هوای تازه

«دیوانه شو»، اجرای دولتمند خالف👆 دولتمند بزرگ‌ترین فُلک‌سرای تاجیکستان بود که امروز به‌خاطر سرطان در ۷۵سالگی درگذشت. ایرانی‌ها هم به‌قدر کافی با او و اجراهایش آشنا هستند. من خودم دو ترانه‌ی «دور مشو» و همین «دیوانه شو» او را بسیار دوست می‌دارم. موسیقی تاجیکستان شش مقام و فُلک‌سرایی دارد: بزرگ، راست، نوا، دوگاه، سه‌گاه و عراق. اجرای این نوع موسیقی در زمانی که تاجیکستان یک کشور کمونیستی و بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بود، به‌خصوص به‌دلیل استفاده از اشعار موسوم به «عرفانی» ازجمله اشعار مولانا، تقریباً ممنوع بود تا وقتی که شوروی فروپاشید و موسیقی تاجیکستان هم جان دوباره گرفت و حمایت شد. دولتمند اوایل امسال گفته بود: اگر در مقطعی از فعالیت‌ها که نیاز به حامی داری، حمایتی در کار نباشد، شاید کار را کنار بگذاری؛ اما با حمایت‌هایی که از من شد، فعالیت‌هایم رنگ دیگر گرفت. امروز فُلک به جهانیان شناسانده شد و این ژانر و مقام موسیقی در فهرست بین‌المللی یونسکو به ثبت رسیده و مورد قبول واقع شده است، بدین‌ ترتیب امروز در خدمت مردم تاجیکستان، تمام هم‌زبانان و همسایگان هستیم.

گزارش واقعی را نه در رسانه ها بلکه باید در کف جامعه جست ، شما هزار کارشناس و مدیر را هم به صف کنید و به رسانه ملی بفرستید تا خبر از کاهش تورم نقطه به نقطه بدهند تا وقتی واقعیت جامعه هیچ واکنش مثبتی نداشته باشد ،گزارش شما ارزش و اعتباری ندارد دولت های قبل هم از این گزارشات نقطه به نقطه امید بخش زیاد دادند اما صبح که از خواب نوشین خود چشم گرفتند ، خلاف آنچه گفته بودند را یافتند . من این ایام که به ضرورت زیاد به مشهد رفت وشد دارم با حجم عقب ماندگی ناوگان ریلی و مراتب ناتواتی مدیران وزارت خانه متبوع و مدیران شرکت راه آهن واقف می‌شوم شعار از مدیران جوان ،بی تجربه وبی ربط تخصصی دادن چه فایده ای دارد وقتی سیستم ریلی شما در زمستان کم سفر ناتوان از ارایه خدمات است من به دکتر رئیسی رای دادم اما برخی دولتمردان ایشان را در قواره ماموریت خود نمی دانم

هبوط وصعود  در مدیریت هبوط یک واقعیت از پنجره وجودی انسان است انسان وقتی قرار نبود گرفتار سراشیبی های مشکلات شود و در سایه امن و آرامش الهی زندگی نماید گرفتار وسوسه شیطان شد و با نوید جاودانگی از خوان لطف الهی باز ماند و هبوط کرد شیطان به دلیل تجربه تلخ تنزل و سقوط نخواست کسی که از ایشان کینه دیرین دارد در مقام قرب بماند شیطان از راه های مختلفی وارد شد اما آنچه کارگر افتاد ورود از نقطه ضعف و آسیب ادم بود؛ ماندگاری و همیشگی ! آدم چون فریب شیطان را خورد از همه آنچه داشت باز ماند و مهمتر از همه از حرمت و ابرو ی خویش! ایشان نه تنها به جاودانگی نرسید که به سرنوشت شیطان مبتلا شد و بی توجه به هشدار و تذکر الهی گرفتار سقوط و هبوط کردید اولاد  آدم  نیز از این گناه بزرگ هبوط بی نصیب نماندند و چوب و ترکش های این سقوط بر جان وروان ایشان نیز نشست ! آنچه بیشتر جای ملاحظه و تامل دارد دامنه این هبوط و سقوط های فرزندان آدم است فرزندان آدم دیگر نه یکبار که بارها و نه در یک زمینه وبستر بلکه در عرصه و ساحت های مختلف این هبوط را تجربه می کنند و پیوسته چون شمارشگرهای نمایشی ارزش  خود را در این نمودارهای با متغیرهای ناشی از افت وخیزهای ناشی از هبوط  در ساحت های زندگی مشاهده می کنند برخی می افتند و برمی خیزند و خود را می تکانند وراه می افتند و برخی دیگر از بلندی‌ها و ارتفاع ها سقوط آزاد می کنند! سقوط انسان به اندازه جایگاه و موقعیت های ایشان ارتفاع پیدا کرده و عمیق و شکننده می شود پذیرش مسئولیت در جامعه و خود را نامزد موقعیت های مختلف اجتماعی کردن یکی از قله های مرتفع و بزنگاه های هبوط و سقوط شکننده ایشان است تصور بر این است که انسان وقتی در مواجه با تکانه های مختلف آزمونهای پیدا  و پنهان قرار می گیرد یا صعود می کند و از آنچه هست ارتقا می یابد و یا هبوط می کند و از ارزش می افتد! مدیری که برای ماندن و جاودانگی در قدرت و عزت ظاهری و صوری از هیچ تلاشی فروگذار نمیشود و یا برای چند صباح امتداد دادن به نفوذ و تأثیر امضای خود تن به هر معامله کثیفی میدهد و یا  برای چند روز ماندن آماده است با آبرو و حرمت  همنوعان خود بازی  کند و ارزشهای انسانی را زیر پا بگذارد هر روز گرفتار هبوط و سقوط میشود گاهی انسانها برغم آگاهی و فهم هبوط باندازه ای در منجلاب شهوات حیوانی غوطه ور میشود که حجم و میزان فرو رفتن در قعر هبوط و سقوط هویت خویش را هم نمی فهمد ! مدیریت های خادمانه و از سر اخلاص انسان را به اوج  صعود و ترقی می رساند و در مقابل گرفتاری های انسان مسئول در مواجه با شهوت های مختلف و متنوع نفسانی به تنزل و هبوط وی منجر می شود این ترقی ها و تنزل ها متناسب با شرایط و موقعیت های اجتماعی و حجم تعهد و مسئولیت شدت و ضعف پیدا می کند هبوط ها و صعودهای مدیران بقاعده فراتر از دوران مدیریت کوتاه بوده و آثار وضعی و تبعی آن پیام های جبران ناپذیر زیادی را پی می آورد انسان مسئول فراتر از خود، جامعه و ذینفعان را متاثر و زیان دیده می کند بدینسان فرصت های بازگشت و جبران مافات فراتر از تصور و محاسبات شخصی و ابتدایی می باشد

زندگی پاک زندگی های امروز برخلاف گذشته سنتی ، مدرن وپیچیده شده است ، انسان دیگر نمی تواند مادر و کسان نزدیکش را وکیل در یافتن و عقد همسر آینده خود نماید. امروز به همان اندازه که زندگی ها ساحت های مختلفی پیدا کرده آدمها نیز پیچیدگی های خاصی یافته اند، انسان نمی تواند سر و ته ازدواج را با یک ودو نشست هم آورد! امروز  باید نشست ، گفت و شنود و رفت وشد داشت تا شریک زندگی را آنگونه که باید شناخت «کفویت» دیگر مثل گذشته در اقتصاد و فرهنگ محدود  نیست؛  کفویت دامنه وسیع تری یافته و فراوانی معنا داری پیدا کرده است البته نمی شود و نباید انتظار داشت زن و مرد صد در صد با هم انطباق و کفویت پیدا بکنند اما می توان با ملاحظه و مطالعه  و همکاری و همراهی طرف مقابل به درصد بالای از کفویت رسید کفویت های معدود گذشته هرچند هنوز رنگ و بایستگی خود را دارد اما در مقابل برخی کفویت ها شاید کمرنگ نماید ادامه را در کانال مشاوره خانواده بخوانید #دکتر_محمد_ابراهیم_محمدی

خود را توسعه بدهیم گاهی انسان تصور می کند ناسازگاری و اختلاف فقط در خانواده ها و زن وشوهر های کم دانش و تحصیلات است ؛ اما واقعیت گاهی عکس این دریافت و تحلیل است ! خانواده های زیادی هستند که برغم کم دانشی و نداشتن تحصیلات بالا، سالهای سال بی هیچ کدورت و آزردگی به زندگی خوشبختانه خود ادامه می دهند . تجربه نشان میدهد که سواد ودانش وقتی خوب است که ناشی از ظرفیت و حاکی از شخصیت و هویت شخص باشد هرچند نبود دانش و سواد زندگی یک مشکل است اما مشکل تر از آن نبود عمق ، ریشه ،ظرفیت و ناکارآمدی آن است گاهی دانش سطحی و شناخت های آزمونی نه تنها کمکی به بهبود زندگی نمی کند، بلکه زندگی را در ایستگاه های منیت ،تبختر ، خود خواهی و خود شیفتگی زمینگیر می کند ! پس باید برای بهبود زندگی دانست و سواد زندگی و مهارتهای مرتبط را ارتقا داد و مهمتر از آن باید خود را با تعمیق ظرفیت، توسعه داد https://t.me/+3duK3EhazLgxNjFk

سالها پیش و کمی پس از شروع جنگ ، هویزه عزیز با خاک یکسان شد و مردم بناچار به جای جای ای ایران مهاجرت کردند سال ۱۳۶۱ تولیت وقت استان قدس نامه ای خدمت امام می نویسد واز امام‌برای بازسازی هویزه کسب اجازه می کند پس از مرقومه امام استان قدس دست به کار میشود و ظرف سه سال شهر هویزه را باز سازی و تقدیم مردم عزیز خوزستان و هویزه عزیز می کند کتاب حاضر که واکاوی تازه ای در باره نوسازی شهرستان هویزه است بعنوان دفتری از تاریخ شفاهی استان قدس در دامنه ای وسیع مطالعه ،امایش و تالیف شده است از مولف گرامی برادر ارجمندم جناب دکتر سکندری که این امروز این اثر ارزشمندرا تقدیم اینجانب کرد سپاسگزارم

دو گانه تعارض هر مخاطب ساده هم می داند که رسانه ملی گرفتار دوگانه تعارض شده است ؛ از یک سو با برنامه طنز گونه زبان معیار، خطاهای مقاماتی را که از کلمات لاتین استفاده میکنند میگیرد و از سویی دیگر استعمال واژگان فرنگی در تبلیغات رسانه ملی را بی خیال میشود ! شما تبلیغات بین سریال ها را ببینید نصف بیشتر واژگان تبلیغات محصولات مونتاژی خارجی است، انسان می ماند صدا و سیما چه فکر می کند ! سالها پیش که مدیر سامان بخشی کتاب های کمک آموزشی بودم رسانه ملی هم در شورای عالی آن نماینده داشت ؛ در جلسه از کتابهای کمک آموزشی گلایه میکردند ، اما محصولات کمک آموزشی با نگاه تجاری و شاید مصلحت اقتصادی تبلیغات میشد ؛ دور از انتظار نبود که ما در آن حوزه برغم گذشت سالهای زیاد مثل امروز اندر خم خان نخست باشیم راستی چرا رسانه ملی با خودش کنار نمی آید و چرا به شعور مخاطبان خود احترام نمی گذارد! بهتر نیست همه اعتبارات مربوط به پاسداشت زبان معیار را از دهها نهاد و بنیاد بگیرند و به رسانه ملی بدهند و از مدیران آن محضری تعهد بگیرند تا وارد خط تعارض در ترویج زبان معیار نشود !