جُستارهای سعید طاوسی
دکتر سعید طاوسی مسرور (عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی) ارتباط با مدیر کانال: @tavoosisaeed
Show more1 072
Subscribers
No data24 hours
+37 days
+830 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
📍 باسمه تعالی
با سلام و احترام
جلسه دفاع از رساله دکتری با عنوان:
📙 گونه شناسی فرق، مذاهب و طریقتهای صوفیانهی گیلان و عوامل جغرافیایی، سیاسی و اجتماعی موثر بر پیدایش آنها (از به قدرت رسیدن آلکیا تا سلطه صفویان بر گیلان)
🎓دانشجو: عباس روغنچیان رودسری
شماره دانشجویی:۹۵۱۲۲۴۱۲۰۴
🖌استاد راهنما:
آقای دکتر سید احمدرضا خضری
🖋استاد مشاور:
آقای دکتر مهدی جمالی فر
⚖️استادان داور:
آقای دکتر محمد محمودپور
آقای دکتر وحید محمودی
آقای دکتر سعید طاوسی مسرور
⏰ زمان:
شنبه ۱۴۰۳/۰۲/۲۲ ساعت ۱۴ تا ۱۶ عصر
🏫مکان: سالن جلسات دانشگاه بین المللی مذاهب اسلامی
🌹به امید بهروزی یکایک بزرگواران
کلیدهای شیخ عباس
روزی عباس قمی مانند اکثر اوقات عمرش مشغول نگارش احادیث اهل بیت علیهم السلام بود که صدای پدرش محمد رضا را شنید که صدا میزد: عباس! عباس! نزد پدر آمد و پاسخ داد: بله آقاجان! پدر گفت عباس چه میکنی؟ مینویسم آقاجان.
چه مینویسی؟
مثل همیشه درباره احادیث.
پدر نگاهی کرد و گفت: چیزی بنویس که به درد بخورد! الان مسجد بودم. آقا بعد از نماز رفت منبر و درباره برزخ و قیامت صحبت کرد. کتابی در دستش بود که همش از آن میگفت. کتابی بود به نام منازل الآخره. این همه چیز نوشتی، به اندازه یک کتاب منازل الآخره نمیارزد! اگر راست میگویی چنین چیزی مینوشتی!
عباس نگاه مهربانی به پدر کرد و گفت: شما برایم دعا کن که خدا توفیق نوشتن چنین کتابی به من بدهد! به روی پدر نیاورد که کتاب منازل الآخره را خودش نوشته است!!
صد سال پیش در مشهد کتابی نوشت برای مناجات با خدا و زیارت اولیای خدا که اسمش را مفاتیح الجنان گذاشت. این کتاب شد رایج ترین کتاب دعا و زیارت در بین شیعه و در خانهها و مساجد و زیارتگاهها کنار قرآن قرار گرفت. شیخ خیلی برای این کتاب زحمت کشید و نگران بود که بعدها در کتابش دست ببرند و بهش اضافه کنند. نگرانیش هم به جا بود چون در برخی چاپهای بعدی این اتفاق افتاد. درسته که این کتاب شیخ خیلی مهم و قابل استفاده است اما این میزان از رواج کتاب شاید ریشه در اخلاص شیخ دارد.
شیخ بیمار شده و در بستر افتاده بود. خانواده نگران بودند. شیخ گفت لیوانی آب برایم بیاورید. دست راستش را در آب زد، اذکاری گفت و آب را نوشید! پرسیدند چه کار کردید؟ گفت دستی که با آن عمری احادیث اهل بیت علیهم السلام را نوشتم اگر شفا ندهد به چه درد میخورد؟ همین توسلش شفایش داد. برخاست و به نگارش احادیث مشغول شد.
عمری به نوشتن حدیث و به ذکر و دعا و زیارت گذرانده بود. کتابی نوشته بود که راهنمای مناجات و زیارت باشد. عجیب است که در هنگام وفات نیز در حال ذکر باشد؟ نماز شب اقامه کرده بود و زبانش در این ذکر بود: الهی العفو! همین شد آخرین کلامش در این دنیا. پیکرش را به حرم مولایش علی علیه السلام بردند و آن جا کنار استادش محدث نوری آرام گرفت!
@tavoosimsaeed
👍 4❤ 1