ای بهار!
ای میهمان دیر آینده!
کمکَمَک این خانه آمادهست
تکدرخت خانهی همسایهی ما هم
برگهای تازهای دادهست.
گاهگاهی هم،
همره پرواز ابری در گذار باد،
بوی عطر نارس گلهای کوهی را
در نفس پیچیدهام آزاد.
اینهمه میگویدم هر شب
اینهمه میگویدم هر روز:
باز میآید بهارِ رفته از خانه
باز میآید بهارِ زندگیافروز