cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

💋𝙎𝙀𝙓 𝙃𝙊𝙏💋

عاشق وقتاییم که توشه و داری لبامو میک میزنی.🤤💧 جهت رزرو تبلیغات: @tablighat_mon

Show more
Advertising posts
31 382
Subscribers
-27624 hours
+2 4157 days
+1 40830 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

داییش ک*ص باکرشو با آب ک*یرش پر میکنه💦👅
Show all...
#part6 -اهههه…اهیییی…ک*یرت تو ک*صم …اهیییی…ک*صم داره براش له له میزنه…اوممم صدای ناله هام کل اتاقو پر کرده بود با تصور ک*یر کلفت ارین دیلدو رو توی ک*ص پر از آب و خیسم فرو کردم اروم اروم توی ک*ص خیس و داغم فرد کردم تا جا باز کنه و بعد سرعت تلنبه هامو بیشتر کردم… دلم میخاست ارین اینجا بود و ک*یر کلفتشو توی ک*ص داغ و خیسم حسش میکردم -اهههه…اهیییی…جرررم بدههه …اهییی تند تند دیلدو رو توی ک*ص تنگم حرکت میدادم عکس نود ارین رو جلوم گذاشتم و با تصور اون بدن عضله ای و اون ک*یر کلفت و درازش کلیتوریسم پف کردمو تند مالیدم و همزمان دیلدو رو توی ک*صم فرو کردم از لذت اه بلندی کشیدم و پر فشار ارضا شدم… همون لحظه ارین تماس تصویری گرفت خاستم قطعش کنم که دستم خورد و وصل شد -چرا ک*صت اینقدر خیسه توله؟؟باز خود..ار..ضایی کردی؟؟ تازه متوجه وضعیتم شدم سریع پاهامو جمع کردم و لب زدم -نه ددی جون ..اوممم دارم لباسامو عوض میکنم.. عصبی غرید -ولی وضع ک*صت یچی دیگه میگه یه دفعه در باز شدو…💋👅🔞 https://t.me/+XSPhpwKpomA5NDA0 https://t.me/+XSPhpwKpomA5NDA0 توی اتاقش داره خودارضایی میکنه که داییش یهویی زنگ میزنه و…😱👆🍑
Show all...
بهشتِ🔞صـ👅ـورتے

خوش مزه ترین لواشک دنیا؟! چو..چو..ل خیسش وقتی داری مک میزنی براش🍓💦 چنل اصلی رمان بهشتِ🔞صـ👅ـورتے ⛔کپی ممنوع⛔

👍 6 2
💋❤️
Show all...
👍 3❤‍🔥 2
Part 167 خداکنه آرات خونه نرفته باشه وگرنه به خاطر دیر رسیدنم دعوام میکنه با عجله راه عمارت و در پیش گرفتم با رسیدم به کوچمون آرات و چندتا ازمحافظا رو دم در دیدم که آرات با عصبانیت داشت سرشون داد می زد با عجله خودمو بهشون رسوندم که ببینم چی شده آرات با دیدن من لحظه ای از داد کشیدن دست برداشت و با چشمای به خون نشسته اش خیره ام بود انگار که از من عصبی باشه اونقدر عصبی بود که رگ های گردنش ورم کرده و صورتش به کبودی می زد با عصبانیت و یهویی به سمتم حجوم آورد و سیلی محکمی بهم زد که انگار برق از سرم پرید دردش تا مغز استخونم فرو رفت امونم نداد و مچ دستمو گرفت و منو با شدت دنبال خودش کشوند از حیاط گذشتیم و حتی اهمیت نمیداد که سرعتش زیاده و چند بار نزدیک بود زمین بخورم به عمارت رسیدیم و وارد سالن شدیم اما بازم نموند و از پله ها منو کشون کشون بالا برد و مستقیم منو سمت اتاقم برد با ورودمون به اتاقم منو هُل داد و با شدت کف اتاق افتادم -برین اون سگارو بیارین اگه نذاشت ختنه اش کنن بدین همونجا ک*ص و کو*نشو پاره کنن بفهمه نباید از دست ارباب فرار کنه! دستو پامو گرفتنو تاوسط حیاط عمارت بردن. دوتا سگ بزرگو سیاه اربابو اونجا دیدم -ارباب توروخدا غلط کردم.سگ نه،جر میخورم ارباب لطفا!! -خفه شو دختره!همون ۹سالگی بایدختنه میشدی که هرز نپری،اما فرار کردی.یا میذاری ختنت کنن یا سگام اینقدر بگا میدنت تاجون بدی! https://t.me/+Zwowou8kJxRmZWQ0 دختره از رسم قدیمی ختنه شدن فرار میکنه و حالا مجبوره ک*ص و کونش زیر سگای ارباب جرررر بخوره
Show all...
👍 42😱 6 4💔 4🍓 2❤‍🔥 1🍾 1
عموش ک*ص باکرشو جر میده💦👅
Show all...
عموش ک*ص باکرشو جر میده💦👅
Show all...
👍 1
عموش ک*ص باکرشو جر میده💦👅
Show all...
👍 1
#پارت۳ سرش را از سینه هایم جدا کرد و با دستانش پاهایم را باز کرد . جفتک اندازی ها و فحش هایم را انگار نمیشنید کر و کور شده بود ! نمی‌خواستم دنیای دخترانگی ام را اینگونه از دست دهم اما عمویم در مقابلم بی‌رحم بود ! سرش را نزدیک بین پاهایم برد و بوسه های ریزی کنار رون ها و پایین شکمم میزد و لیس میزد . بالاخره ازم جدا شد و شلوارش را درآورد با پایین تنه لخت اینبار روم خیمه زد . سرش را نزدیک صورتم کرد و بوسه هایش بود که روی صورتم می‌نشست. دستش را وسط پاهایم برد و دست خیسش را بالا آورد! -میبینی داری لذت می‌بری ! پس هی نگو نکن شنیدی توله؟ قبل اینکه التماس کنم یک ضرب خودش را داخلم کرد و صدای جیغم را میان لبانش خفه کرد . تموم شد ! دیگر دختر نبودم .....❌👇 https://t.me/+On_dm4nLXzU0YTVk https://t.me/+On_dm4nLXzU0YTVk
Show all...
𝗩𝗹𝗮𝗺 𝗛𝗼𝘁🔞

خیلی سخته لاپایی بزنی ولی نکنی توش*.*🔥🔞

👍 4 2❤‍🔥 1
تو رینگ بوکس ک*ص وک*ون دختر باکره رو جر میده💦👅🔞
Show all...
🔞در عوض هر دوری که نتونی بری یه #تلمبه خشن منتظرته جوجه رنگیم🔞 آب دهنمو قورت دادم : چند دور؟!؟ با نیشخند دستی به شلوارش کشید #آلت بزرگش همین الانشم سیخ شده بود : سی دور.... نفسم رفت : نمی تونم... از قصد اینو میگی میدونی که بیشتر از ده دور نمی تونم برم #سکسی خندید : خوبه پس بیست تا #تلمبه خشن منتظرته جوجم https://t.me/+AD9WhLx-YcNhNWE0 https://t.me/+AD9WhLx-YcNhNWE0
Show all...