Mina Esfandiari
🕯شايد چراغى بيفروزيم... #روانشناسی
Show moreThe country is not specifiedThe language is not specifiedThe category is not specified
534
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
سال ۱۳۹۲ در جلسه سوپرویژن با یکی از اساتید معروف روانپویشی، درمانگری پرسید:« درمانجوی من میگه دوست پسرش بهش تجاوز کرده اما خودش رفته خونه پسره به نظر شما تقصیر خودش نیست؟ خودش نمیخواسته این اتفاق بیفته؟»
و بله پاسخ استاد نه نبود! شانه بالا انداخت و نظری در این مورد نداد! اون موقع دانش کمتری داشتم و متعجب از این سوال بیجواب، پاسخش رو در منابع انگلیسی روز دنیا پیدا کردم، اینکه چه چیز مصداق آزار جنسی و تجاوز هست و اینکه چطور در آمریکا اخیرا به جوانان و مخصوصا پسران اینها را آموزش میدهند و برخی از والدین پسران جوان نگرانند که پسرانشان بخاطر عدم آگاهی از حقوق جنسی افراد، در دادگاه به عنوان متجاوز محکوم بشن. موضوعی که سریال “سیزده دلیل برای” به آن پرداخت(داستان خودکشی دختری نوجوان که توسط همکلاسی خود در یک مهمانی مورد تجاوز قرار گرفته بود). اونجا بود که از کمدانشی خودمان در جامعه روانشناسی و حتی بین اساتیدمان تعجب کردم که چرا هیچکدام از ما در آن جلسه سوپرویژن مشخصا تصدیق نکرد که بله این مصداق تجاوز هست و خیر درمانجو مسئول رفتار دوستپسرش نیست! خیر قربانی مسئول رفتار فرد آزارگر نیست حتی اگر به شکل ناخودآگاه درگیر چنین داینامیکی شده باشد.
مدتی بعد در دوره تروماتراپی از یکی اساتید خوب، اطلاعات مهمی درباره چگونگی مختل شدن ادراک افراد قربانی تروما آموختم، اینکه چطور ادراک فرد نسبت به خود و آزارگر مخدوش میشه و آزاردیده مستعدِ مبرا و تطهیر کردن و حتی آرمانیسازی آزارگر میشه(مخصوصا وقتی آزارگر فردی آشنا یا معروف است که چهرهاش جنبههای مثبتی هم دارد، مثل والدین، استاد دانشگاه، معلم، مدیر، پزشک، هنرمند و...). اینکه چطور حقیقت درون روانی خود رو تحریف و انکار میکنه، تکههای واقعیت برایش از هم تجزیه میشود و ناخودآگاه خود را مسئول آزار میبیند و حتی خود را آزارگر میبیند و سالهای بعدی عمرش را هم صرف مجازات خود میکند، بابت این گناه دست به خودتخریبگریهای ناخودآگاه میزند و خشم شدیدی که دارد را با تباه کردن فرصتهای زندگیاش، سر خود خالی میکند. در این مرحله که آزاردیده درحال کشتن و خفه کردن خود است چون خود را شرمگین و گناهکار حس میکند، زمان یادآوری ناتوانی او در خودمراقبتی و مسئولیت خودش در قرار گرفتن در موقعیت تهدیدآمیز نیست، این مداخله برای زمانی دیگر است و اگر زودهنگام اعمال شود به سکوت، سانسور خود، سرکوب مجدد خشم و تخریب خود ختم میشود. اولین مهمترین مداخله ما احساس امنیت دادن به فرد برای بیرون آمدن از خود و حرف زدن از دردش هست. آن هم نه با فشار بلکه با سرعت خودش و به قدر ظرفیت تحمل خودش.
.
روایت کردن خاطرهی آزار جنسی و تجاوز، کاریست بسیار دشوار و زمانبر. این افراد نیاز دارند کمکشان کنیم درک کنند منبع آسیب، رفتار فردی دیگر، خارج از خودشان بوده است و آنها مستحق این آسیب و آزار نبودهاند. تا زمانیکه آزاردیده این را درک نکند، خشم خود نسبت به آزارگر را به حق تجربه نکند و احساس ارزشمندی برایش جایگزین احساس شرم و گناه نشود، نه تنها از خود در موقعیتهای تهدیدآمیز دیگر محافظت نخواهد کرد بلکه مجددا، ناخودآگاه، با قرار دادن خود در آسیبهای دیگر همچنان به مجازات خود ادامه خواهد داد. بنابراین قدم اول برای ترمیم این زخم فراهم کردن امنیت، حمایت و کمک به فرد برای شکستن سکوت است. نباید به اشتباه با القای احساس گناه به سکوت او دامن بزنیم. اگر محیط این امنیت و حمایت را فراهم نکند، او قادر به صحبت کردن نخواهد بود و در آشوب درون خود باقی خواهد ماند و خود را سرزنش خواهد کرد.
او تنها زمانی میتواند مسئولیت و نقش خود برای مراقبت کردن از خود را بیاموزد که ترومای تجاوز برایش ترمیم شود و نسبت به تجریبات ناخودآگاهِ درونی و مکانیسمهای دفاعی ناکارآمدش خودآگاهتر شود، و تنها پس از طی مسیر طولانی درمان میتوانیم انتظار داشته باشیم عاملیت پیدا کند و به این اجبارِ به تکرارِ موردِ سواستفاده قرار گرفتن پایان دهد، بیآنکه جای خود را با آزارگر در وقوع چنین آسیبی اشتباه بگیرد.
.
#مینااسفندیاری
#روانشناس_بالینی
پخش تصویر کودک آزار دیده در رسانهها کودک آزاری است
::
گزارش از لیلا باقری
84.97 MB
پخش تصویر کودک آزار دیده در رسانهها کودک آزاری است
::
گزارش از لیلا باقری
84.97 MB
نقدی بر رویکرد رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت (istdp)
رویکرد istdp توسط حبیب دوانلو و مالان طرحریزی شده و به سرعت در فضای رواندرمانی محبوب واقع شد.
علت پایهریزی istdp و در واقع فلسفهی وجودی آن برای دوانلو این بود که روانکاوی را رویکردی میدانست طولانی مدت و باور داشت ما بایستی مدلی از روانکاوی را بکار گیریم که علاوه بر حفظ پایههای نظری روانکاوی، اما در کوتاهترین زمان ممکن، مراجع را به بهبودی نسبی نائلکند.
دوانلو ادعایی بسیار بزرگ کرد. او گفت مسیری ۳ ساعته را برای قفلگشایی ناهشیار بیماران ابداع کرده و تنها در یک جلسه میتواند هستهی اصلی ایجاد بیماری را بازگشایی و هیجانات نهفته در آن را از حالت سرکوبی بهدر آید. او برای تایید گفتههای خود از بیماران بسیاری ویدئو گرفت و مراحل گام به گام رویکرد ابداعی خود را در مقالات متعددی تشریح کرد.
دوانلو باور داشت که پایههای نظری رویکردش را از نظریات تحلیلی بخصوص روابط موضوعی و دلبستگی الهام گرفته و تنها در تکنیکهای درمانی با آنها اختلاف نظر دارد. نظریهی او بسیار اغواگر بود. همین کافی است که در ایران در حال حاضر بسیاری از دانشجویان بالینی در ۱۰ سال اخیر به سرعت جذب این رویکرد شده و با گذراندن دورههای تخصصی و مطالعهی کتب پایهی آن (co-creating change؛ reaching through resistance و road map) و دریافت سوپرویژن شروع به کار تراپی با این رویکرد مینمایند.
با این مقدمه وارد بحث اصلی میشوم؛ ادعای اصلی istdp با مهمترین اصل ساحت روانی انسان در تضاد است: cathexis
کتکسیس به سرمایهگذاری روانی ما بر روی موجودات جاندار و بیجان و به طور اخص والدین گفته میشود. خاصیت اصلی کتکسیس، اینرسی (inertia) است: تمایل روان یا جسم به حفظ حالت قبلی خود.
فروید و تمامی روانکاوان پس از او اکیدا باور داشتند که تغییر سریع به هیچ عنوان در ساحت روان رخ نخواهد داد. و به هر گونه تغییر سریعِ بیمار با دیدهی مقاومتی پنهان برای فریب ناخوداگاه درمانگر و یا پیروی مطیعانهی بیمار به دلیل عشق به روانکاو مینگریستند. دلیل این امر به دلیل همان خاصیت اینرسیای است که در سرمایهگذاریهای روانی ما وجود دارد.
"آدم یه گربه داشته باشه بعد یه مدت بهش عادت میکنه و نمیتونه ازش دل بکنه چه برسه به معشوق!" این کلام عام دقیقا مصداق اینرسی است. ما به همان میزانی که روی موجودی سرمایهگذاری میکنیم، به همان میزان هم برداشتن احساساتمان از روی آن موجود و سرمایهگذاری بر روی موجود یا هدفی دیگر کاری است بسیار سخت و طاقتفرسا. مصداق بارز دیگرش در پدیدهی سوگ قابل مشاهده است؛ کسی که مادر یا پدر از دست داده دیگر آن آدم سابق نیست. فقدان، انرژیهای روانی ما را بیپناه و بی مامن میکنند. پس ما شاهد نوعی زندهسازی فرد متوفی در فرد سوگوار هستیم. فرد با یاداوری خاطرات و لحظههای با هم بودنش، فرد متوفی را در خیال بازآفرینی میکند و میگذارد تا انرژیهای روانیِ او از بیپناهی بهدرآید و والد را در خیال خود زنده میسازد؛ فقط پس از ماههای طولانیِ سوگواری است که به تدریج ما در درون، با این فقدان به شکل نسبی کنار میآییم. و البته همیشه این کنار آمدن با هزار امید به بازگشت است که یا در رویا محقق میشود و یا با آرزوی تحقق در جهانی دیگر. فکر میکنم همین مقدار کافی است تا از خاصیت چسبندگیِ شدید روان به والدین خود (چهرههای اصلیای که cathexis بر روی آنها اعمال میشود) مطمئن شویم.
دوانلو با علم به این مساله اما اینگونه ادعا میکند که ما میتوانیم از طریق سه تکنیک اصلیِ فشار (pressure)، چالش (challeng) و سرشاخ شدن (head on collision) با بیمار بر این اینرسی غلبه کرده و روان فرد را از شر این چسبندگیهای ناسالم رها سازیم.
او باور داشت فروید با تمام نبوغش، از نفوذ به ناهشیار و غلبه بر این اینرسی ناتوان بود و راهی بسیار منفعلانه (تداعی آزاد) را برای آزادسازی بیمار از شر احساسات ناسالمشان اتخاذ کرده بود. این در حالی است که تمامی روانکاوان در این باور مشترکاند که تداعی آزاد تکنیک اصلی روانکاوی برای دستیابی به گرهها و تعارضات بیمار است. در تداعی آزاد ما میگذادیم بیمار جلسه را با افکار سیال خود پیش ببرد و هرگز به او فشاری واردنمیکنیم. دوانلو اما این روش را روشی منفعلانه میدانست که در نهایت نیز نتیجهبخش نیست.
دوانلو باور داشت درمانگر بجای ساکت نشستن بایستی فعالانه مقاومتهای بیمار را هدف گرفته و آنها را برای وی روشن ساخته؛ کنار بگذارد و با فشار به بیمار احساسات او را از حالت سرکوبی بیدار کرده تا وی در سطح هشیار آنها را تجربه نماید؛ روشی کاملا مخالف با تمامی روانکاوان که باور داشتند بایستی به مقاومتها و دفاعهای بیمار احترام گذاشت؛ دوانلو صراحتا اعلام کرد: ما برای دفاع بیماران هیچ احترامی قائل نیستیم...
ادامه دارد...
@amirkomijaniii
جلسه آنلاین «دیگریِ بزرگ»
با نگاه تحلیلی به مینیسریال Unorthodox
این جلسه بهصورت آنلاین و در قالب بررسی مفهوم «دیگران» [Other] از دیدگاه ژاک لکان و با نگاه به مینیسریال Unorthodox خواهد بود.
جمعه ۱۹ دی ساعت ۱۰:۳۰
(فایل جلسه در اختیارتان قرار میگیرد)
ارائهدهنده: #یاسر_درخشان
☑️ لینک ثبتنام مستقیم
✅ لینک ثبتنام با تخفیف [۵۰٪]
(مخصوص مخاطبانی که در یکی از برنامههای مرکز پیش از این شرکت کردهاند)
@experientiallifecenter
مینیسریال Unorthodox
این مینیسریال چهار قسمتی ساختهی نتفلیکس در سال ۲۰۲۰ داستان زنی یهودی را در ویلیامزبرگ روایت میکند که زندگی شادی ندارد...
این سریال را در چند روز آینده ببینید تا در اینستاگرام دربارهاش گفتگو کنیم.
1️⃣دانلود مستقیم قسمت اول با زیرنویس فارسی چسبیده
2️⃣دانلود مستقیم قسمت دوم با زیرنویس فارسی چسبیده
3️⃣دانلود مستقیم قسمت سوم با زیرنویس فارسی چسبیده
4️⃣دانلود مستقیم قسمت چهارم با زیرنویس فارسی چسبیده
لینکها را بدون vpn در مرورگر باز کنید و بعد از دانلود، فیلم را از طریق اپلیکیشن vlc مشاهده کنید.
🍓 @experientiallifecenter
جلسه آنلاین «سرنوشت من»
با نگاه تحلیلی به مینیسریال The Queen’s Gambit
این جلسه در قالب بررسی روانکاوانهی مسألهی «سرنوشت» از دیدگاه ژاک لکان و با نگاه به مینیسریال The Queen’s Gambit [سریال را از اینجا دانلود کنید] خواهد بود.
جمعه ۷ آذر ساعت ۱۰-۱۲
(ویدئو و صوت جلسه در اختیارتان قرار میگیرد)
ارائهدهنده: #یاسر_درخشان
☑️ لینک ثبتنام مستقیم
✅ لینک ثبتنام با تخفیف [۵۰٪]
(مخصوص مخاطبانی که در یکی از برنامههای مرکز پیش از این شرکت کردهاند)
@experientiallifecenter
جلسه آنلاین «سرنوشت من»
با نگاه تحلیلی به مینیسریال The Queen’s Gambit
این جلسه در قالب بررسی روانکاوانهی مسألهی «سرنوشت» از دیدگاه ژاک لکان و با نگاه به مینیسریال The Queen’s Gambit [سریال را از اینجا دانلود کنید] خواهد بود.
جمعه ۷ آذر ساعت ۱۰-۱۲
(ویدئو و صوت جلسه در اختیارتان قرار میگیرد)
ارائهدهنده: #یاسر_درخشان
☑️ لینک ثبتنام مستقیم
✅ لینک ثبتنام با تخفیف [۵۰٪]
(مخصوص مخاطبانی که در یکی از برنامههای مرکز پیش از این شرکت کردهاند)
@experientiallifecenter