cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

کانال انصار العقیده فی الاهواز

🔹آرشیو مطالب ‌منتشره ‌در گروه ‌بہ ‌همراه ‌مطالب‌ متنوع در حوزه‌ دنیاۍ اسݪام و پاسخ به شبهات مدیریت ↯ •[ @velae90 ݪینڪ‌ کانال↯ •[ @ansar_alaghidah ݪینڪ‌ گروه ↯ •[ @ansaralaghideh_fa لینک آرشیو کانال↯ •[ @arshive_ansar

Show more
Advertising posts
551
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

2⃣ ثانیا: سوال ام خالد از امام علیه السلام درباره مقایسه ابوبصیر و کثیر النواء، از جهت اعتقادشان درباره ابوبکر و عمر بوده، پس جواب امام باید متناسب با سوال سائل و درباره عقیده صحیح درخصوص ابوبکر و عمر باشد. در واقع امام علیه السلام، بین عقیده رافضی گری (برائت از صنمی قریش) و عقیده بتری گری (ولایت و محبت صنمی قریش) اولی را محبوب تر دانسته اند. 3⃣ ثالثا: قرینه دیگری که ثابت می‌کند، محبوبیت ابوبصیر ناظر به عقیده‌اش است، این است که امام دیدگاه ابوبصیر را با آیات قرآن تقویت و تسدید می‌کند، و آیات مورد اشاره امام صادق علیه السلام در مقام ذم حکم‌کنندگان بغیر ما انزل الله است. که استشهاد به این آیات می تواند از دو وجه دلالت بر صحت اعتقاد ابوبصیر داشته باشد. 1- اعتقاد کثیر النواء در خصوص عقیده اش، حکم بغیر ما انزل الله است. 2- مستند فتوای ابوبصیر به برائت از ابوبکر و عمر، این سه آیه کریمه است. (یعنی چون ابوبکر و عمر بغیر ما انزل الله حکم می‌کردند، ابوبصیر فتوا به برائت از آن دو می دهد) با این توضیحات مشخص می شود، که صدر حدیث در مقام تقیه از امام صادق علیه السلام صادر شده، و پس از اصرار آن زن بر سوال خود، امام با برتری دادن ابوبصیر به کثیر النواء، بطور غیرمستقیم و ضمنی عقیده رفض را به عقیده بتریه برتری داده است. و خوف امام از کثیر النواء بدین جهت است که ممکن بود، او برتری دادن دیدگاه ابوبصیر به دیدگاه خودش را فاش کند و امام را به رافضی گری در کوفه مشهور سازد. چرا که کثیر النواء بتری بوده و اعتقادی به امامت امام صادق علیه السلام نداشته. وهابی در اشکال دیگر گفته است: «خوف امام بخاطر تندروها و روافض کوفه بوده است» 🔶و این برداشت وهابی مردود است چرا که خود ابوبصیر نیز از روافض کوفه محسوب میشده، بلکه وجه صحیح این خوف، مشهور شدن امام به رافضی گری در کوفه است، چرا که کوفه نیز در آن زمان مانند سایر بلاد اسلامی تحت قلمروی نواصب بوده. و چنین شهرتی موجب حساس شدن دستگاه حکومت نسبت به امام صادق می شده‌‌ است. 🌐کانال رسمی أنصار العقیدة فی الاهواز https://t.me/ansar_alaghidah ❥✦༅✿༅✦❥═༅༅═┅──
Show all...
کانال انصار العقیده فی الاهواز

🔹آرشیو مطالب ‌منتشره ‌در گروه ‌بہ ‌همراه ‌مطالب‌ متنوع در حوزه‌ دنیاۍ اسݪام و پاسخ به شبهات مدیریت ↯ •[ @velae90 ݪینڪ‌ کانال↯ •[ @ansar_alaghidah ݪینڪ‌ گروه ↯ •[ @ansaralaghideh_fa لینک آرشیو کانال↯ •[ @arshive_ansar

👍 5
💢در گذشته ثابت کردیم که ابوبصیر رضوان الله تعالی علیه امر به برائت از صنمی قریش می‌نمود و امام صادق علیه السلام موقف و موضع او را تأیید و تسدید کردند. که برای مطالعه تفصیلی به لینک زیر مراجعه شود: https://t.me/ansar_alaghidah/6893 وهابی در اشکالی به این حدیث گفته است: «اینکه امام صادق علیه السلام ابوبصیر را محبوب‌تر از کثیر النواء معرفی کرده، به‌خاطر این است که ابوبصیر رافضی بوده اما کثیر النواء از غلات و طبق نقلی در کتاب الخرائج والجرائح، از فرقه مغیریه بوده، لذا در نگاه امام، دشمنی با ابوبکر و عمر، بهتر از غلو و شرک اکبر است» مخلص کلام وهابی این است که محبوب‌تر بودن ابوبصیر در نگاه امام صادق علیه السلام مستلزم تایید دیدگاه او در رافضی گری نیست، بلکه امام او را صرفا در مقایسه با یک غالی، برتری داده است. ⏪ پاسخ: 1⃣ اولا نسبت دادن کثیر النواء به فرقه غلات صحیح نیست، بلکه او از رئوس و سران فرقه بتریه بوده: كثير النواء بتري، قاله الشيخ الطوسي رحمه الله والكشي، وقال البرقي: انه عامي 📚خلاصة الاقوال تأليف: العلامة الحلي   ص 390 قال محمد بن إدريس رحمه‌الله هذا كثير النواء الذي تنتسب البترية من الزيدية إليه لأنه كان أبتر اليد. 📚السرائر لابن إدريس الحلي   ج 3  ص 566 والبترية هم اصحاب كثير النواء ، والحسن بن صالح بن حي ، وسالم بن ابي حفصة ، والحكم بن عتيبة ، وسلمة بن كهيل وابي المقدام ثابت الحداد. 📚كليات في علم الرجال  الشيخ جعفر  السبحاني  ص 466 همچنین ابوالحسن اشعری از بزرگان مخالفین و امام الاشاعره درباره کثیر النواء می گوید: الفرقة الثالثة من الزيدية «البترية» اصحاب «الحسن بن صالح ابن حىّ» و اصحاب «كثير النوّاء»و انما سمّوا «بترية» لان «كثيراً» كان يلقّب بالابتر 📚مقالات الإسلاميين ابو الحسن الاشعری   ص 69 و عقاید بتریه در تباین کامل با عقاید غلات وبالخصوص فرقه مغیریه است. چرا که بتریه نه تنها در حق اهل بیت علیهم السلام غلو نمی کردند، بلکه حتی اعتقاد به امامت الهی همه اهل بیت و عصمت آنان نیز نداشتند. و جزو مقصرین مقامات اهل بیت بودند. عموما مورخین و علما، بتریه را یکی از زیر شاخه های زیدیه دانسته و تصریح کرده اند که آنان نزدیک ترین عقیده را به اهل سقیفه داشته‌اند. بطوریکه حتی بعضی از علما، کثیر النواء را از محدثین عامه برشمرده‌اند. ابوالحسن اشعری درباره عقاید فرقه کثیر النواء بتری می‌گوید: اصحاب «كثير النوّاء» و انما سمّوا «بترية» لان «كثيراً» كان يلقّب بالابتر، يزعمون ان عليّا افضل الناس بعد رسول اللّه صلى اللّه عليه و سلم و اولاهم بالامامة و ان بيعة ابى بكر و عمر ليست‌ بخطإ لان‌ عليّا ترك ذلك لهما و يقفون فى عثمان و فى قتلته و لا يقدمون عليه با كفار، و ينكرون رجعة الاموات الى الدنيا و لا يرون لعلى إمامة إلا حين بويع 📚مقالات الإسلاميين ابو الحسن الاشعری   ص 69 ترجمه: اصحاب کثیر النواء بتریه نامیده شده اند، چرا که کثیر النواء ملقب به «ابتر» بود. آن‌ها عقیده داشتند امیرالمومنین بعد از پیامبر از همه صحابه افضل و اولی به امامت است، ولی بیعت ابوبکر و عمر هم خطا نبوده چرا که امام علی خود امر امامت را بخاطر آنها ترک کرده. آنها درباره عثمان و قاتلینش توقف می کردند، رجعت را منکر می شدند و به امامت امام علی صرفا بعد از بیعت با او اعتقاد داشتند. 🔘مشخص است که فرقه کثیر النواء نه تنها عقاید غلات را نداشتند، بلکه خیلی از مقامات حقه اهل بیت را نیز قبول نداشته و عقیده رجعت را منکر می شدند، و این امر با غالی بودن کثیر النواء مخصوصا مغیری بودن او قابل جمع نیست. ⚫️با این توضیحات مشخص می شود برداشت وهابی درباره وجه برتری دادن ابوبصیر نسبت به کثیر النواء نادرست است، و تنها وجهی که برای محبوب‌تر بودن ابوبصیر نسبت به کثیر النواء باقی می‌ماند، همان عقیده صحیحش درباره برائت است. ادامه در پست بعدی 👇👇
Show all...
کانال انصار العقیده فی الاهواز

#اسوه‌های_رفض (3) #أئمة_الرافضة 💢دستور ابوبصیر به برائت از ابوبکر و عمر، و تایید موقف او توسط امام صادق علیه السلام (به سند موثق) حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ، قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ، عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ عَامِرٍ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ حُكَيْمٍ، عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ الْأَحْمَرِ، عَنْ أَبِي بَصِيرٍ، قَالَ: كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ إِذْ جَاءَتْ أُمُّ خَالِدٍ... قَالَ، فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ أَ يَسُرُّكَ أَنْ تَشْهَدَ كَلَامَهَا قَالَ، فَقُلْتُ نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ، فَقَالَ أما لا فأدن‌، قَالَ، فَأَجْلَسَنِي عَلَى الطِّنْفِسَةِ، ثُمَّ دَخَلَتْ فَتَكَلَّمَتْ فَإِذَا هِيَ امْرَأَةٌ بَلِيغَةٌ، فَسَأَلْتُهُ عَنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ، فَقَالَ لَهَا: تُوَلِّيهِمَا! قَالَتْ: فَأَقُولُ لِرَبِّي إِذَا لَقِيتُهُ إِنَّكَ أَمَرْتَنِي بِوَلَايَتِهِمَا، قَالَ: نَعَمْ. قَالَتْ: فَإِنَّ هَذَا الَّذِي مَعَكَ عَلَى الطِّنْفِسَةِ يَأْمُرُنِي بِالْبَرَاءَهِ مِنْهُمَا، وَ كَثِيرٌ النَّوَّاءُ يَأْمُرُنِي بِوَلَايَتِهِمَا فَأَيُّهُمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ…

👍 5
پاسخ به افتراء نواصب به سید مرتضی رحمه الله وهابی آدرس را از کتابی شیعی داده است تا مانند ائمه مدلس خود، مخاطب را فریب داده و این توهم را ایجاد کند که در کتب شیعه آمده است، سید مرتضی رحمه الله در اواخر عمر خود از طعن بر ابوبکر‌ و عمر، نادم و پشیمان بود! 🔸حال آنکه صاحب روضات الجنان، این حکایت را از کتاب الوافی بالوفیات صفدی سنی مذهب در ذیل ترجمه سید مرتضی نقل می‌کند: هذا و من جملة من تعرّض لذكره و ترجمته رحمه اللّه من علماء العامّة هو صلاح الدين الصّفدى صاحب كتاب «شرح لاميّة العجم» و غيره فى كتاب ذيّله على تاريخ ابن خلّكان الذّى سمّاه «الوافى بالوفيات» و صورة ما ذكره هكذا....و حكى عنه ابن برهان النّحوى 📚روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات المؤلف : الموسوي الخوانساري ج 4 ص 308 ▪️ابن برهان العکبری که این حکایت جعلی را نقل کرده، خودش از علمای حنفی مذهب است و در بین شیعه حرفش ارزشی ندارد، بلکه نزد برخی از مخالفین نیز مطعون است. وهذا العُكْبري لا يعول على قوله، فإنه لم يكن من أهل الحديث والعلم 📚المنتظم في تاريخ الملوك والأمم لإبن الجوزي ج 14 ص 284 ابن برهان لم يوثقه أحد فيما نعلم 📚التنكيل بما في تأنيب الكوثري من الأباطيل ج 2 ص 558 🔹برخی از علمای مخالفین تصریح کرده اند که این برهان دارای فساد اخلاقی هم بوده است و به پسران زیبارو و بدون ریش تمایل داشته و آنان را می‌بوسید: وذكر محمد بن عبد الملك قَالَ: كان ابن برهان يميل إلى المرد الصباح ويقبلهم من غير ريبة قَالَ المصنف: وقوله: «من غير ريبة» أقبح من التقبيل، لأن النظر إليهم ممنوع منه إذا كان بشهوة، فهل يكون التقبيل بغير شهوة. 📚المنتظم في تاريخ الملوك والأمم نویسنده : ابن الجوزي جلد : 16 صفحه : 89 ترجمه: محمد بن عبد الملک گفته است ابن برهان به پسران زیبارو (و بدون ریش) تمایل داشت و آن ها را بدون قصد شهوت می بوسید! ابن الجوزی می‌گوید: و این قول محمد بن عبد الملک که می‌گوید " بدون قصد شهوت " از خود عمل بوسیدن قبیح تر و زشت تر است، چرا که نگاه کردن به آنان هم اگر از روی شهوت باشد ممنوع است پس آیا با این حال این بوسیدن می تواند بدون شهوت باشد؟! همان‌طور که مشخص شد، وهابی خواسته حکایت یک پدوفیل و منحرف سنی مذهب را به جای کلام علمای شیعه قالب کند. که به او می‌گوییم اگر عمری هستی، لااقل آزاده باش. B2n.ir/t21090 🌐کانال رسمی أنصار العقیدة فی الاهواز https://t.me/ansar_alaghidah ❥✦༅✿༅✦❥═༅༅═┅──
Show all...

👍 12
#اسوه‌های_رفض (3) #ائمة_الرافضة 💢دستور ابوبصیر به برائت از ابوبکر و عمر، و تایید موقف او توسط امام صادق علیه السلام (به سند موثق) حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ، قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ، عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ عَامِرٍ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ حُكَيْمٍ، عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ الْأَحْمَرِ، عَنْ أَبِي بَصِيرٍ، قَالَ: كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ إِذْ جَاءَتْ أُمُّ خَالِدٍ... قَالَ، فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ أَ يَسُرُّكَ أَنْ تَشْهَدَ كَلَامَهَا قَالَ، فَقُلْتُ نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ، فَقَالَ أما لا فأدن‌، قَالَ، فَأَجْلَسَنِي عَلَى الطِّنْفِسَةِ، ثُمَّ دَخَلَتْ فَتَكَلَّمَتْ فَإِذَا هِيَ امْرَأَةٌ بَلِيغَةٌ، فَسَأَلْتُهُ عَنْ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ، فَقَالَ لَهَا: تُوَلِّيهِمَا! قَالَتْ: فَأَقُولُ لِرَبِّي إِذَا لَقِيتُهُ إِنَّكَ أَمَرْتَنِي بِوَلَايَتِهِمَا، قَالَ: نَعَمْ. قَالَتْ: فَإِنَّ هَذَا الَّذِي مَعَكَ عَلَى الطِّنْفِسَةِ يَأْمُرُنِي بِالْبَرَاءَهِ مِنْهُمَا، وَ كَثِيرٌ النَّوَّاءُ يَأْمُرُنِي بِوَلَايَتِهِمَا فَأَيُّهُمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ قَالَ هَذَا وَ اللَّهِ وَ أَصْحَابُهُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ كَثِيرٍ النَّوَّاءِ وَ أَصْحَابِهِ، إِنَّ هَذَا يُخَاصِمُ فَيَقُولُ‌ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ‌، وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ‌، وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ‌، فَلَمَّا خَرَجَتْ، قَالَ: إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَذْهَبَ فَتُخْبِرَ كَثِيراً فَيُشَهِّرَنِي بِالْكُوفَةِ، اللَّهُمَّ إِنِّي إِلَيْكَ مِنْ كَثِيرٍ بَرِي‌ءٌ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ 📚إختيار معرفة الرجال المعروف بـ رجال الكشي ج 1 ص 242 ترجمه: ابو بصير گويد: من نزد امام صادق علیه السلام نشسته بودم كه بى‌انتظار، ام خالد اجازه شرفيابى خواست امام به من فرمود: دوست داری سخن آن بانو را بشنوى؟ گفتم آرى. امام اجازه ورود به او داد و مرا با خودش روى حصیری نشانيد. سپس آن بانو وارد شد و بسخن آمد. بانویی سخنران و بليغه بود و از امام در باره آن دو (ابى بكر و عمر) پرسش كرد و امام صادق به او فرمود: آن دو را دوست بدار. ام خالد گفت: هر گاه پروردگارم را ملاقات كنم به او بگويم شما به من فرمودى ولایت آن دو را داشته باشم؟ امام فرمود: آرى، آن بانو گفت اين مردی‌ كه بهمراه شما روى حصیر نشسته است به من دستور می‌دهد از آن دو بيزارى جويم و كثير النواء به‌ من دستور می دهد ولایت آن دو را داشته باشم! و از آنها پيروى كنم. كدام یک از این دو بهتر اند و کدام یک را می‌پسندی؟ امام فرمود: اين مرد (ابوبصیر) بخدا سوگند كه از كثير النواء و يارانش نزد من محبوبتر است. به راستى اين مرد احتجاج می‌کند به آیات قرآن (44- المائده) و هر كس بدان چه خدا نازل كرده حكم نكند و بر خلاف آن حكم كند پس آنانند كه كافرند 45- و هر كس بدان چه خدا نازل كرده حكم نكند و بر خلاف آن حكم كند پس آنان ستمكارند 47- و هر كه حكم نكند طبق آنچه خداوند نازل كرده است پس آنان بزه‌ كارانند. وقتی آن زن از نزد امام صادق خارج شد، امام فرمودند: خوف آن دارم که این زن، به کثیر النواء خبر دهد و او من را به این (سخن) در کوفه شهره سازد. ( یعنی این سخن را افشاء و آشکار کند). ☑️ سند روایت موثق است و برای آن مویدی وجود دارد و شیخ کلینی رحمه‌الله آن را به طریق دیگری از ابان بن عثمان از ابی بصیر روایت کرده است. 🔸در این روایت، امام صادق علیه السلام ابتدا سوال ام خالد را به تقیه پاسخ می‌دهد، اما وقتی که آن زن بر سوال اصرار می ورزد، و موقف ابوبصیر در برائت از ابوبکر و عمر، و موقف کثیر النواء ( یکی از رئوس بتریه) در امر به ولایت آن دو را آشکار می سازد، امام علیه السلام موقف ابوبصیر را تأیید و تسدید کرده و برای آن از قرآن دلیل و برهان اقامه می‌کند. علامه مجلسی رحمه الله در شرح این حدیث می‌فرماید: 🔺 قال هذا أي أبو بصير أحب إلي من كثير النواء...فأشار عليه‌السلام في كلامه هذا ضمنا إلى كفر الملعونين ووجوب البراءة منهما بوجهين: الأول : أن محبوبية أبي بصير يستلزم صدقه في أمره بالبراءة منهما.. 📚مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول نویسنده : العلامة المجلسي جلد : 25 صفحه : 244 ترجمه: اینکه امام فرمودند: ابوبصیر نزد من محبوب تر است از کثیر النواء.. پس این کلام امام، از دو وجه، اشاره ضمنی و غیر مستقیم به کفر آن دو ملعون و وجوب برائت از آن دو نفر دارد: یکی اینکه: محبوبیت ابوبصیر نزد امام صادق علیه السلام، مستلزم صدق او در امرش به برائت از ابوبکر و عمر است. 🌐کانال رسمی أنصار العقیدة فی الاهواز https://t.me/ansar_alaghidah ❥✦༅✿༅✦❥═༅༅═
Show all...
کانال انصار العقیده فی الاهواز

🔹آرشیو مطالب ‌منتشره ‌در گروه ‌بہ ‌همراه ‌مطالب‌ متنوع در حوزه‌ دنیاۍ اسݪام و پاسخ به شبهات مدیریت ↯ •[ @velae90 ݪینڪ‌ کانال↯ •[ @ansar_alaghidah ݪینڪ‌ گروه ↯ •[ @ansaralaghideh_fa لینک آرشیو کانال↯ •[ @arshive_ansar

👍 6👏 2🙏 1👌 1
Photo unavailableShow in Telegram
💢اهانت ابن عثیمین وهابی -لعنة الله عليه- به صدیقه طاهره: «حضرت زهرا در مخاصمه فدک، عقل خود را از دست داده بود» 🌐کانال رسمی أنصار العقیدة فی الاهواز https://t.me/ansar_alaghidah ❥✦༅✿༅✦❥═༅༅═┅──
Show all...
👍 7😢 2
💢تناقض البانی در قبول و رد حدیث فضیل بن مرزوق در مورد اول سند حدیث را به خاطر وجود فضیل بن مرزوق، حسن میداند. اما در مورد دوم، سند را به خاطر فضیل بن مرزوق، ضعیف می‌داند. 🌐کانال رسمی أنصار العقیدة فی الاهواز https://t.me/ansar_alaghidah ❥✦༅✿༅✦❥═༅༅═┅──
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
💢تناقض و سرگردانی شدید علمای اهل سقیفه درباره راویان مرتبه پنجم از روات تقریب التهذیب علی بن نایف الشحود از مشایخ مخالفین می‌گوید: ابن حجر عسقلانی، عالمان بعد از خود را نسبت به مرتبه خامسه از روات، در سرگردانی و حیرت شدیدی گرفتار کرده است، بطوریکه علمایی مانند البانی و شعیب الارنووط درباره آن دچار تناقض شده اند. 🌐کانال رسمی أنصار العقیدة فی الاهواز https://t.me/ansar_alaghidah ❥✦༅✿༅✦❥═༅༅═┅──
Show all...
💢پاسخ به ادمین «کودک شو» درباره تناقض سید قزوینی درباره فضیل بن مرزوق ابتدا لازم است وهابیون را با شلم شوربای موجود در قواعد حدیثی خود آشنا کنیم: 🔺تناقض و سرگردانی شدید علمای اهل سقیفه درباره راویان مرتبه پنجم از روات تقریب التهذیب شیخ علی بن نایف الشحود درباره مرتبه پنجم از مراتب روات نزد ابن حجر عسقلانی این‌گونه می‌گوید: لقد أوقع الحافظ إبن حجر رحمه الله من جاء بعده في حيرة شديدة إزاء هذه المرتبة،... ومنهم من يقبلها أحياناً ويردها أحياناً دون قواعد ولا ضوابط، ومنهم من لايعول على كلام الحافظ إبن حجر رحمه الله. ولا أدل على هذا الإضطراب من تناقض العلماء المعاصرين في أحكامهم على رواة هذه المرتبة، فتجد مثلا للشيخ ناصر الدين الألباني رحمه الله أقوالا متناقضه فيهم، فأحيانا يصحح لهم، وأحياناً يحسن لهم، وفي أحيان أخرى يضعف حديثهم، وكل ذلك في الصحيحة والضعيفة، ومثله شيخنا الشيخ شعيب الأرناؤوط ولا سيما في تعليقه على مسند أحمد، فنفس السند يصححه ويحسنه ويضعفه!!! فكيف بغيرهم ممن لم يبلغ مرتبتهم؟!! 📚الخلاصة في علم الجرح والتعديل - تأليف علي بن نايف الشحود ص91 خلاصه ترجمه: حافظ ابن حجر عسقلانی، عالمان بعد از خود را نسبت به مرتبه خامسه از روات، در سرگردانی و حیرت شدیدی گرفتار کرده است.. بطوریکه بعضی از آنها راویان این مرتبه را بدون قاعده و ضابطه، قبول یا رد می‌کنند. و بر این اضطراب علما در تناقض احکام خود بر راویان این مرتبه، زیاده روی نمی‌کنم. مثلا شیخ البانی اقوال متناقضی درباره آنان دارد. که احیانا حدیث آنان را تصحیح، و یا تحسین و یا تضعیف می‌کند!! و مانند او، شیخ شعیب الارنووط در تعلیقاتش بر مسند احمد، سند واحدی را یک‌جا تصحیح، در جای دیگر تحسین و در مورد آخر تضعیف می‌کند!!! با این وضعیت مشایخ، اوضاع بقیه علما که در مرتبه این‌ها نیستند، مشخص است! 🔘وقتی بزرگان و مشایخ وهابیت درباره احکام خود بر راویان مختلف فیه، دچار تناقض و تخبط هستند، دیگر جایی برای ملامت شیعه باقی نمی‌ماند. و جالب است بدانید که بزرگ این جماعت یعنی ناصرالدین البانی، خودش هم درباره فضیل بن مرزوق دچار تناقض شده است: 1⃣ پرده اول: تحسین حدیث فضیل بن مرزوق توسط البانی: قلت: وإسناده حسن، فإن فضيل بن مرزوق صدوق يهم كما قال الحافظ في" التقريب ". 📚سلسلة الأحاديث الصحيحة وشيء من فقهها وفوائدها نویسنده : الألباني، ناصر الدين جلد : 3 صفحه : 128 2⃣ پرده دوم: تضعیف سند حدیث بخاطر فضیل بن مرزوق توسط البانی وهذا سند ضعيف من وجهين، الأول: فضيل بن مرزوق وثقه جماعة وضعفه آخرون...وقد اعتمد الحافظ ابن حجر هذا القول فقال في ترجمته: صدوق يهم، فمن كان يهم في حديثه كثيرا، فلا شك أنه لا يحتج به كما هو مقرر في محله من علم المصطلح. 📚سلسلة الأحاديث الضعيفة والموضوعة وأثرها السيئ في الأمة نویسنده : الألباني، ناصر الدين جلد : 1 صفحه : 83 - 84 ▫️در مورد اول، البانی عبارت «صدوق یهم» ابن حجر درباره فضیل را دلیل حسن الحدیث بودن راوی می‌داند، اما در پرده دوم، نفس کلام ابن حجر درباره فضیل را دلیل ضعیف بودن حدیث او می‌داند. و این یکی از مصادیق کلام علی بن نایف الشحود درباره تناقض علمای سقیفه در احکام خود بر راویان مرتبه خامسه است. حال که تناقض البانی درباره فضیل بن مرزوق را ثابت کردیم، آیا وهابی جرأت دارد البانی را چوپان دروغگو معرفی کند؟! من كان بيته من زجاج لا يرمي الناس بالحجارة.. 🌐کانال رسمی أنصار العقیدة فی الاهواز https://t.me/ansar_alaghidah ❥✦༅✿༅✦❥═༅༅═┅──
Show all...
کانال انصار العقیده فی الاهواز

🔹آرشیو مطالب ‌منتشره ‌در گروه ‌بہ ‌همراه ‌مطالب‌ متنوع در حوزه‌ دنیاۍ اسݪام و پاسخ به شبهات مدیریت ↯ •[ @velae90 ݪینڪ‌ کانال↯ •[ @ansar_alaghidah ݪینڪ‌ گروه ↯ •[ @ansaralaghideh_fa لینک آرشیو کانال↯ •[ @arshive_ansar

💢محاکمه علمای تبریر (توجیه کنندگان تمرد عمر بن خطاب در رزیة الخميس) (۴) 💠 قسمت چهارم: ابن تیمیه حرانی قبح الله وجهه ابن تیمیه در توجیه تمرد عمر بن خطاب در رزیة الخمیس می‌گوید: فَلَمَّا كَانَ يَوْمُ الْخَمِيسِ هَمَّ أَنْ يَكْتُبَ كِتَابًا، فَقَالَ عُمَرُ: " مَالَهُ أَهَجَرَ؟ " فَشَكَّ عُمَرُ هَلْ هَذَا الْقَوْلُ مَنْ هُجْرِ الْحُمَّى أَوْ هُوَ مِمَّا يَقُولُ عَلَى عَادَتِهِ فَخَافَ عُمَرُ أَنَّ يَكُونَ مِنْ هُجْرِ الْحُمَّى، أَوْ هَذَا مِمَّا خَفِيَ عَلَى عُمَرَ 📚منهاج السنة النبوية ، ج 6 ص 315 ، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728 ترجمه: پس وقتی روز پنج‌شنبه شد ، پیامبر خواستند تا کتابی بنویسند پس عمر گفت : او را چه شده ! هذیان می گوید؟! پس عمر شک کرد که آیا این سخن پیامبر از هذیان حاصل از تَب است یا همان حرفهایی که پیامبر عادت به بیان آن دارند! پس عمر ترسید که نکند این سخن از هذیان حاصل از تَب باشد و یا این از اموری بود که از عمر مخفی مانده! 🔘 فاشل و عقیم بودن تبریر ابن تیمیه اوضح من الشمس است، چرا که چگونه می‌توان ادعا کرد عمر بن خطاب در هذیان بودن یا نبودن کلام پیامبر شک کرده است، درحالی‌که پیامبر سخنی مبهم و نامفهوم نفرموده اند! 🔹این کلام پیامبر را که فرمودند «قلم و کاغذی بیاورید تا برای شما چیزی بنویسم که بعد از آن هرگز گمراه نشوید» اگر به هر انسان عاقل ولو عامی‌ و بیسوادی گفته شود، هیچ شک و شبهه‌ای در متقن و معنادار بودن آن نمی کند و معنای واضحی برای آن متصور می شود. 🔺آیا لغت غامض و نامفهومی در دستور پیامبر بوده که عمر شک کرده است که کلام پیامبر از سنخ هذیان بوده باشد؟! کدام قسمت از کلام پیامبر موجب اشتباه عمر شده است؟ و چرا بقیه حاضرین که موافق احضار قلم و کاغذ بودند، دچار این اشتباه نشدند و معنا و مفهوم کلام پیامبر را به خوبی متوجه شدند!؟ ما لکم کیف تحکمون؟! 🌐کانال رسمی أنصار العقیدة فی الاهواز https://t.me/ansar_alaghidah ❥✦༅✿༅✦❥═༅༅═┅──
Show all...
کانال انصار العقیده فی الاهواز

🔹آرشیو مطالب ‌منتشره ‌در گروه ‌بہ ‌همراه ‌مطالب‌ متنوع در حوزه‌ دنیاۍ اسݪام و پاسخ به شبهات مدیریت ↯ •[ @velae90 ݪینڪ‌ کانال↯ •[ @ansar_alaghidah ݪینڪ‌ گروه ↯ •[ @ansaralaghideh_fa لینک آرشیو کانال↯ •[ @arshive_ansar

👍 5👏 2