tadriseoloom789

شایدم نباشه

درسته که رئیس جمهور بعدیتونم هم مشهدیه ولی به خدا ما مشهدیا بی تقصیریم. تو رو خدا فحشمون ندین

یکی از همکارا میگه تو این بازیها که کسی هزینه ای نمیکنه چجوری میخوان کلاه برداری کنن؟ یه نکته مهمی رو در رابطه با کلاه برداری در بازارهای مالی خدمتون عرض کنم.( منظورم فقط این بازیها نیست. کلی عرض میکنم در تمام بازرها) در بازارهایی که مردم هجوم میبرن برای کسب سود، اقای کلاه بردار هیچ موقع چاقو زیر گلوی کسی نمیذاره که اقا پولتو بده به من. نه کلاه بردارها در این بازارها فقط از یک حس همگانی که در وجود همه ی ما هست استفاده می کنن. طمع. کلاه بردارها از طمع ما استفاده می کنن. اتش طمع ما رو شعله ور می کنن. یه کاری می کنن که ما خودمون دو دستی برای سود بیشتر هزینه کنیم. نمونه هاشو تا حالا زیاد دیدیم. موسسات مالی غیر مجاز یادتونه؟ با 4-5 درصد سود بیشتر کاری کردن که ملت هر چی داشتن با اشتیاق بردن ریختن تو این موسسات و بعد دیدیم چی شد. پدیده شاندیز نمونه دیگش. قیمت سهم رو از 200 تومن بردن 12800 تومن و اونقدر طمع ایجاد کردن که طرف ماشیین زیر پاشو فروخت رفت سهام پدیده 12 هزارتومنی خرید و بعدش هم دیدیم چی شد. بورس سال 99 . شرکتهای هرمی و ...... تمام کسانی که در این بازارها متضرر شدن خودشون با اشتیاق پولشونو تقدیم کلاه بردارا کردن. کلاه بردار کسی رو مجبور به سرمایه گذاری نکرد. فقط و فقط از طمع استفاده کرد.

بازم عرض میکنم تا زمانی که این بازیها پولی از شما نخوان هیچ مشکلی نیست ولی اگه روزی کار به جایی رسید که برای رسیدن به پول بیشتر اومدن به بهانه های مختلف از شما خواستن که بیان فلان برنامه یا فلان ربات رو بخرین یا در فلان کلاسها شرکت کنین اونجا دیگه ته ماجراست . هر چی سود کردین بردارین و بگین خداحافظ همستر. ما تا همینجا بودیم از اینجا به بعد هر چی سود داد نوش جون خودتون ما دیگه نیستیم

داستان استاد کارینا و پسرک واکسی: سال ۲۰۰۸ بود که در یکی از خیابانهای فقیر نشین نیویورک در حال قدم زدن بودم. این عادت فصلی من بود، گاها کمک‌هایی به افراد نیازمند می‌کردم. به ناگاه پسرک واکسی را در آن طرف خیابان دیدم، نزد او رفتم برای واکس زدن کفشهایم. روی صندلی لم داده بودم  و در حالی که سیگار می‌کشیدم از پسرک پرسیدم درآمدت چطور است راضی هستی؟ پاسخ داد بد نیست، خدا را شکر کمی پس انداز دارم در حدود ۵۰۰ دلار که می‌خواهم همه‌اش را سهام بخرم تا بیشتر شود. این روزها همه دارند سهام می‌خرند. لحظه‌ای به فکر فرو رفتم. واکس کفش‌هایم تقریبا تمام شده بود. ایستادم و یک اسکناس ۱۰۰ دلاری به پسرک دادم. گفت آقااااا من این همه پول خرد ندارم. لبخندی زدم و گفتم بقیه‌اش مال خودت. فقط قول بده که فعلا سهام نخری. و در حالی که نگاهش به رفتن من خشکیده بود از او دور شدم. فردای آن روز تمام سهام‌های خود را فروختم. و ریزش سنگین سهام‌ها از هفته بعد شروع شد و من بسیار خوشحال بودم که توانسته بودم علائم این ریزش را از زبان یک پسرک واکسی دریافت کنم. قیمت ها تحت تاثیر پول پسرک واکسی یعنی آخرین پول‌هایی که ممکن است وارد بازار شود بالا می‌روند و نفس‌های آخرش را می‌کشد. و یکی از نشانه‌های انتهای یک روند صعودی همین است که مردم عادی به شدت اشتیاق دارند برای ورود به روند و احساس می‌کنند از پول بیشتر جا مانده‌اند و رشد‌های چشمگیری در آینده در انتظار آنهاست

نمیدونم این قانون کلی در سرمایه گذاری شامل این بازی های یارانه ای هم میشه یا نه. فعلا که این بازیها هزینه ای ندارن پس فعلا مشکلی نیست ولی به قول دکتر عباد پول از شلوغی بدش میاد

اگه میدونستم باغداری اینقدر لذت بخشه همون سال 72 به جای تربیت معلم میرفتم باغبون می شدم. بخدا

نمی دونم ته این همستر بازی چی خواهد شد، شاید و به احتمال بالا هیچی نخواهد بود، چیز خاصی هم نیست، کسی هزینه ای توش نکرده، سنگ مفت گنجیشک مفت، ولی اندازه یه دنیا مطالعات مختلف میشه توش انجام داد. تلخ تر از همه یه مملکت پیر و جوان که همه آرزوهایی که حقشون بود رو تو زدن تو سر همستر جستجو می کنن. کاش میشد واقعا اینجوری بود که همه دوست دارن، حیف که پول خیلی لامصبه، از شلوغی بدش میاد. @mortezaebad

همین متن رو مسئولان این مملکت ببینن و از خجالت اب نشن نرن تو زمین خدایی خیلی بی غیرتن