Nouremotlaq
انسان زمانی گم شد که خدا بودن را در قبرستان فراموشی رها کرد؛ در آسمان به دنبال نوری گشت که فقط و فقط درون خود اوست ... Khidura 1749 Instagram: nouremotlaq t.me/NoureMotlaq گروه نور مطلق @NoureMotlaq0
Show more3 664
Subscribers
-124 hours
-87 days
-3630 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
یعنی در ابتدا باید مراقبه کنید و ریشههای ذهنی و روانی رو درمان کنید، بعد مانای شما که در پست بعدی توضیح خواهم داد همراه شما خواهد بود تا به خواستههاتون برسید اما اگر توان این رو هم نداریم، حداقل کار ممکن نشستن و اراده برای لینکشدن با مادرزمینه. تا زمانی که در ذهن سناریوهای تلخ خلق میکنیم، مانای ما هم در جهت خواستۀ ما خلق میکنه و مادرزمین هم هر آنچه ما بخواهیم خواهد داد. این برای زندگی شخصی ماست در اجتماع اجباری که داریم. برای مدیریت ذهن هم احتمالاً در آینده پست بگذارم. بهرحال شناخت فیزیک، روان و ذهن در کنار همه و برای عملکرد بهتر در زندگی مؤثره.
اما باید بدونید که ما در حالت عادی هم به دلیل اینکه داخل مادرزمین تعریف شدیم و حیات داریم، به مادرزمین متصل هستیم؛ منظور در اینجا اتصال آگاهانه هست به معنی اینکه ذهن مصنوعی اندکی در آرامش باشه و اجازه اطلاعات در اون، گردش کنه. ما با اراده میتونیم دربارۀ بخشهای متفاوت مادرزمین اطلاعات داشته باشیم به دلیل اینکه در اون قرار داریم و از بخش پترنها میتونیم موارد بسیاری رو بخونیم با دریافت. از اطلاعات اکوسیستم و حیات بگیرید تا در اصطلاح جادو و تولد و مراحل بعدی و ...
اگر رؤیاپردازی بکنید، پاسخ مطلوبی نمیگیرید! اگر تصویرسازی کنید پاسخ مطلوبی نمیگیرید. فقط اجازه بدهید گردش انرژی داشته باشید و بر این گردش انرژی حیات در ابتدا در بدنتون و سپس مادرزمین آگاه باشید.
+ در پناه عشق و آگاهی 🌳
🔸 Instagram: | NoureMotlaq |
🔹 Channel: | @NoureMotlaq |
❤ 21👍 12🙏 3👏 2🔥 1🤮 1👌 1💯 1
من ویدیوی روانشناسی میبینم، هر پستی رو بالا و پایین کنم چنین ویدیوهایی با کلماتی که در ویدیو بود برام نمایش داده میشوند، من چند بار یا حتی یکبار ماشین و موتور میبینم، ویدیوهای مرتبط با ماشین یا موتور برام بیشتر نمایش داده میشوند و با دنبال کردن همونها به خودم میام و میبینم کل اکسپلوررم پر از پستهای مرتبط با موتور یا ماشینه. من میکاپ فلان بلاگر رو میبینم، قوانین (رباتها) اینستا دادههای بیشتری رو برام در اکسپلورر به نمایش میگذاره، من لباس میبینم، خونه، گیاه، لوازم اداری، پورن و ... اینستاگرام هم بیشتر نمایش میده. چنین میشه که در اکسپلورر من، به جای چند نوع ویدیو، فقط ویدیوهای مرتبط با علایقی که جستوجو کردم نمایش داده میشه. مادرزمین هم همینه.
من دروغ میگم و همین موارد بیشتر در کنارم هستند، بنابراین به خودم میام میبینم اطرافم پر از افراد فریبکاره که دارند هر روز من رو بیشتر در لجن فرو میبرند. صرفاً گردن خود من نیست اما من به صورت ناخودآگاه مسئول ادامه دادنش هستم؛ با لذت، با هیجان، با آرامش ناشی از فرار بدون آسیب، با موارد این چنینی من تصمیم میگیرم اطرافم رو چه کسانی پر کنند. حتی به صورت ناخودآگاه.
به طور مثال من از خشم فراریم اما به صورت درونی لذت میبرم به دلیل اینکه در خانوادۀ پرتنشی بزرگ میشم که این حس به عنوان حس کودکی برام آشناست و در درونم در اصطلاح هورمونهایی ترشح میشوند که من رو یاد جایی میاندازند به نام خانه که به اون بخش تعلق خاطر یا گرههای بسیاری دارم. بنابراین بیشتر در اطراف من چنین افرادی قرار میگیرند. البته جاهایی مانا همراهی میکنه که از اونها دور باشم اما به محض اینکه خودم رو کمخشم میدونم، وقایعی رخ میده که شرحش برای این پست نیست.
✔️ مثالی دیگر میزنم. در کودکی به من گفته میشه که باید برای هر کاری تلاش کنی! برای هر آنچه که میخوای به اون برسی باید زحمت بکشی و جر بخوری تا به دستش بیاری. بدون رنج، گنج میسر نمیشود! روزی حلال، روزی پرزحمته! فقط نان بازو حلاله! و چنین مواردی. این بینشها در ذهن ما منطق ایجاد میکنه. اگر منطق نباشه من هر آنچه بهم گفته میشه رو میپذیرم. به طور مثال شخصی میگه برو خودت رو از پنجره پرت کن پایین، من اگر بینش نداشته باشم، میرم و خودم رو پرت میکنم پایین. منطق خوبه منتها منطقهای ما رو نادرست شکل دادند. حالا یکی از منطقهای من میشه که پول حرام به من نمیسازه و هر پولی که براش «جر نخورده باشم» جز حرام محسوب میشه حتی اگر آهی پشتش نباشه. با حرام و حلال میگم تا برای بیشتر مخاطبان گرامی قابل درک باشه. یا به دلیل اینکه ذهن من شکل گرفته که چیزی رو برای خودت نخواه، من برای اینکه با توان مالی کم نمیتونم به دیگران رسیدگی کنم، ترجیح ناخودآگاهیم این هست که در پایینترین سطح باشم تا استرس و عذاب وجدان زندگی راحت رو نگیرم.
بنابراین برای خودم قفل میگذارم و پولی که نمیپذیرم رو قطع میکنم. جلوی آمدنش رو میگیرم. قطرهقطره بهم میرسه و من از درون لذت خواهم برد که حداقل چیزی گردنم نیست و عذاب وجدان رسیدگی نکردن به دیگران رو ندارم. این میشه ذهن فقیر من که اجازۀ گردش زندگی رو نمیده. البته مثاله.
حالا من به عنوان یک آدمیزاد میتونم از قوانین هستی استفادۀ بهتری کنم. به طور مثال خودم توان درمان خودم و شرایطم رو ندارم. به حدی از سرخوردگی رسیدم که نمیتونم راهی رو پیش بگیرم. در ایران که بیشتر ما همینیم.
در این شرایط با ارادهکردن که در پست «اراده» توضیح دادم، به مادرزمین متصل (لینک) میشم. نه مدل فیلمها که خودم رو بپیچم دور شاخه و روی ماسه بچرخم و اینها! بلکه تا جای ممکن باید از امواج دور بود، در کنار طبیعت و بدون پوشش بود اما اگر هم نبود در بدترین شرایط در اتاقم بنشینم و مراقبه با اراده به لینکشدن با مادرزمین داشته باشم و ازش اطلاعات رو دریافت کنم. البته که من معتقدم خون سنگین بسیاری در افسردگی نقش داره اما مراقبه همراهی بسیاری میکنه. نیازی به چیدن جمله و استرسش نیست؛ فقط آرامش و درخواست با اراده برای دریافت اطلاعات. بعد کمکم قوانین مثل یک درک اینستالشده در شما بروز خواهد کرد. آگاه به ریشهها و بینشها و قادر به شکستن منطقهای اشتباه خواهیم شد.
🔸 Instagram: | NoureMotlaq |
🔹 Channel: | @NoureMotlaq |
❤ 18👍 8🙏 2🔥 1🤮 1👌 1💯 1
مثالش چنین هست که گروهی از موشهای بدبخت رو داخل یک فضای ایزوله قرار بدهند و صرفاً ناظر تصمیمهایی باشند که گرفته میشه یا نتایجی که ایجاد میشه اما قرار نیست موشی به دلیل اینکه نتونسته به مواضع خاصی برسه سلاخی بشه و موشی به دلیل اینکه تونسته یک روندی رو ایجاد کنه، مدال بگیره! صرفاً ارزیابی عملکرد اونها در اون آزمایش مورد بررسی قرار میگیره و صاحب آزمایش تلاش میکنه که منابع مورد نیاز رو هم در اختیار موشها قرار بده و بهترین شرایط رو برای شکوفایی اونها اعمال کرده باشه و در هنگام آزمایش دخالت دستی زیادی نکنه.
خدایی که ما میشناسیم و قرار هست پاداش و جزا بده، مادرزمینه که پاداش و جزاش، هر آن چیزیست که منِ انسان میخوام.
یعنی کارما، دارما، پارامی و چنین قوانینی بروزهایی از یک قانون اصلی هستند و قانون جدایی نیستند؛ خود مکاتب اونها رو جدا و مثل یک پتک بر سر مردم کردند. به شما برای این دنیا بودن نه وظیفهای داده شده، نه قانون مطلقی وجود داره. نظر شخصیمه و نظر عزیزان دیگر، در حوزۀ اختیار خودشون هست. اگر قرار بود وظیفهای داده بشه شما میتونستید شکایت کنید که اگر وظیفۀ دیگری بر گردنم بود ارزیابی بهتری داشتم. صدالبته قرار نیست جایی بایستید و پاسخگو باشید اما وظیفهای جدا از زمین به ما داده نشده.
زمانی که گفته میشه خداوند سریعالحسابه، جباره، غفاره و فلانه، در اصل خدایی اونجا ننشسته که چند موجود فرشته رو بگذاره بنشینند دانهبهدانه، آدمیزاد به آدمیزاد حساب کنند! بلکه قوانین مادرزمینه که به عنوان قوانین خدا میشناسیم. یعنی مادرزمین، همون خداییست که در اصطلاح در ادیان به انسان نمایش داده شده و قوانینش رو به اشتباه به مردم انتقال دادند تا بتونند انسانها رو در جوامع انسانی کنترل کنند!
🔆 ... و فقط یک قانون داره: هر آنچه که آدمیزاد بخواهد، فزونی خواهد یافت!
🔺 پس چرا ما تا به این حد بدبختیم؟!
🔻 انسانهایی که اشتباه تربیت شدند، انسانهای جدیدالورود رو به اشتباه تربیت کردند به جای اینکه پرورش بدهند! به جای پرورش نهال، اون رو برش دادند. به دلیل اینکه خودشون هم به اشتباه چارچوببندی شدند. این اشتباهها باعث شده که ذهن من آدمیزاد نمیتونه به صورت خودآگاه از قانون هستی، به درستی استفاده کنه. راهنما نداشتیم و راهنماییهای اشتباه شدیم.
برای اینکه قوانین رو بشناسیم مثالی میزنم که امیدوارم منجر به عملکرد نامطلوب کسانی که این پست رو میخونند نشه.
✔️ به طور مثال گفته میشه هیچ دروغی از خداوند پنهان نمیمونه و پاسخ فرد دروغگو داده میشه و دروغ، گناهی کبیرهست که مایه تباهی فرد دروغگوست و عذابی الیم مجازات چنین افرادیست و چنین مواردی. با این موارد توضیح میدم که درک مشترک از موضوع داشته باشیم. حالا این عذاب الیم چیست؟!
فرض کنید من از کودکی دچار ترس هستم به دلیل اینکه برای رفتار اشتباهم مورد شماتت بدون توضیح و خشم قرار گرفتم. زمانی که یک اشتباهی میکنم، برای موأخذه نشدن دروغی میگم و از خشمی که قرار بود بر من وارد بشه فرار میکنم و آسیب ظاهری نمیبینم. این روش رو یاد میگیرم و روند فریب و فرار از آسیب ظاهری رو بخشی از عادت میکنم تا با عواقب کارهام مواجه نشم. حتماً به صورت آگاهانه نیست؛ گاهی به صورت ناخودآگاهه اما بینشم چنین شده که اگر فریب بدم، کمتر آسیب میبینم و کارم رو هم در کنارش انجام میدم.
من در روند زندگیم هم این رو جاری میکنم و میگم. من میدونم موردی که گفتم دروغه و همزمان واقعیت اون اتفاق در ذهن من نشسته و در اصطلاح رانه و ذهن من اون واقعه رو میشناسه. پس یک تقابلی در ذهن من برای بازبینی یا حتی تغییر اون برای آرامش روانم در حال انجامه که هیچگاه هم پایانی نداره تا حل بشه که بحث مفصلی داره و در این پست نمیگنجد. از مجموعه فرایندی که ذهن من درگیرش شده، در اصطلاح یک ارتعاشی ایجاد شده (مفهوم شکلگرفته ارتعاش در رویکرد این پیج نیست اما به عنوان مفهوم مشترک استفاده میکنم وگرنه پترنها رو توضیح دادم). این سطح از تقابل که دادۀ منحصر به فردیست و من ایجاد کردم، در قوانین نوشتهشدۀ مادرزمین طبقهبندی مشخصی هم داره.
من این طبقهبندی از ارتعاش رو از خودم پراکنده کردم و به این معنیست که «من میخوام در این سطح از اطلاعات باشم»! برای ما دروغ و وقایع و ... معنای کلامی دارند اما روی مادرزمین اطلاعات و پترن و کد هستند. از این پس، این نوع از دادهها در اختیار من قرار خواهند گرفت. مثل اکسپلورر اینستاگرام.
🔸 Instagram: | NoureMotlaq |
🔹 Channel: | @NoureMotlaq |
❤ 16👍 7🙏 2🔥 1🤮 1👌 1💯 1
🔵 | مادر زمین |
🔆 قانون خدا
در مجموعه پست «خلقت» گذاشته شد که ما در یک بستر مجازی قرار گرفتیم. در این پست قرار هست بیشتر دربارۀ این بستر مجازی بدونیم.
پستها دنبالۀ یکدیگر هستند و برای درک این پست، حتماً باید مجموعه پستهای «خلقت» و «قوانین هستی» و همچنین «اراده» رو بخونید.
مادر زمین، یک هوش مصنوعی هست که با قوانین بسیاری طراحی شده تا بدون دخالت میکرها، بتونه همۀ مراحل زندگی ما رو کاملاً با قوانین، مدیریت کنه.
هوش مصنوعی، نه به معنای اینکه خودجوش و خلاف میل میکرها هر کاری دلش خواست رو انجام بده بلکه به این معنیست که این سیستم با کدهای بسیار کاملی نوشته شده تا بتونه پرورش حیات رو مدیریت کامل بکنه و یک سیستم کامل داره که اون رو با نام «گایا» در بسیاری مطالب خوندیم. گایا شخص نیست بلکه یک سیستم مادر هست. مثل یک اَبَر کامپیوتر که یکسری پیشفرض در خودش داره و مواردی که «احتمال امکان» دارند در اون نوشتهشده که اگر فلان شد، پس این عملها انجام بشه، فلان دسترسیها باز یا بسته بشه، عمل میکنه. اما با ذهن انسان نوشته نشده که گمان کنیم ساده هست بلکه ذهن هر یک از ما هم بخش کوچکی از همین اطلاعاته.
هر چیزی در این هستی ماست، الگویی داره و چنین نیست که بینهایت حالت داشته باشیم بلکه بازۀ نوشتن کدها به حدی زیاد هست که توان ذهنی ما قابلیت درک اون رو به صورت یکجا (فعلاً) نداره. نه اینکه در برنامههای ما درک کامل الگوها نوشته نشده باشه بلکه باید در بازۀ بزرگتری الگوها رو ببینیم. الگوها نوشته میشوند و بعد همۀ احتمالهای اونها نوشته میشوند.
به طور مثال در پستها توضیح داده شد که گمان کنید همۀ احتمالات رفتاری یک انسان رو بنویسند، به صورت کدهای دیجیتالی ترجمه کنند و داخل فضای مجازی به عنوان الگوهای اولیۀ انسان بگذارند. مثل بازی کامپیوتری که طرف میره یک کاراکتر رو انتخاب میکنه، بعد براش لباسهای متفاوت تهیه میکنه، تتو با شکلهای متفاوت میگذاره (به عنوان مثال) و ... . برای ما هم چنین هست. در یک انسان برای خشم از یک تا صد، پنجاهودو تعریف میشه، برای ترس از یک تا صد، سیوپنج تعریف میشه و ... که صدالبته این میزان، قابل تغییره و در بدو تولید ما در بدن مادر با توجه به محیط پیرامون و خود پدر و مادر شکل میگیره. میخوام بگم که با در کنار هم قرار گرفتن مؤلفههای بسیاری، الگوهای بسیار زیادی داریم اما الگوهای قابل تشخیص هستند.
این الگوهای اصلی با چندین احتمال در بازۀ بزرگی به این بستر مجازی ما که مادرزمین هست داده شده تا با قوانین متفاوت و الگوهای متفاوتی که وجود داره، انسان جدید یا در اصل هوش جدید یا مؤلفۀ جدید برای خودآگاهی متولد بشه. چنین نیست که خود مادرزمین تصمیم بگیره بلکه مؤلفههای بسیاری در تولد دخیله که در پست جداگانهای باید بهش پرداخت و موضوع مبحث این پست نیست.
کل قوانین این هستی از تولد و مرگ بگیرید تا برگشت کنشها، همگی اینها نوشته شده و احتمالها رو مادرزمین با توجه به برنامههایی که داره مدیریت میکنه. همگی این قوانین هم در جهت این هستند که «منِ آدمیزاد با داشتههایی که ایجاد کردم و سطحی که خودم رو قرار میدم، به خواستهای که دارم برسم». یعنی قرار هست من هر چه میخوام، فزونی پیدا کنه تا به خواستهام برسم اما منابعی که به صورت ذهنی جمع کردم یا در من به هر دلیل در زندگی جمع شده از تأثیر ذهن پدر و مادر در زمان ایجاد در اصطلاح اسپرم و تخمک بگیرید تا نطفه و زمان جنینی و تولد و پس از اون، راه رو برام تعیین میکنه.
زندگی هر یک از ما، یک زندگی موازی از یک وجوده که در مؤلفههای متفاوت، قراره عملکردش ارزیابی بشه. یعنی زندگی موازی حداقل در نظر من چنین نیست که در دنیای دیگری شخصی با فیزیک من باشه که یک زندگی دیگری داره بلکه منِ درونِ من، در من یک زندگی بروز داده، با احتمالهای زندگی دیگر در بدنهای دیگران زندگی دیگری رو جلو میبره اما در همین دنیاست. یکجا نجاره، یکجا کشاورزه، یکجا مدیر شرکتیست، یکجا بیکاره، یکجا موفقیت ادبی داره، یکجا موفقیت دیگری داره.
ارزیابی به معنای امتحانی که میشناسیم نیست. یعنی کسی از ما انتظار نداره که برای پس از این ارزیابی برنامهای داشته باشیم بلکه صرفاً «عملکرد هنگام زندگی» بررسی میشه و چنین نیست که خوبها رو بگذارند روی سرشون و بدها رو جرواجر کنند که گند زدند به امتحان!
مثالش چنین هست که گروهی از موشهای بدبخت رو داخل یک فضای ایزوله قرار بدهند و صرفاً ناظر تصمیمهایی باشند که گرفته میشه یا نتایجی که ایجاد میشه اما قرار نیست موشی به دلیل اینکه نتونسته به مواضع خاصی برسه سلاخی بشه و موشی به دلیل اینکه تونسته یک روندی رو ایجاد کنه، مدال بگیره! صرفاً ارزیابی عملکرد اونها در اون آزمایش مورد بررسی قرار میگیره و صاحب آزمایش تلاش میکنه که منابع مورد نیاز رو هم در اختیار موشها قرار بده و
❤ 18👍 4🔥 2👏 1🤮 1👌 1💯 1
🔵 | مادر زمین |
🔆 قانون خدا
🔸 Instagram: | NoureMotlaq |
🔹 Channel: | @NoureMotlaq |
🙏 8😍 4⚡ 2🔥 2👍 1👌 1💯 1
🔴 | کسوف ۸ آوریل |
تأمل کنید ...
#کسوف
#خورشیدگرفتگی
#زمین_تخت
🔸 Instagram: | NoureMotlaq |
🔹 Channel: | @NoureMotlaq |
👍 20😁 4👏 3❤ 1😱 1
🔴 | کسوف ۸ آوریل |
تأمل کنید ...
#کسوف
#خورشیدگرفتگی
#زمین_تخت
🔸 Instagram: | NoureMotlaq |
🔹 Channel: | @NoureMotlaq |
🔴 | بازی جنگی ایران - اسراییل |
در حال تکمیلشدن نظم نوین جهانی هستیم و برای هر کشور، یکسری نسخهها پیچیده شده.
#رویداد
#جنگ
#اسراییل
#نظم_نوین_جهانی
#برده_داری_مدرن
#هوش_مصنوعی
🔸 Instagram: | NoureMotlaq |
🔹 Channel: | @NoureMotlaq |
👍 21👏 4❤ 2👌 2🙏 1
🔴 | بازی جنگی ایران - اسراییل |
در نظرم یک ابراز وجود و تضمین حکومت بود از سوی حکومتها برای مردم خودشون. ج.ا برای مردم ایران و اسراییل هم برای مردم خودش.
#رویداد
#جنگ
#اسراییل
🔸 Instagram: | NoureMotlaq |
🔹 Channel: | @NoureMotlaq |
👍 29👏 6👎 1❤ 1🙏 1
🔴 | بازی جنگی ایران - اسراییل |
فریبا جنگهای ظاهری رو نخورید
حکومتهای ایران و اسراییل با هم برادرند!...
#رویداد
#جنگ
#اسراییل
👍 49❤ 3👏 3👌 3🤣 2🙏 1