娛樂 𝘬𝘦𝘯𝘵𝘦𝘳𝘵𝘢𝘪𝘮𝘦𝘯𝘵

با ترس سرش رو بالا اورد و با چهره ی سرد و بی تفاوت پسری که باهاش برخورد داشت روبرو شد خواست عذرخواهی کنه و یا چیزی بگه که پسر تَنه ای بهش زد و از کنارش رد شد روشو برگردوند و با تعجب و گیجی به رفتن پسر نگا میکرد که با صدای گرم دویونگ حواسش سرجاش اومد و بطور اول ایستاد تیونگ : اوه دویونگا دویونگ : هوم ... اونو میشناختی ؟ تیونگ نگاه کوتاهی به همون‌ پسر انداخت و بعد دوباره به دوست پسر منتظرش نگاه کرد : نه لبخند محوی رو لبای اون پسر باتم اومد و با دستاش انگشتای کشیده و استخونیه تیونگ رو گرفت دویونگ : باشه دیر شد بیا بریم سرکلاس سرش رو به نشونه ی تایید تکون داد و رفتن طبقه دوم و وارد کلاس شدن اونا هنرمند بودن احساساتشون رو با حرکات نقاشیشون بروز میدادن و وایبی که از اطراف میگرفتن رو با رنگ های بومشون. برای اخرین بار نگاهی دقیق به اثر هنری روبروش که امروز کاملش کرد که استاد بالای سرش ایستاد استاد : وعو پرفکت عینکش رو جابجا کرد و به چهره ی تیونگ خیره شد استاد : چهرت معمولی نیست پس از یادم‌ نمیره اولین روزته ؟ تیونگ : بله استاد کمرش رو راست کرد و هومی گفت استاد : میتونی به کارت ادامه بدی تیونگ : ولی تموم شد نگاه دوباره ای به اون اثر کرد استاد : اه درسته بزارش روبروی پنجره میتونی از کلاس بری بیرون با سرش تایید کرد و وسایلش رو برداشت و کارش رو روبه روی پنجره گذاشت از داخل بیرون پنجره رو نگاه کرد همه چیز خیلی عادی بود چرا چیزی برای توصیفش نداشت ؟! ادمی بود که با هرچیزی یک وایب و درک جدیدی میگرفت ، از روی خستگی ... اره با خستگیی که داشت خودش رو قانع کرد خواست از کلای بره بیرون که دویونگ رو دید داره منتظر نگاهش میکنه لبخند کوچیکی بهش زد و رفت طرفش دویونگ : منتطر بمون کارم تموم شد میام محوطه باهم بریم یچیزی بخوریم موهای نرم دویونگ رو ناز کرد و روشونو بوسید تیونگ : باشه عجله نکن از کلاس اومد بیرون و به سمت اتاق ریاست قدم برداشت تقی به در زد که با صدای بم مردونه ای که بفرمایید رو زمزمه ای بلند میکرد دستگیره در رو به حرکت دراورد و وارد شد با جسم اون پسر سیاه پوش روی صندلی مهمان چشماش گرد شد پیرمرد پشت میز رو به پسر گفت : بعدا درموردش صحبت میکنیم .... سعی . کن . دیگه .اونارو . نیاری . خونه !. * کلمه کلمه و با تاکید و حرص میگفت* پسر از رو صندلی بلند شد قدش ... اندام و استایلش باعث شد یک لحظه فقط برای یک لحظه لرزه ای تو وجود تیونگ بوجود بیاد میخواست از کنارش رد بشه که همون پسر قد بلند کمرش رو خم کرد و صورتش روبروی صورت تیونگ بود‌ جهیون : به حرفای اون‌ پیری گوش نده کیوت با دستاش بینی تیونگ رو کشید و پوزخندی زد و از اتاق رفت بیرون مرد سرش بین دستاش بود و انگار فقط یک چیز دیگ کافیه تا بترکه و خشمشو به همه نشون بده ، اروم گفت : بشین نشست که سرشو اورد بالا و بهش نگاه کرد : کاری داشتی هنرجوی جدیدی ؟ تیونگ : بله ... اومدم برای فرم پر کردن و نوشتن اسمم تو لیست گفته بودید همون روزی که کلاس دارم بیام سرشو تکون داد : اینا کاره من نیست برو اتاق اقای پارک ایشون برات کارارو درست میکنن از روی صندلی بلند شد و کتش رو تنش کرد : میتونی بری تیونگ بلند شد و خواست از اتاق بره بیرون که صدای وحشتناک شکستگی اومد ، روشو برگردوند و با چیزی که دید چشماش گرد شد ... ───────────────── ⋮ #Jaeyung ⋮ #Nct ⋮ #p2 ֝֝ ֝ 說 ࿒𝗞𝗙𝗶𝗰𝘁𝗶𝗼𝗻 ─────────────────

مرسی از حمایت فراوانتون

هی امیدوارم حالتون خوب باشه مثل همیشه ، من برگشتم و میخام دوباره شرو کنم. چنل جدید جوین شین و حمایتمون کنید 🎠🍓 https://t.me/kfictionx

هی امیدوارم حالتون خوب باشه مثل همیشه ، من برگشتم و میخام دوباره شرو کنم. چنل جدید جوین شین و حمایتمون کنید 🎠🍓 https://t.me/kfictionx

چنلامون🍓✨ 🍓چنل #کد پولارمون @polarrSoul ✨چنل #پک استیکرمون @flora_pack 🍓چنل #ادیت بنگتن @BtsTumblrss

های لاولیا 🍓 خدمات انجام میدم • ویدیو پروفایل های شیک • پروفایل ساده و خاص • پک میزنم براتون از هرکسی که میگید و بخواید • کپشن میزنم • بیو براتون درست میکنم که قطعا راضی خواهید بود برای درخواست دادن بیاید پیوی 🍓🎠 @Toinfinitymy چنل نمونه ها 🍓🎠 @NicoServiceexmpls

های لاولیا 🍓 خدمات انجام میدم • ویدیو پروفایل های شیک • پروفایل ساده و خاص • پک میزنم براتون از هرکسی که میگید و بخواید • کپشن میزنم • بیو براتون درست میکنم که قطعا راضی خواهید بود برای درخواست دادن بیاید پیوی 🍓🎠 @NicoGentryAtDeuceSpirit چنل نمونه ها 🍓🎠 @NicoServiceexmpls

⌗ꜜ🗯𝐀𝐋 ༅໋ 𐚤𝗔𝗨 _ 𝗕𝗿𝗲𝗮𝗸𝘂𝗽 𝗶𝗻𝘁𝗲𝗿𝘃𝗶𝗲𝘄 Couple: Vkook 𝖳𝗋𝖺𝗇𝗌𝗅𝖺𝗍𝗈𝗋: Alex · · ───✦─── · ·    ≪ @PhoenixLust ≫

⌗ꜜ🗯𝐕𝐈𝐂 ༅໋ 𐚤𝗪𝗲𝗯𝘁𝗼𝗼𝗻 _ 𝗖𝗿𝗲𝘀𝗰𝗲𝗻𝗱𝗼 Genre: BL, Drama Up: Thursday 𝖳𝗋𝖺𝗇𝗌𝗅𝖺𝗍𝗈𝗋: 𝖵𝗂𝖼𝗍𝗈𝗋 𝖤𝖽𝗂𝗍𝗈𝗋: 𝖸𝗂𝖽𝗁𝗋𝖺 · · ───✦─── · ·    ≪ @PhoenixLust ≫