cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

مَِــَِاَِهَِ‌ نَِقَِرَِهَِ‌اَِیَِ🌙

اَندَرتنِ‌مَـن جـآن‌ورگ‌وخـون همه‌اوسـت.. . . . ♡⃤ ‌‌『 @Silvermoonnn

Show more
Advertising posts
282
Subscribers
No data24 hours
-37 days
-630 days
Posting time distributions

Data loading in progress...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Publication analysis
PostsViews
Shares
Views dynamics
01
تورا گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب بدین سان خوابها را با تو زیبا می کنم هر شب تبی این کاه را چون کوه سنگین می کند آنگاه چه آتشها که در این کوه برپا می کنم هر شب تماشایی است پیچ و تاب آتش ها …. خوشا بر من که پیچ و تاب آتش را تماشا می کنم هر شب مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست چگونه با جنون خود مدارا می کنم هر شب چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو که این یخ کرده را از بیکسی، ها می کنم هرشب تمام سایه ها را می کشم بر روزن مهتاب حضورم را ز چشم شهر حاشا می کنم هر شب دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی ؟ که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب  |محمدعلی‌بهمنی| @silvermoonnn🌱
701Loading...
02
دل پر از افغان و ظاهر خالی از جوشیم ما از سخن لبریز و از گفتار خاموشیم ما تا به بر گیریم هر دم تیر تقدیر تو را جمله اعضا چون کمان پیوسته آغوشیم ما چون تن آیینه پنهان در لباس جوهریم گرچه در ظاهر ز عریانی نمد پوشیم ما حرف بسیار است اما رخصت گفتار نیست بر سر چندین هزار اسرار سر پوشیم ما نزد اهل دل زبان‌دانی نمی‌دانم که چیست هرکجا قصاب حرفی بگذرد گوشیم ما |قصاب‌کاشانی| @silvermoonnn🌱
631Loading...
03
دوست دارمش... مثل دانه‌ای که نور را، مثل مزرعی که باد را مثل زورقی که موج‌ را، یا پرنده‌ای که اوج را دوست دارمش... |فروغ‌فرخزاد| @silvermoonnn🌱
695Loading...
04
چون مات توام دگر چه بازم ... |مولانا| @silvermoonnn🌱
261Loading...
05
داشتم آرام ؛ تا آرام جانی داشتـم... |رهی‌معیری| @silvermoonnn🌱
651Loading...
06
اوج ناراحتی و دلتنگی تو رابطه لانگ دیستنس رو  بلال راجح اینجوری توصیف می کنه متأسفم! كه تو غمگينى و دست هاى من، دورند! @silvermoonnn🌱
711Loading...
07
چقد این آهنگه ناز داره🥹🫠 @silvermoonnn🌱
342Loading...
08
‏کی گفته محبت ها هیچ وقت فراموش نمیشن؟ اتفاقا فراموش میشن, ازت طلبکارم هستن. @silvermoonnn🌱
1544Loading...
09
دل از من برد و روی از من نهان کرد خدا را با که این بازی توان کرد |حافظ| @silvermoonnn🌱
1172Loading...
10
عمرت دراز باد که ما را فراق تو خوش می‌برد به زاری و خوش زار می‌کشد مجروح را جراحت و بیمار را مرض عشاق را مفارقت یار می‌کُشد |وحشی بافقی| شب‌بخیر🌒 @silvermoonnn🌱
1361Loading...
11
ابر می بارد و من می شوم از یار جدا چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا ابر و باران و من و یار ستاده به وداع من جدا گریه کنان، ابر جدا، یار جدا سبزه نوخیز و هوا خرم و بستان سرسبز بلبل روی سیه مانده ز گلزار جدا ای مرا در ته هر موی به زلفت بندی چه کنی بند ز بندم همه یکبار جدا دیده از بهر تو خونبار شد، ای مردم چشم مردمی کن، مشو از دیده خونبار جدا نعمت دیده نخواهم که بماند پس از این مانده چون دیده ازان نعمت دیدار جدا دیده صد رخنه شد از بهر تو، خاکی ز رهت زود برگیر و بکن رخنه دیوار جدا می دهم جان مرو از من، وگرت باور نیست پیش ازان خواهی، بستان و نگهدار جدا حسن تو دیر نپاید چو ز خسرو رفتی گل بسی دیر نماند چو شد از خار جدا |امیرخسرودهلوی| @silvermoonnn🌱
1351Loading...
12
به اختیار گرو برد، چشم یار از من که دور از او ببرد گریه اختیار از من به روز حشر اگر اختیار با ما بود بهشت و هر چه در او از شما و یار از من سیه تر از سر زلف تو روزگار من است دگر چه خواهد از این بیش روزگار از من به تلخکامی از آن دلخوشم که می ماند بسی فسانه شیرین به یادگار از من در انتظار تو بنشستم و سرآمد عمر دگر چه داری از این بیش انتظار از من به اختیار نمی باختم به خالش دل که برده بود حریف اول اختیار از من گذشت کار من و یار شهریارا لیک در این میان غزلی ماند شاهکار از من. |شهریار| @silvermoonnn🌱
1131Loading...
13
مدتی شد که در آزارم و می‌دانی تو به کمند تو گرفتارم و می‌دانی تو از غم عشق تو بیمارم و می‌دانی تو داغ عشق تو به جان دارم و می‌دانی تو خون دل از مژه می‌بارم و می‌دانی تو از برای تو چنین زارم و می‌دانی تو از زبان تو حدیثی نشنودم هرگز از تو شرمنده ی یک حرف نبودم هرگز مکن آن نوع که آزرده شوم از خویت دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت گوشه‌ای گیرم و من بعد نیایم سویت نکنم بار دگر یاد قد دلجویت دیده پوشم ز تماشای رخ نیکویت سخنی گویم و شرمنده شوم از رویت بشنو پند و مکن قصد دل‌آزرده ی خویش ورنه بسیار پشیمان شوی از کرده ی خویش... |وحشی بافقی| @silvermoonnn🌱
1052Loading...
14
ای پیش تو لعبتان چینی حبشی کس چون تو صنوبر نخرامد به کشی گر روی بگردانی و گر سر بکشی ما با تو خوشیم گر تو با ما نه خوشی |سعدی| @silvermoonnn🌱
560Loading...
15
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن منم که دیده نیالوده‌ام به بد دیدن وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافریست رنجیدن به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات بخواست جام می و گفت عیب پـوشیدن   |حافظ| 🌥 @silvermoonnn🌱
1051Loading...
16
تو را با غیر می‌بینم، صدایم در نمی‌آید دلم می‌سوزد و کاری زِ دستم بر نمی‌آید شبان آهسته می‌گریم که شاید کم شود دردم تحمل می‌رود اما شبِ غم سَر نمی‌آید |اخوان ثالث| @silvermoonnn🌱
690Loading...
17
ما به اندازه هم سهم ز دریا بردیم  هیچكس مثل تو ومن به تفاهم نرسید   خواستی شعر بخوانم دهنم شیرین شد  ماه طعم غزلم را ز نگاه تو چشید  منكه حتی پی پژواك خودم می گردم  آخرین زمزمه ام را همه شهر شنید |محمدعلی بهمنی| @silvermoonnn🌱
1101Loading...
18
Media files
653Loading...
تورا گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب بدین سان خوابها را با تو زیبا می کنم هر شب تبی این کاه را چون کوه سنگین می کند آنگاه چه آتشها که در این کوه برپا می کنم هر شب تماشایی است پیچ و تاب آتش ها …. خوشا بر من که پیچ و تاب آتش را تماشا می کنم هر شب مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست چگونه با جنون خود مدارا می کنم هر شب چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو که این یخ کرده را از بیکسی، ها می کنم هرشب تمام سایه ها را می کشم بر روزن مهتاب حضورم را ز چشم شهر حاشا می کنم هر شب دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی ؟ که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب  |محمدعلی‌بهمنی| @silvermoonnn🌱
Show all...
1
دل پر از افغان و ظاهر خالی از جوشیم ما از سخن لبریز و از گفتار خاموشیم ما تا به بر گیریم هر دم تیر تقدیر تو را جمله اعضا چون کمان پیوسته آغوشیم ما چون تن آیینه پنهان در لباس جوهریم گرچه در ظاهر ز عریانی نمد پوشیم ما حرف بسیار است اما رخصت گفتار نیست بر سر چندین هزار اسرار سر پوشیم ما نزد اهل دل زبان‌دانی نمی‌دانم که چیست هرکجا قصاب حرفی بگذرد گوشیم ما |قصاب‌کاشانی| @silvermoonnn🌱
Show all...
👍 1
دوست دارمش... مثل دانه‌ای که نور را، مثل مزرعی که باد را مثل زورقی که موج‌ را، یا پرنده‌ای که اوج را دوست دارمش... |فروغ‌فرخزاد| @silvermoonnn🌱
Show all...
1
چون مات توام دگر چه بازم ... |مولانا| @silvermoonnn🌱
Show all...
1
داشتم آرام ؛ تا آرام جانی داشتـم... |رهی‌معیری| @silvermoonnn🌱
Show all...
1
اوج ناراحتی و دلتنگی تو رابطه لانگ دیستنس رو  بلال راجح اینجوری توصیف می کنه متأسفم! كه تو غمگينى و دست هاى من، دورند! @silvermoonnn🌱
Show all...
👍 1
چقد این آهنگه ناز داره🥹🫠 @silvermoonnn🌱
Show all...
1
‏کی گفته محبت ها هیچ وقت فراموش نمیشن؟ اتفاقا فراموش میشن, ازت طلبکارم هستن. @silvermoonnn🌱
Show all...
👍 2
دل از من برد و روی از من نهان کرد خدا را با که این بازی توان کرد |حافظ| @silvermoonnn🌱
Show all...
1
عمرت دراز باد که ما را فراق تو خوش می‌برد به زاری و خوش زار می‌کشد مجروح را جراحت و بیمار را مرض عشاق را مفارقت یار می‌کُشد |وحشی بافقی| شب‌بخیر🌒 @silvermoonnn🌱
Show all...
👍 2