چرا نوروز ۱۲ روز است و سبب وجودی سیزدهم عید چیست؟ چرا کار کردن و پرداختن به امور جاری در این روز نحس است؟
زیر تأثیر نجوم بینالنهرینی، اساطیری نجومی در ایران شکل میگیرد که بنابر آن هریک از دوازده اختر که خود بر یکی از برجهای دوازدهگانه حاکم است، هزار سال بر جهان حکومت خواهد کرد. بدین روی عمر جهان دوازده هزار سال است و در پایان دوازده هزار سال، آسمان و زمین درهم خواهد شد. محتملاً این اسطوره خود نیز ریشهای بابلی دارد و ظاهراً باور بر آن بوده که در اصل، پس از دوازده هزار سال، آشفتگی آغازین بازمیگردد.
به گمان انسان اعصار کهن آنچه در کیهان بزرگ (هستی) رخ میداد، در کیهان خُرد (در جهان انسانی) نیز رخ میداد؛ این عقیده ریشه از همانجا دارد که انسان که تنها قادر به شناخت نسبی خود بود، جهان را قیاس از خویشتن میگرفت و گمان میکرد کیهان بزرگ همچون اوست. با این باور بود که سال دوازدهماهه را توجیه میکردند. طبعاً عوامل نجومی دیگری چون گردش ماه در این امر و پدید آمدن سال دوازدهماهه مؤثر بوده است، اما توجیه اساطیری سال دوازدهماهه بر اساس عمر دوازده هزارسالۀ هستی، بهترین توجیهی به نظر میرسید که در چارچوب اعتقاد کهن میگنجید. جشنهای دوازده روز آغاز سال نیز با این سال دوازدهماهه و دورۀ دوازده هزارسالۀ عمر جهان مربوط است. انسان آنچه را در این دوازده روز پیش میآمد سرنوشت سال خود میانگاشت. از پیش از نوروز انواع دانهها را میکاشتند و هر دانهای که در طی این دوازده روز بهتر و بیشتر رشد میکرد، آن دانه را برای کاشت آن سال به کار میبردند و گمان داشتند اگر روزهای نوروز به اندوه بگذرد، همۀ سال به اندوه خواهد گذشت. بسیاری از این باورها هنوز برجاست، مختصر آنکه دوازده روز آغاز سال نماد و مظهر همۀ سال بود.
اما اگر در پایان دوازده هزار سال جهان درهم میشد و آشفتگی نخستین باری دیگر بازمیگشت، و اگر به نشان آن در پایان هر سال نظم و قانون از میان برمیخاست، پس در پایان دوازده روز نیز یک روز نشان آشفتگی نهایی و پایان سال را بر خود داشت. در این روز کار کردن و نظام عمومی را رعایت کردن نیز از میان برمیخاست. نحسی سیزدهم عید نشان فروریختن واپسین جهان و نظام آن بود.
[«نوروز، زمان مقدس»، مهرداد بهار،
چیستا، فروردین ۱۳۶۲، شمارۀ ۱۷ و ۱۸، ص ۷۷۷-۷۷۸]
🪷༻
@Iran_vijeh ༺🪷
Show more ...