cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

«هـــفـــت خــــــــط»

Advertising posts
6 921
Subscribers
-524 hours
-477 days
-17230 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

Repost from N/a
🚫🔞فیلم ممنوعه موج گرما پر از صحنه‌های متعدد جنسی دانلود فیلم 💦
Show all...
🧞‍♀طلسم جدایی بین دو نفر ۲۴ ساعته 🧞‍♀بازگشت معشوق و بختگشایی 🧞‍♀دفع_دعا و جادو و چشم نظر 🧞‍♀فروش_ملک و آپارتمان معامله 🧞‍♀جذب پول و رونق کسب و کار 🧞‍♀گره_گشایی در مشکلات زندگی 💥جهت عضو شدن و دیدن رضایت مشتریان روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 https://t.me/telesmohajat 🔷همین الان پیام بده👇¹²🦋 ارتباط مستقیم با استاد سید حسینی 🆔@ostad_seyed_hoseyni ☎️  09213313730 ☯ @telesmohajat
Show all...
رژیـــم نگـیـریـد 😳🤨🤫 اگر چاق هستید و بیشتر اضافه وزنتون شکم و پهلوهاتون جمع شده، رژیم غذایی روش مناسبی نیست 😟 رژیم سوخت ساز بدنتون پایین میاره و باعث میشه اضافه وزن بیشتری برگرده وارد کانال زیر بشید تا راه درمان بیش از 8000نفر که به سادگی لاغر شدن رو ببینید👌👌 برای درمان چاقی و لاغری روی لینک زیر کلیک کنید👇 https://t.me/joinchat/AAAAAEL52BBBflt3RlDJsQ خیلی زود پاک میشه یکبار برای همیشه لاغر شو. ولاغر بمان با تیم حرفه ای شوک لاغری 👆💞
Show all...
#پارت_178 🦋🦋شیطان مونث🦋🦋 به ارسلان خیره شدم.... تو چشماش دروغ یا شوخی نبود...چشمها... چشمها همیشه حقیقت رو میگفتن! نفس که کشیدم بخار مثل دود سیگار از دهنم بیرون اومد.... این اولین باری بود که یه نفر اینقدر قاطع و محکم بهم میگفت مراقبمه.... اولین باری بود که یه نفر مستقیم بهم میگفت نمیراره کسی بهم آسیب برسونه.... آخه هیچکس تاحالا توی زندگیم مراقب من نبود...هیچکس! کنج لبم کج شد و دستهام دور بدنم حلقه... ناخوداگاه تو ذهنم این تفکر گذشت که چی میشد اگه این جمله رو از زبان بوراک میشنیدم...نه ارسلان...! چرخیدم و جهت مخالفش آهسته به راه افتادمو گفتم: -بیا برگردیم.... حرفی برای گفتن باهاش نداشتم... یه جور حس گریز ازش داشتم... کاش ولم میکرد... اصلا کاش این فرصت رو پیدا میکردم تا به پلیس اطلاع بدم.... باید از زندان زاویرای ارسلان خلاص میشدم...! خودشو بهم رسوند و شونه به شونه ام راه اومد... با ابروهای درهم گره شده ودرحالی که از سرما تمام بدنم یخ و کرخت شده بود به قدمهام سرعت بیشتری دادم... مسیر زیادی رو تو سکوت طی کردیم تا اینکه بالاخره خودش پرسید: -دوست داشتی!؟ نگاه بیحالی بهش انداختمو گفتم: _چیو؟ پوزخند زد و جواب داد: -گاو مشت حسن رو...پیاده روی امشبو منظورم! امشب شب خوبی بود.. آره... من حس یه زندونی رو داشتم که زندانبانش محض رضای خدا اجازه ی چند دقیقه هواخوری بهش داد... و اسم این پیاده روی قطعا پیاده روی بی شرمانه بود! چون فکر من پی یه نفر دیگه بود... قالب در کنار ارسلان وروح درکنار کس دیگه! یه نفس عمیق کشیدم وبالاخره جواب دادم: -خوب بود! بازم صدای پوزخندش توی سکوت دشت پیچید...پوووفی کرد و گفت: -تو یه احمق به تمام معنایی میدونی چرا !؟؟؟  چون هنوز نفهمیدی که تشخیص حرف دروغ و راست واسه من مثل آب خوردنه! تا اینو گفت تنه زنان از کنارم زد شد. افسوس وار آه کشیدم.. چرا اون همیشه همه چی رو میفهمید و اگه میفهمه و میدونه چرا دست از سرم برنمیداشت!؟ سرعت قدمهاشو بیشتر کرد و سرازیری رو خیلی زود پایین که رفت چون از دیدم محو شد ترسیدم و دنبالش دویدم.... صداش زدم: -وایسا ارسلان....وایسا.... بی توجه به صدا زدنهای من سمت ماشینش رفت... خیلی دویدم تا خودمو بهش برسونم چون از اون دشت سرد و نمور و تاریک که صدای واق واق سگ مدام توش میپیچید واهمه داشتم...  انگار داشتم وسط یه فیلم ژانر وحشت می دویدم... یه جای ترسناک که حس میکنی یه نفر یا یه موجود ماورایی قراره از پشت مثل بختک بیفته روت... ارسلان ماشینش رو که روشن کرد...داد زد: -د یالا عوضی.... بجنب تا ولت نکردم از اینکه دوباره اون روی سگش بالا اومده بود کلافه شدم. خودمو به ماشین رسوندمو بعد از اینکه سوار شدم گفتم: -اول بهم میگی نترسم چون تو پیشمی بعد ولم میکنی و میری!؟ نیشخندی زد و گفت: -چیه!؟  نکنه توقع داشتی پا به پات بیام و کسشعر تحویلت بدم!  بزمچه! نفس گرفتمو بازدمشو تو انگشتای بهم قفل شده ی خودم فرستادمو گفتم: -تو الان دقیقا از چی ناراحتی!؟ -دهنت رو ببند و ساکت بمون! واسه اینکه وضع رو به ضرر خودم تموم نکنم پرسیدم: -آخه چرااا مگه من چیکار کردم!؟ مچ دستم رو گرفت و همونطور که فشارش میداد گفت: -وقتی دروغ میگی و توقع داری دروغاتو باور کنم حالم ازت بهم میخوره میفهمی...!؟؟؟ مچ دستم از فشار دستش به کبودی میزد...با درد گفتم: شکوندیش فشارش رو بیشتر کرد وگفت: دفعه بعدی میشکونمش امتحانش مجانیه...
Show all...
🧞‍♀طلسم جدایی بین دو نفر ۲۴ ساعته 🧞‍♀بازگشت معشوق و بختگشایی 🧞‍♀دفع_دعا و جادو و چشم نظر 🧞‍♀فروش_ملک و آپارتمان معامله 🧞‍♀جذب پول و رونق کسب و کار 🧞‍♀گره_گشایی در مشکلات زندگی 💥جهت عضو شدن و دیدن رضایت مشتریان روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 https://t.me/telesmohajat ♦️همین الان پیام بده👇11👇o👇 ارتباط مستقیم با استاد سید حسینی 🆔@ostad_seyed_hoseyni ☎️  09213313730 ☯ @telesmohajat
Show all...
انقدر به فکر رنگین کردن دنیاش بودم، که نفهمیدم دنیا خودم سیاه شد:)🖤🖐🏽 #استوری🎵
Show all...
از تپل بودنت خجالت نکش😍 بیا ببین چه تیپایی میزنن🔥 @kookshoptel @kookshoptel @kookshoptel
Show all...
Repost from N/a
🚫🔞فیلم ممنوعه موج گرما پر از صحنه‌های متعدد جنسی دانلود فیلم 💦
Show all...
🧞‍♀طلسم جدایی بین دو نفر ۲۴ ساعته 🧞‍♀بازگشت معشوق و بختگشایی 🧞‍♀دفع_دعا و جادو و چشم نظر 🧞‍♀فروش_ملک و آپارتمان معامله 🧞‍♀جذب پول و رونق کسب و کار 🧞‍♀گره_گشایی در مشکلات زندگی 💥جهت عضو شدن و دیدن رضایت مشتریان روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 https://t.me/telesmohajat 🔷همین الان پیام بده👇¹¹🦋 ارتباط مستقیم با استاد سید حسینی 🆔@ostad_seyed_hoseyni ☎️  09213313730 ☯ @telesmohajat
Show all...