3 227
Subscribers
+224 hours
-27 days
+130 days
Posting time distributions
Data loading in progress...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.Publication analysis
Posts | Views | Shares | Views dynamics |
01 Media files | 429 | 19 | Loading... |
02 خوب میدانم که تو مقصر نیستی، اما با این اندوهم چه میکنی؟ اندوهی که از زیر و بالا کردن مسائلی که تو را از من جدا کرده، به سراغم میآید. به تو گفتم دلم میخواست کنار من زندگی کنی. مدام. و میدانم این حرف چقدر پوچ است.
۲۱ نوامبر ۱۹۴۴
نامهی آلبرکامو به ماریا کاسارس | 968 | 65 | Loading... |
03 دو ورژن مورد علاقهم از yesterday when i was young
-سه تاست، چون نمیشد ورژن لایو فرهاد نباشه- | 848 | 65 | Loading... |
04 «بهمنِ خر؛
حالا که دارم برایت مینویسم، تنها یادگارم فحشهایت است و بس. چیزی نمیدانم. تو نمیتوانی مخاطب باشی. همان بهمن خر هستی. البته ناگفته نماند که چه اهنگهایی برایم فرستادی طی این سه سال و خوردهای. مرا با آن سبک لعنتیِ دیوانه کننده راک آشنا کردی و آنموقع بود که دیگر سحر بی سحر! حالا زیاد چرت و پرت نگویم اما آنموقع چنل آهنگ کم پیدا میکردم و آهنگها هم کم به دستم میرسیدند، به همین علت هر آهنگی که پیدا میکردیم عین قحطی زدهها و عقدهای ها رفتار میکردیم و چند روز شاد بودیم. مخصوصا وقتی آن آهنگ hotel california را برایم فرستادی چندین روز قفل بودم. چقدر خوب بود. آه. حالا زیاد حرف نزنم. بستت است. در این سه سال انقدر حرف نزده بودم. تا درودی دیگر بدرود.»
این پیام برای ۲۰۱۹ئه و داره از ارتباط سه سالهای که داشتیم حرف میزنه. من هیچ نمیدونم این آدم کجاست ولی شکل دوستیمون رو یادمه.
زمان و سن در عین حال که با یک منطقی جلو میره اما همیشه عجیبه. مثلا من تا ۴۰ سالگی ۱۵ سال دارم، ۷ سال پیش کنکور دادم، از اولین رابطهم ۹ سال میگذره، ۳ ساله که با پدرم حرف نمیزنم و وقتی به دنیا اومدم خاتمی رئیس جهمور بود. | 758 | 24 | Loading... |
05 زندگی با درصد رنجهایی که به لذتش غالبه شبیه به کروسان شیباباست. | 1 262 | 26 | Loading... |
06 فرار از حل کردن موضوعاتی در زندگی شبیه به اینه که برای تا نکردن لباسهایی که خشک شدن دوباره اونا رو بندازی توی ماشین لباسشویی و به نوعی بخوای وقت بخری.
به هر حال نه تنها یکبار باید اونها رو تا کنی و بذاری توی کشو، بلکه هر بار شسته و خشک میشن و باز باید این پروسه رو تکرار کنی. | 1 263 | 30 | Loading... |
07 دو تا از عکسهام رو روی دو نوع کاغذ متفاوت به عنوان نمونهی اولیه چاپ کردم تا ببینم بافت کدومشون بیشتر حس یک کارت پستال رو میده و در عین حال کیفیت عکس حفظ میشه. قبلا فقط تجربهی چاپ یه تصویر گرافیکی روی کاغذ کتان با گرماژ ۳۰۰ رو داشتم و مطمئن نبودم که عکس با تعداد پیکسل نسبتا پایینتر روی کتان چطور میشه، واسه همین روی کاغذ فنلاندی با گرماژ ۳۰۰ هم چاپشون کردم و نظرم بیشتر به فنلاندیه.
کاغذ فنلاندی یه زردی خوبی داره که توی انتقال حس گرما و رِترو خیلی خوب عمل میکنه و بافتش شبیه به چوب نئوپانه. احتمالا با همین پیش برم. | 1 349 | 20 | Loading... |
08 با قسمتهای مختلف کنترل خشم توی خیابون آشنا میشم. وقتی که روی یه ماشین از چهار جهت، چهار تا دوربین وصل کردن و ماشین بعدی از چهار جهت، چهار تا بلندگو؛ که داره به کل خیابون اخطار میده و همزمان عکس میگیره.
جمهوری اسلامی یک جوک بزرگ و ابدی. | 1 315 | 12 | Loading... |
09 Media files | 1 397 | 28 | Loading... |
10 Media files | 1 573 | 8 | Loading... |
11 اینکه از شکل برخورد آدمها با خودشون میشه رفتاری که پدر و مادرشون باهاشون دارن رو حدس زد یکم خطرناک و خارج از کنترله. | 1 877 | 51 | Loading... |
12 باشگاه کتاب آنلاین
به باشگاه کتاب آنلاین ما بپیوندید!
چهار داستان کوتاه | چهار هفته
📚 داستانها:
1. “قرعهکشی” نوشته شرلی جکسون
2. “آدم خوب کم پیدا میشه” نوشته فلانری اوکانر
3. “گربه سیاه” نوشته ادگار آلن پو
4. “تپههایی همچون فیل” نوشته ارنست همینگوی
🔍 هر هفته:
• معرفی داستان و نویسنده
• پرسشهای بحث و گفتگو
• تحلیل تماتیک
• فعالیتهای خلاقانه
📅 مدت زمان هر جلسه:
• ۶۰ تا ۹۰ دقیقه | 1 620 | 23 | Loading... |
13
الگو نه ولی یکی رو بگو که تحسینش میگنی | 1 | 0 | Loading... |
14 Media files | 1 855 | 30 | Loading... |
15
چیشد که چنل زدی؟ | 1 837 | 12 | Loading... |
16
بهمن در مورد انیمیشن سازی نظرت چیه؟
تو خودت انجام دادی؟
جواب- انیمیشن واقعا جذابه پروسهی انجامش برام اما هنوز نشده که روش کار کنم درست حسابی.
من خیلی کم و ابتدایی انجامش دادم. البته نمیشه گفت انیمیشن ساختم. صرفا یک تصویر ساختم و بهش موشن دادم. مثل این و چیزهای مشابه این. | 1 873 | 12 | Loading... |
17 خیلی دوست دارم اون کاور موزیکی که طراحی کردی رو ببینم، امکانش هست عکسش رو اینجا هم بذاری.
جواب- اینم لینک موزیکها | 1 800 | 20 | Loading... |
18
همین امروز داشتم میگفتم کاش بهمن لینک ناشناس داخل چنل بذاره ازش سوال دارم:)))
چند روز پیش داخل اینستاگرام یه استوری گذاشته بودی که کاور موزیک درست کرده بودی،خواستم بیینم با چه نرم افزاری این کارو کرده بودی و کلا برای کارهای گرافیکی بیشتر از چی استفاده میکنی،خیلی ممنونم ازت.🤍
جواب- قربون تو :**
اونا با ایلستریتور طراحی شدن و الان دیگه کلا کارم رو با همین نرم افزار انجام میدم، اما با فتوشاپ هم میشه انجامش داد. هر چند ایلستریتور برای این کار مناسبتره. | 1 442 | 19 | Loading... |
19 از تجربت از یوگا بگو.
جواب- تا اینجا یکم دوستی با بدن و یادگیری تنفس. چیزی که از گذشته یادم میاد اینه که خیلی استقامت بدن و انعطاف برام جالب بوده و یوگا اینو بهم میده. مثلا برای چند سال توی چند تیم بسکتبال بودم اما طوری که توی مسابقات آمادگی جسمانی و دومیدانی بهم خوش میگذشت، مسابقات بسکتبال حال نمیداد. جمعی بودن بسکتبال لذت بخشه بیشتر مثلا برام.
یوگا اما اون ورزیدگی که میخوام رو داره و قسمتهایی از بدنم که درش ضعیفم رو خوب تقویت میکنه. | 1 426 | 17 | Loading... |
20 چهطوری مووآن کنیم بهمن؟ لزوماََ هم منظورم روابط عاطفی نیست. چه میدونم مثلاََ یک موقعیت شغلی از دست رفته
جواب- به این فکر کن که الان میشه براش کاری کرد؟ اگه آره، ببین لازمه چیکار کنی و انجامش بده. اگه نه، پس مووآن.
من مثلا لازم دارم که برای خودم شرایط رو واضح کنم و مشخص کنم که آیا میشه کاری کرد؟ آیا میشد کاری بکنم؟ باید حتی کم کاریم برام مشخص بشه.
مووآن هم فکر میکنم اینطوری اتفاق میافته که به خودت تعریف بدی و یادآوری بکنی تا بدونی چرا نتیجهی فعلی اینه. | 1 351 | 30 | Loading... |
21 نظرت درباره رشته معماری؟
جواب- هیجان انگیز.
یک مثال واقعی برای دیدن چیزی که جزئی از ساختش بودی و در نهایت محصولی کاربردی و تا سالها موندگاره. | 1 191 | 17 | Loading... |
22 برنامهت چیه امسال؟
جواب- توی عید تصمیم گرفتم وبسایت شخصی داشته باشم و فعلا در حال دیزاینشم و قراره یه بخش فروش هم داشته باشه که تا اینجا میدونم قراره یه تعدادی کارت پستال بذارم که شامل کارت پستالهایی که تصویرسازی گرافیکی دارن و عکسهایی که گرفتم باشن.
لازمه که امسال زیاد درس بخونم و کرییرم رو بیشتر شر کنم. تصمیمهای خرکی بگیرم.
یوگا دارم کار میکنم راستی و میخوام توش خیلی خوب باشم و ادامهش بدم. | 1 250 | 21 | Loading... |
23 زندگی اصلا معنایی نداره واقعا. هر کی سعی میکنه یه طوری معنادارش کنه، بعضیهام دست کشیدن از معنادار کردنش. زندگی واقعا بی لزومه به نظرم. | 1 299 | 23 | Loading... |
24 چه آزمونی؟
جواب- طراحی داخلی | 1 204 | 12 | Loading... |
25 اگه قرار باشه عکس های رندوم گالری به آدم رو ببینی، میری سراغ چه فولدری با چه محتوایی؟
جواب- عکسهای خانوادگی احتمالا. | 1 222 | 13 | Loading... |
26 Media files | 1 264 | 28 | Loading... |
27
جدیدا میخوام تدوین کنم
ولی کورس خوبی پیدا نمیکنم که باهاش شروع کنم
چیز خوبی دیدی ؟
از یوتیوب یا کلا هرچی | 1 262 | 15 | Loading... |
28 چجوری وقتایی که خیلی حالت بده خودتو از اون مرداب میکشی بیرون؟
جواب- اصلا راه حل نداره به نظرم. حتی راه حل شخصی هم وجود نداره، اگه هم داشته باشه همیشه کار نمیکنه. من فقط سعی میکنم زندگی رو کامل تعطیل نکنم و مسئولیتهام رو زمین نذارم -چون قبلا میکردم :))-
اضافه کاری نمیکنم تا فشار بیشتری نباشه روم و یکم به خودم راحتتر میگیرم. | 1 179 | 19 | Loading... |
29 سلام چطوری ادیت یاد گرفتی؟ و چقدر زمان برد
جواب- اگه منظورت ادیت ویدیوئه، یه کورسی برداشتم ۵ سال پیش که زمان کلاساش خیلی زیاد و شیوهی تدریسش حوصله سر بر بود و کلاس رو ادامه ندادم. بعدش خودم در معرض دیدن تدوینهای مختلف قرار دادم و با ویدیوهایی که میگرفتم سعی میکردم شبیه به چیزی که میدیدم رو پیاده سازی کنم و برای طریقهی اجراش هم سرچ میکردم و میکنم.
اگه هم منظورت ادیت عکسه که برای اون رو هم در معرض عکسهای مختلف خودم رو قرار دادم و میدم همچنان و برای رسیدن به اون رنگ و نور مدنظر سرچ میکنم.
و چون هدفی جز علاقه نداشتم برای یادگیری، پس زمان مطرح نبود برام. همچنان هم بخشی از یادگیریمه و کلا نمیشه گفت کجا انتهاشه دیگه. تا ابد میتونی به یادگیری چیزی مشغول باشی و از اون به شاخهی مرتبط دیگهای بری. جالبه واقعا. | 1 136 | 20 | Loading... |
30 معنی زندگی رو توی چه چیزی میبینی؟
جواب- متاسفانه وقتی به جوابم فکر کردم دیدم تا حد زیادی انگیزشی، کلیشه و الخصوص شخصیه، اما نظرم تغییر نکرد.
پس معنای زندگی به نظر من در شکست خوردن و تلاش کردنه. مثلا تلاش برای شناخت خود و فهمیدن اینکه تا اینجا ریدیم. پیدا کردن راههای لذت بردن از چیزهایی شاید لزوما لذت بخش نباشن اما پیدا کردنیان. معنای زندگی برای من تغییر باورهای ریشهاییه که فکر میکردم/میکنم تغییر ناپذیرن. دیدن موفقیتها. کمک کردن. دیدارهای کوتاه و بی برنامه. یاد گرفتن. شروع کردن مسیرهایی که اولش پر از اضطرابی و اصلا نمیصرفه. عکس گرفتن. کارهای بیخودی و چیزهایی که فقط برای خودم اهمیت و معنا دارن. بزرگ شدن برادرم. روشهای من درآوردی و از قضا کاربردی برای حل مسئله.
زندگی سخته اما یه روزایی خوش میگذره! | 1 324 | 50 | Loading... |
31
معنی زندگی رو توی چه چیزی میبینی | 1 | 0 | Loading... |
32 پذیرای سوالهای چالشی هستم
-چون آزمون دارم و درس نه-
https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-600420-E7lXHIB | 601 | 5 | Loading... |
33 Media files | 1 316 | 7 | Loading... |
خوب میدانم که تو مقصر نیستی، اما با این اندوهم چه میکنی؟ اندوهی که از زیر و بالا کردن مسائلی که تو را از من جدا کرده، به سراغم میآید. به تو گفتم دلم میخواست کنار من زندگی کنی. مدام. و میدانم این حرف چقدر پوچ است.
۲۱ نوامبر ۱۹۴۴
نامهی آلبرکامو به ماریا کاسارس
دو ورژن مورد علاقهم از yesterday when i was young
-سه تاست، چون نمیشد ورژن لایو فرهاد نباشه-
«بهمنِ خر؛
حالا که دارم برایت مینویسم، تنها یادگارم فحشهایت است و بس. چیزی نمیدانم. تو نمیتوانی مخاطب باشی. همان بهمن خر هستی. البته ناگفته نماند که چه اهنگهایی برایم فرستادی طی این سه سال و خوردهای. مرا با آن سبک لعنتیِ دیوانه کننده راک آشنا کردی و آنموقع بود که دیگر سحر بی سحر! حالا زیاد چرت و پرت نگویم اما آنموقع چنل آهنگ کم پیدا میکردم و آهنگها هم کم به دستم میرسیدند، به همین علت هر آهنگی که پیدا میکردیم عین قحطی زدهها و عقدهای ها رفتار میکردیم و چند روز شاد بودیم. مخصوصا وقتی آن آهنگ hotel california را برایم فرستادی چندین روز قفل بودم. چقدر خوب بود. آه. حالا زیاد حرف نزنم. بستت است. در این سه سال انقدر حرف نزده بودم. تا درودی دیگر بدرود.»
این پیام برای ۲۰۱۹ئه و داره از ارتباط سه سالهای که داشتیم حرف میزنه. من هیچ نمیدونم این آدم کجاست ولی شکل دوستیمون رو یادمه.
زمان و سن در عین حال که با یک منطقی جلو میره اما همیشه عجیبه. مثلا من تا ۴۰ سالگی ۱۵ سال دارم، ۷ سال پیش کنکور دادم، از اولین رابطهم ۹ سال میگذره، ۳ ساله که با پدرم حرف نمیزنم و وقتی به دنیا اومدم خاتمی رئیس جهمور بود.
فرار از حل کردن موضوعاتی در زندگی شبیه به اینه که برای تا نکردن لباسهایی که خشک شدن دوباره اونا رو بندازی توی ماشین لباسشویی و به نوعی بخوای وقت بخری.
به هر حال نه تنها یکبار باید اونها رو تا کنی و بذاری توی کشو، بلکه هر بار شسته و خشک میشن و باز باید این پروسه رو تکرار کنی.
دو تا از عکسهام رو روی دو نوع کاغذ متفاوت به عنوان نمونهی اولیه چاپ کردم تا ببینم بافت کدومشون بیشتر حس یک کارت پستال رو میده و در عین حال کیفیت عکس حفظ میشه. قبلا فقط تجربهی چاپ یه تصویر گرافیکی روی کاغذ کتان با گرماژ ۳۰۰ رو داشتم و مطمئن نبودم که عکس با تعداد پیکسل نسبتا پایینتر روی کتان چطور میشه، واسه همین روی کاغذ فنلاندی با گرماژ ۳۰۰ هم چاپشون کردم و نظرم بیشتر به فنلاندیه.
کاغذ فنلاندی یه زردی خوبی داره که توی انتقال حس گرما و رِترو خیلی خوب عمل میکنه و بافتش شبیه به چوب نئوپانه. احتمالا با همین پیش برم.
با قسمتهای مختلف کنترل خشم توی خیابون آشنا میشم. وقتی که روی یه ماشین از چهار جهت، چهار تا دوربین وصل کردن و ماشین بعدی از چهار جهت، چهار تا بلندگو؛ که داره به کل خیابون اخطار میده و همزمان عکس میگیره.
جمهوری اسلامی یک جوک بزرگ و ابدی.