Pouria Torabi - پوریا ترابی
1 146
Subscribers
-224 hours
-107 days
-2430 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Repost from يك حامد عسكری معمولی
محرم امسال لالم... کلمهها را گرفته و جایش اشک داده... الحمدلله...
❤ 26
#روضه
💠 #شب_سوم_محرم
📆دوشنبه ۱۱شهریور ماه ۹۸
🔹هیات حسین جان علیه السلام قزوین
🔴به نفس :
#حاج_عبدالله_باقری
✅ @hosseinjan_qazvin
روضه.mp374.94 MB
❤ 8
🔊 #صوتی | #زمینه
📝 از زیر پلکای پر خون
👤 حاجمحمود #کریمی
▪️ ویژه #پنجم_محرم
رسانه اهلبیتمدیا
@AhleBeytMedia
از زیر پلکای پر خون.mp37.85 MB
❤ 21
من دختر ندارم. در واقع مجردم . برای درک بهتر وضعیت نویسنده، لازم است بگویم که حتی خواهر هم ندارم و تقریباً در فامیل جنسیتغالب مذکر بوده است. علی ای حال در یک اتمسفر سیبیلوطور چشم به جهان گشودم و روزگارم پسرانه میگذشت تا رسیدم به دوران معلمی و دو سال را در خدمت آ.پ بودم. سال اول که همچنان در روال سابق زندگی ام بود، اما سال بعدش، خدا رنگ صورتی و ارغوانی را به چشمانم هدیه داد. اینطور شد که سر کلاس جدید،شانزده دختر حدود یک متر و بیست سانتیمتر صلوات میفرستادند و من صبر میکردم تا والعجل فرجهم را بگویند و حالشان را بپرسم. سعی کردم در کنارشان مثل یک برادر، پدری دلسوز و معلمی که سعی دارد انسان تربیت کند باشم. با گذر هر ماه، به درک عمیقتری از جنس لطیف دخترکانم نائل میآمدم و بیشتر از پیچیدگی این جماعت ظریف حیرت میکردم. دختران هشت سالهی من در آن یک سالِ خارق العاده ،خودِ خودشان بودند، بدون سانسور. راحت مشکلاتشان را بیان میکردند و مفهومی که همیشه گوشهی ذهنم بود مفهوم «امنیت» در هرلحظه از بودنشان کنار من بود. اینکه شاگردم آنقدر امنیت داشته باشد که از چیزی نترسد و من را محرم خودش بداند؛من میخواستم آن آدم امن زندگیشان باشم. تجربهام در اینمدت میگفت این جنس ملیح نیاز دارد که درک شود و بستری امن و محکم میخواهد.
میدانید؛ پیش میآمد که مثلاً آرمیتا میآمد کنارم و شروع میکرد گله کردن از ماجرایی یا یسنا میآمد و انتظارش از من را مطرح میکرد. این یعنی تو فضایی داری که بتوانی درک شوی و در نهایت گوشی برای شنیدن حرفهایت در کلاس گلهای بنفشه داری.
الحمدلله اما مطلبی که این روزها ذهنم را درگیر کرده؛ برمیگردد به یک غم کهن برای میلیون ها انسان معتقد به تشیّع و حادثه بزرگ کربلا.
حادثهای که که از هر طرف روضهای تمام عیار است . برگردم سمت جادهی منتهی به کربلا و یک شب در خیمهای چند متری و خیال پردازی های دخترکی سه ساله که نمیداند آیا فردا آن فضای ایمن وجود دارد یا نه!حدس میزنم خیال دخترک مثبت است و سعی دارد به آیندهای که هر لحظه بیشتر از قبل به وقوع نزدیک است مثبت نگاه کند. به پدرش فکر میکند و لبخند میزند. برادران و عمو جانش را از قلم نیاندازد؛ چقدر آدم ایمن در کنارش دارد.
فردا اما خیلی زودتر دارند شمشیر تیز میکنند و اصلا حواسشان نیست که دخترکی در میان گلسر و خلخالهای رنگارنگش آینده را زیبا تجسم کرده است.
کاش فردا نمیآمد...
#پوریا_ترابی
❤ 133
برای مایی که چله هم بگیریم تهش حس میکنیم سیاه لشگرشم نخواهیم بود، دعا کنید.
❤ 65
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.