༺ خون آبـی / ملکـه بیگانـه ༻

-ااااااه... تندتر تلمبه بزن رامتین❌ اوووف باید جلو عقب این هر🍑زه رو تا صبح پر کنیم💦 رابطه‌ی زوری ⚠️⛔️ 🌙1ظهر پاک 🌙

- مدل کوچولوی من باز کـ*.*ـص‌شو خیـ💦ـس کرده؟ خوش داری بکـنـ‌🔞مـت؟ + نگران خیــسی بین پاهام نباش شوهرم از تو بڪ🍌ــن تره‼️ - واسه همینه همش لنگ‌هات برام بازه؟ شل کن توله می‌خوام از کــ.🍑ـون بکنــمت‼️⚠️💦 https://t.me/+VBve2X6avXs4YzJk 🌙1ظهر پاک 🌙

ولم کنید... بردیا ولم کن... بردیا از پشت موهامو کشید: - عرعر نکن توله... صدات خش می‌افته وقتی زیرمون به گ💦ا می‌ری خوب نمی‌تونی عربده بزنی⛔️ - بردیا شاید تقلاهاش برای اینکه که از در جلو دوست نداره‼️ چشمکی حوالم کرد، از جلوم رد شد. - بیا باهم دیگه کو🍑نشو پاره کنیم. بردیا رو کنار زد عصو خیس شده  به زور داخلم کرد. بردیا از جلو با نوک پس*تون‌هام ور می‌رفتو می‌کشیدتشون💦 رامتین از پشت مثل وحشی‌ها داخلم می‌کوبیدو عربده می‌زد: - جوون... آههه همینه چه ک🔞ون تنگیه لعنتی آهههه.... آهههه. - آییی ولم کن نععع.... پاره شدم....⚠️🍌 https://t.me/+Pq_FRXWw8ig3MTk0 https://t.me/+Pq_FRXWw8ig3MTk0 https://t.me/+Pq_FRXWw8ig3MTk0 🌙1ظهر پاک 🌙

شورت قرمزم رو کنار کشید و تفی رو سوراخ باسنم انداخت و انگشت شصتش رو روی سوراخم کشید... _اهـ....نکن... لاله‌ی گوشم رو لیس زد و https://t.me/+SAkXO_PNy-Y5YmNk 🌙1ظهر پاک 🌙

نانازم تو دهن سامیار بود و داداشش از نوک سینه هام گاز میگرفت: -این بهشتت مثل هلو ابدار میمونه، با هر انگشت هی خیس میشه و اب میندازه جون میده هی بخوریشش. سعید سیلی به میمیم زد که هینی کشیدم… دوتا داداش حمله کردن به یه دختر بچه و دارن ابش‌*و در میارن💦💦🤤 https://t.me/+SAkXO_PNy-Y5YmNk https://t.me/+SAkXO_PNy-Y5YmNk 🌙1ظهر پاک 🌙

دربند فاحشگی🍑💦 #پارت3 ♨️♨️با ورود مردونگی کلفتش از درد و لذت جیغی کشیدم و خودمو سمت بالا بردم سعید سرشو تو گردنم فرو کرد و مشغول مکیدن و گاز گرفتنم شد که حس حالم و دوبرابر خراب میکرد.. -اخ سعید داری پارم میکنی آههه... اسپنک محکمی به #باسنم زد و با نفس نفس گفت: -نمیدونی که چقدر کردنی صنم..حال میده صبح تا شب زیرم جر بخوری جنده کوچولوی هات من... دستشو روی نقطه حساسم گذاشت و همونطور که داخلم #تلمبه میزد روی #نانازمو میمالید که دستشو چنگ زدم و خودمو روی تخت کوبیدم... -داری زیر کی جر میخوری هان؟داری زیر کی پاره میشی... 💦💦 از لذت زیر دستش پیچ و تاپ میخوردم و خودمو به تنش #میمالیدم که #حشری تر شد.. -بهشتت انقدر تنگه که داره مردونگیم و قورت میده..چقدر داغی تو دختر..♨️❌ صدای خمارش بدجور تحریکم کرده بود انقدر که ناخونای بلندم و تو پشتش فرو کردم و چنگ انداختم.. -اخ سعید تندتر..آههه جرم بده.. جریحه دار تر شد و به سینه درشتم چنگ زد: -این #هلوی‌_آبدارتو میدرمم جنده‌ی من🍑💦 اخرین ضربه هارو جوری میزد که حس میکردم الاناست پاهام از همدیگه جر بخوره دوتایی دختره رو پاره میکنن برید بخونید پارت یکشو🔥❌🔥❌🔥 https://t.me/+SAkXO_PNy-Y5YmNk پارت واقعی رمانشه از دستش ندید🔥🔞 🌙1ظهر پاک 🌙

پسری که مجبور میشه بخاطر شغلش #عشقشو #ترک کنه و با یکی دیگه #عقد کنه😢 #گی #هیجانی #عاشقانه https://t.me/+Wni5fe-VWWYyOTNk 🌙1ظهر پاک 🌙

به لیاش بوسه زد که دیاکو همکاری کرد و دستشو برد #لای موهاش و به خودش #فشرد چسبوندش به دیوار و با #قدرت بیشتری #میبوسید #تشنه لباش بود #دلتنگ این لبای گوشتی بود لباشو #مماس لباش کرد و لب زد دیاکو:اگه الان تمومش نکنی قول نمیدم سالم بری بیرون از اتاق... https://t.me/+Wni5fe-VWWYyOTNk https://t.me/+Wni5fe-VWWYyOTNk 🌙1ظهر پاک 🌙

#گی#معمایی#اسلیوبوی#مستر#علشقانه#جنایی https://t.me/+Wni5fe-VWWYyOTNk دیاکو:بزار دوباره یادآوری کنم که این خودت بودی که همه چیز و خراب کردی من بودم با یه پسر دیگه عقد کردم من بودم که باهاش مسافرت و تو تخت بودم؟ آدرین:درست میگی اما الان من اون پسره رو کشتم چون اطلاعاتی که میخواستم و بدست آوردم میدونم اشتباه کردم ازت معذرت میخوام آدرین نگاهی به بدنش کرد و سمتش رفت و سرشو برد سمت #لبای دیاکو و شروع کرد #مک زدن چندتا # https://t.me/+Wni5fe-VWWYyOTNk https://t.me/+Wni5fe-VWWYyOTNk https://t.me/+Wni5fe-VWWYyOTNk #پارت_واقعی 🌙1ظهر پاک 🌙

_آخخخ نزنین غلط کردممم دیگه پوشکم رو درنمیارم🥺😭 ترکه های آلبالو بیشتر از پنج تا بود با مظلوم رو به ددی گفتم: _ ددی دیگه باسن برام نمیمونه تا ددی ددولش لو بزاله که🥺😶‍🌫 _جیش کردن تو شلوارت عاقبت خوشی نداره بد بوی!😡❌ https://t.me/+xHtqikSBE5ljY2U0 https://t.me/+xHtqikSBE5ljY2U0 یه #ددی ۲۲ ساله‌ی #بی‌اعصاب و یه #بیبی‌شیطون ۴۰ ساله که بخاطر #دراوردن پوشکش با #ترکه تنبیه میشه🥵🧹 🌙1ظهر پاک 🌙