Diss ritmic

داره بارون میاد اما تو نیستی..

هرموقع یه حسِ غیرمثبتی رو نسبت به کسی داشتم، یه چیزی از خودش بهم نشون داد که حسم درست دراومد. برای همین به حسم بیش‌تر اعتماد دارم تا آدم‌ها.

زمانی که میدونستم هیچی مث قبل نمیشه تنها خواستم این بود این اتفاق نیفته

نیمه راه ترینِ عمرم

دیدی چه آروم بود؟ همه آرامشش برا تو.

فقط میدونم، یکیو میخوام منو محکم بغل کنه.

تو یه نقطه از زندگی گیر کردم که نه میدونم چی میخوام، نه میدونم چی نمیخوام، نه میدونم چی قراره بشه، نه میدونم کی هستم، نه میدونم چی شده.

بیا اینبار هیچی نگیم، بدون هیچ زنگ زدنی مثلِ قبل ساعت ۶عصر بریم همون خیابونِ همیشگی. وقتی به طور اتفاقی همو دیدیم زل بزنیم تو چشمای هم و حرفی نزنیم ولی باهم شروع کنیم به راه رفتن تا رسیدن به یه کافه تا من ۲تا کاپوچینو سفارش بدم به راهمون ادامه بدیم تا وقتی که هوا تاریک شه موقع برگشتنم هندزفریتو در بیاری و یه گوششو بدی به من؛ تا جایی که راهمون باید جدا شه یکی از آهنگای وانتونزو گوش بدیم آخرم باز تو چشمای هم زل بزنیم و بجای گفتن خداحافظ همدیگرو بغل کنیم کاش هوام بارونی بود M

دلت که تنگ شد به هیچی فکر نکن، فقط یه بلیط بگیر برگرد خونه؛ چایی اینجا همیشه تازه دمه. -ئه‌ویندار