cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

صهبای ادبیات

Show more
Advertising posts
198
Subscribers
No data24 hours
-37 days
-2430 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

سخت خوش است چشم تو وآن رخ گل فشان تو دوش چه خورده‌ای دلا راست بگو به جان تو فتنه گر است نام تو پرشکر است دام تو باطرب است جام تو بانمک است نان تو مرده اگر ببیندت فهم کند که سرخوشی چند نهان کنی که می فاش کند نهان تو خوبی جمله شاهدان مات شد و کساد شد چون بنمود ذره‌ای خوبی بی‌کران تو مشرق و مغرب ار روم ور سوی آسمان شوم نیست نشان زندگی تا نرسد نشان تو زاهد کشوری بدم صاحب منبری بدم کرد قضا دل مرا عاشق و کف زنان تو صبر پرید از دلم عقل گریخت از سرم تا به کجا کشد مرا مستی بی‌امان تو #مولانا
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
بوسه هایت مسیر معراج است زیر سقف خیال و خلوت و خشت با تو گویی خدا مرا آرام می‌برد روی دوش خود به بهشت با تو انگار ازل همین حالاست با تو نقش فرشته کم رنگ است من که باشم در این میان که خدا در هوای تو سخت دلتنگ است بدنت هم زمان حریق و حریر من از اعجاز تو خبر دارم در تن نازکت خدا پیداست تا ابد من به تو نظر دارم صبر کن این تمام حرفم نیست؛ تو نباید دعای من باشی! از خدا خواستم موافق بود میتوانی خدای من باشی #افشین_یداللهی
Show all...
حس میکنم کنار تو از خود فراترم در گیر چشم های تو باشم رهاترم دلتنگی ام کم از غم تنهایی تو نیست من هر چه بی قرارترم، بی صداترم گاهی مقابل تو که می ایستم نرنج پیش تو از هر آیینه بی ادعاترم قلبی که کنج سینه ی من میزند، تویی من با غم تو از خود تو  آشناترم هر لحظه اتفاق می افتم بدون تو از مرگ ها و زلزله ها بی هواترم حالم بد است، باتو فقط خوب می شوم خیلی از آن چه فکر کنی مبتلاترم! 
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
کنار باور سبز صنوبرها میان شمعدانی ها و شبدر ها جهان در لحظه ای زیباست اگر این ظلمت و زنگار که می‌بندد ره دیدار بگذارد ... تمام روشنائی نامه باران مدیح رستگاری هاست فراخنای جهان سرشار از آزادی و شادی ست اگر این دیو و این دیوار بگذارد ... #شفیعی_کدکنی
Show all...
هر چی‌ که‌ هَستی‌، خوب‌ باش .
Show all...
باور مکن که با همه کندی و کاهلی خالی ز طنز و طعنه شود دست روزگار لات و سفیه و عربده‌کش بین که تکیه زد بر کرسی معین و فروزانفر و بهار
Show all...
عزیز من؛ اگر زاویه‌ی دیدمان نسبت به چیزی یکی نیست، بگذار یکی نباشد. بگذار فرق داشته باشیم. بگذار در عین وحدت، مستقل باشیم. بخواه که در عین یکی بودن، یکی نباشیم. بخواه که همدیگر را کامل کنیم نه ناپدید. #نادر_ابراهیمی
Show all...
04:14
Video unavailableShow in Telegram
12.56 MB
برایِ تمامِ کسانی که این پیام را می‌خوانند: خدایا با چیزی که قلبشان را شاد و شکستگیِ دلشان را رفع کند غافل‌گیرشان کن 🤍🍃
Show all...