The Walkie Talkie

خواستم بگم از قضیه‌ی my dog stepped on a bee دقیقا دو سال میگذره 🙂

مخصوصا اونجایی که میگه: Your lips on my lips make me lose my..

سگو بزنی تو این گرمای سگی نمیاد بیرون بعد منِ پدرررسگ تو خیابونم!

سگو بزنی تو این گرمای سگی نمیاد بیرون بعد منِ پدرررسگ تو خیابونم!

توي تابستون سرمارو بايد با پول بخري .

امروز اصلا از خودم خوشم نمیاد.

ما تمام آنچه لازم است را داریم تا «زندگی» کنیم. بدن و ذهن. بدنی که دردها را می‌شناسد و برای همین دردها طراحی شده است فقط کافی است اجازه دهیم و به عبور جریان درد ایمان بیاوریم. و ذهنی که می‌تواند آگاه و روشن شود. همین‌ها برای گذر کافی است؛ برای تجربه و برای لمس عمیق زندگی. باقی توهم است و توقع. زندگی دقیقا همین «اکنونی» است که پیش روی ما قرار گرفته است و همیشه در اکنون بخشی از ما ناراضی است. ناراضی بودن حقیقتی تلخ در انسان‌ها است.

ما تمام آنچه لازم است را داریم تا «زندگی» کنیم. بدن و ذهن. بنی که دردها را می‌شناسد و برای همین دردها طراحی شده است فقط کافی است اجازه دهیم و به عبور جریان درد ایمان بیاوریم. و ذهنی که می‌تواند آگاه و روشن شود. همین‌ها برای گذر کافی است؛ برای تجربه و برای لمس عمیق زندگی. باقی توهم است و توقع. زندگی دقیقا همین «اکنونی» است که پیش روی ما قرار گرفته است و همیشه در اکنون بخشی از ما ناراضی است. ناراضی بودن حقیقتی تلخ در انسان‌ها است.

جالب میدونین چیه؟! واقعا خیلی برام جالب و قشنگ بود. اون روز یکی که خیلی تایم کمی هستش که باهم آشنا شدیم، متوجه این اتفاق شده بود و یه ری‌اکشنی نشون داد که باعث شد حس خوبی بهم دست بده. جوری که حتی مامانم هم هنوز نمیدونه ولی اون متوجه شد!