقعی نبود لفت بده 👇 🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥 https://t.me/joinchat/AAAAAEsvC7vDWpMBkVHXZw ❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌ https://t.me/joinchat/AAAAAEsvC7vDWpMBkVHXZw ❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌

‍ #از_تلاجن_تا_لجن #شب/کل شب مشغول #سـ-ـکس با شوهرم بودیم. بدنم عرق کرده و روی #ڪـ_ـون و #سـ_ـینه و شکمم خیس آب #منـ_ـے بود. #صبح/حس مالش به #ڪـ_ـصم ازخاب بیدارم کرد. شوهرم ۷ صبح پاشده بود. براش پامو هفتی باز کردم، حدود ۲۰ دیقه #تلـ_ـمبه زد و ابـ-ـشو ریخت رو صورتم. رفت دسشویی خودشو شست و بعد رفت سرکارش. از در که خارج شد ب عشقم زنگ زدم و ی قرار واس غروب تو خونش گذاشتم #عصر/تو راه خونه باغ تو ماشین : + سینا _ جان + بزن بغل من حوصله ندارم _ چته؟ یهو شروع کردم به مالیدن #ڪ_ـیرش با تعجب نگاه میکرد که گفتم : تا الان تو دنده میزدی حالا من میخوام دنده بزنم😉 زیپ شلوارشو کشیدم و با زحمت #ڪـ_ـیرشو از تو #شورتی که براش خریده بودم کشیدم بیرون . انقد بزرگ بود ب زیپ گیر کرد و یکم سرخ شد. همین جوری ک تو ماشین براش میخوردم لامپ ماشینو خاموش کرد و کامل لـ_ـخت شد منم لـ_ـخت شدم با ست شورت و #سـ_ـوتین فیروزه ای که برام خریده بود رو پاهاش نشستم #کــ_ـون گرد و نرمم بین دو تا صندلی گیر کرده بود رو به سمت عشقم که عقب نشسته بود دادم و #قمـ_ـبل کردم ... 💦🔥ادامه داستان ☝️🏻👇🏻 https://t.me/joinchat/AAAAAFa2zbmgOuyt5ddBZg

ناگهان مرد برگشت و به سمتش اومد🔞 سوزش بد صورت نشون میداد #سیلی خورده. مرد اومد و بالا سرش ایستاد، پا روی #گردنش نهاد و راه نفس کشیدن رو بست. باورش نمیشد تو همچین موقعیتی گیر کرده، حتما کابوس و توهمه.. شاید هنوز تو #کماست!!! با دو دست #کفششو گرفت از خود دورش کنه، اما نتیجه ی معکوس داد این تقلاها💢 _ نگاه تورو خدا، اینقدر ضعیف و #حقیری که حتی نمیتونی خودتو از #زیر پام بکشی بیرون⛔️ زبون خالی هستی #بدبخت.. اونم #کوتاه کردنش زیاد سخت نیست🔞⚠️ #خشن🔥 #ازدواج_اجباری💦 سرچ کن #نسیان 🤫 https://t.me/joinchat/AAAAAEdtwfCY9bclsg876w

#اسارتی که با درد و رنج آغاز میشود🔞 آشا پسری که ناخواسته محکم به زندگی با مردی خشن و مستبد میشه. عشق های ممنوعه با قلمی متفاوت🏳‍🌈 #منبع_رمانهای_خشن🔞 #داستانهای گی با ژانرهای جنجالی❌ #نسیان ♢♢♢♢♢♢♢♢♢♢♢♢♢♢♢♢♢♢♢♢ https://t.me/joinchat/AAAAAEdtwfCY9bclsg876w

#همخوابگی #پارت_هفت #سرچ_کن_نبود_لفت_بده 😤 #پارت_رمانه_اسکی_نرو_اسکل😏 با #لذت به #مامان بابا نگاه کردم که از خونه بیرون میرفتن ، با خودم گفتم اخ جون الان دوباره با #داداش #بازی میکنیم از اون بازیا که خیلی #دوست داریم ! _بچه ها ما زود #برمیگردیم ! داداش باشه ای گفت تا مامان اینا درو بستن از پنجره نگاه کردیم تا #مطمئن شیم از خونه بیرون رفتن ...#ماشین بابا که از #پارکینگ بیرون رفت پیرهن #عروسکیم و دراوردم و #داداشم #لباساشو دراورد و گفت:زود باش آینور الان مامان #اینا میان ! #لخت شدم و #دوباره و دوباره #تن هامون یکی شد ... #لذت #شهوت..و https://t.me/joinchat/AAAAAE11iAFh2X0S2NZuYQ #هشدار❌ #این_داستان_براساس_واقعیت_است_اگر_باردارید_یا_دچار_عارضه_قلبی_هستید_وارد_نشوید ⭕️🔞 https://t.me/joinchat/AAAAAE11iAFh2X0S2NZuYQ #بالای_هیجده_سال 🔞 #با_ذهن_باز_مطالعه_کنید 💯💢

دختر #سوییچی که برای رسیدن به #شهرت با #شیطان #معامله میکند و حالا دختر به خواسته هایش رسیده و #شیطان برای گرفتن وعده هایی که دختر عملی نکرده بود #تاریکی را در زندگی او جاری میکند #سوال اینجاست ایا دختر تسلیم #شیطان میشود؟ یا با #تاریکی مبارزه میکند؟ برای فهمیدن سوال و خواندن ادامه رمان وارد چنل زیر شوید 👇 #Bdsm

♨⚠️️صدای #آه های بلندش تو فضای خونه میپیچید #زبونمو رو #واژن #خیسش کشیدم #آه بلندی کشید انگشتمو تو #سوراخ #باسنش وارد کردم صدای جیغش توی خونـه مپیچید #کمرشو بلند میکرد رو تخت میکوبوند دستشو رو #سـ*ـیـ*ـنـ*ـش گذاشت و #فشار میداد با صدایی که از #شهوت #خمار شده بود داد زد تمومش کن دیگه نمیتونم #آهـــــ پوزخندی زدم سرمو بین #پاهاش بردم در حالی که #واژنشو میخوردم دستمو وارد #سوراخ #واژنش کردم صدای فریادش همزمان با #ارضـ*ـا شدنش متصادف شد با #آه بلندی چشماش بسته شد #واژنشو #مک محکمی زدم #آب_لزج #واژنشو با #زبون #لیس زدم و .....🚫💦⚠️♨️ #عشق_ممنوعه_دو_دختر #لزبین #هات #لزبین #پارتهای_خفن_صـ*ـکـ*ـصی https://t.me/joinchat/AAAAAEsvC7vDWpMBkVHXZw https://t.me/joinchat/AAAAAEsvC7vDWpMBkVHXZw ⚠️❌هشدار❌⚠️ ‼️این داستان به علت داشتن صحنه های بسیار باز دارای محدودیت سنی می باشد .‼️ 🔥🔥🔥🔥🔥

رمان #برده_اربابی 🔞🔥 رمانی پر از #ترس #هیجان #عشق #نفرت #شهـوت و ...🙃😱 دنبال یه رمانی هستی که بتونه همه احساساتت رو به بازی بگیره ؟ #رو_لینک_زیر_بمال 🤤💦👇 https://t.me/joinchat/AAAAAEzlm1ObHzm4V8Wqvw https://t.me/joinchat/AAAAAEzlm1ObHzm4V8Wqvw #ارباب_برده_ای #هات_سکسی 🔞🔥 #خشن 🔥