Salar Seyf
🌍 https://twitter.com/salar_seyf 🌍 https://t.me/salar_seyf 👉🏻https://magiran.com/R465533 🌲𐎡𐎼𐎠𐎴𐏁𐏃𐎼🌲
Show more- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Data loading in progress...
تحولات دو سال اخیر یکبار دیگر نشان داد که در روابط بین دولتها اصل بر جنگ و پیمان شکنی است. بروز جنگ های بی رحمانه از اوکراین تا قفقاز جنوبی و سپس غزّه نمود بارزی از پوچ بودن آرمانگرایی های شاعرانه درباره صلح و نقش سازمان های بین المللی در ثبات آن است. بنابراین هر کشوری که متکی به سلاحهای خود نباشد، سرنوشت خود را به دست بخت و اقبال سپرده است و سرنوشتی مانند ارمنستان و اوکراین در پیش دارد. در مناسبات میان کشورها اصل بر پیمانشکنی و شبیخون زدن است. بنابراین در کشور چیزی به نام «صلح» نداریم، زیرا دولتها یا…
رای گفت برهمن را: اکنون اگر دست دهد بازگوی از جهت من، مَثلِ دشمنی که بدو فریفته نشاید گشت. اگرچه کمالِ مُلاطفت و تضرّع و فرطِ مجالمت و تواضع در میان آرد و ظاهر را هر چه آراستهتر و به خلافِ باطن بنُماید و دقایقِ تمویه و لطایف تعمیه اندر آن به کار برد»
(کلیله و دمنه، باب زاغ و بوف)
دکترینِ وزارت خارجه ایران در قبالِ مناقشهی قراباغِ کوهستانی، از گزارهی «مناقشه قراباغ، راهحل نظامی ندارد و طرفین باید مذاکره کنند» از دههی ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ خورشیدی به عبارت «ما قراباغ را جزوی از تمامیتِ ارضی "جمهوری آذربایجان" میدانیم» در سالهای اخیر تغییر کرده است.
از نظر سازمان ملل و شورای امنیت، تعلقِ قطعی قراباغ به هیچ یک از طرفین، محرز نشد و در نهایت تصمیم دربارهی سرنوشت آن به گروه مینسک سپرده شد. اما سخنگوی وزارت خارجه ما به نوعی صحبت میکند که گویا، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری باکو است.! همین سخنگو و نمایندگان دیگر آن وزارتخانه، تاکنون از تمامیتِ ارضی ایران در قبالِ اظهارات و سیاستهای نابخردانهی حکومتِ الهام علیاف حاضر به دفاع نشده و از وظایفِ خود، شانه خالی کردهاند. طبقِ اصلِ ۱۵۲ قانونِ اساسی جمهوری اسلامی ایران، وظیفهی سیاستِ خارجی، حفظِ استقلال و تمامیّتِ ارضی کشور است، نه حفظِ تمامیتِ ارضی بقیه کشورها؛ آن هم از نوع کشورهایی که پایگاه جاسوسی و خرابکاری هستهای علیه ایران هستند.
جالب اینکه وزارت خارجه ما در دنیا فقط تمامیتِ ارضی یک کشور را به رسمیت میشناسد و حاضر است از امنیتِ ملی ایران، برای آن هزینه کند، آن کشور هم جایی نیست، جز کشورِ علیاف! مگر جز این است که ترکیه هم اکنون بخشهایی از شمالِ دو حلقهی اصلی در محورِ مقاومت، یعنی سوریه و عراق را اشغال کرده! و روسیه بخشهایی از گرجستان و اوکراین را به تصرف خود در آورده است! اما تاکنون از سخنگوی وزارتِ خارجه جمهوری اسلامی ایران کمتر شنیدهایم که نسبت به ضمیمه شدن دوفاکتوی شمالِ سوریه به ترکیه، اظهارنظر کند!
اگر از وزارتِ خارجه جمهوری اسلامی ایران، سؤال کنیم، خواهند گفت: ما تمامیتِ ارضی کشورها را به عنوان یک اصل و «سیاست اصولی» پذیرفتهایم! اول باید پرسید این سیاست اصولی از کجا ناشی میشود؟ اگر از منشورِ مللِ متحد ناشی میشود، باید گفت که خود شورای امنیت و سازمان ملل در خصوصِ قراباغ سکوت اختیار کرد و مسئله را به گروهِ مینسک سپُرد.
دوم اینکه، آیا ایران نیز یک کشور عضو مللِ متحد نیست؟ اگر هست، چرا طبقِ قانونِ اساسی، نسبت به سیاستهای خصمانهی رژیم باکو نسبت به تمامیت ارضی ایران سکوت کردید؟ مگر جز این است که شما وزارت امور خارجی ایران هستید نه جمهوری باکو!!
سوم اینکه، آیا «اصل» برای کشور است یا «کشور برای اصل» است؟ تمام ظرفیت و امنیتِ ملی فدای یک اصل خودساختهای شده است که نه روسیه، نه ترکیه، نه جمهوری باکو در عمل التفاتی به آن ندارند. پس چرا برای خود به کیفیتی مانع تراشی کردیم تا جایی که به صورت نامحسوس شیب مواضع وزارتخارجه به تدریج تغییر و مملکت در آستانه مخاطرات عظیمی قرار گرفت که بی شباهت به محو شدن دولت حیره نبود.
نگارنده در کتابِ "چشمانداز ژئوپلیتیک آذربایجان و قراباغ کوهستانی" (۱۳۹۹) در سناریوهای پیشرو متذکر شده بود که در صورت به هم خوردنِ موازنهی قوا (با ورود ترکیه) جنگ، اجتنابناپذیر خواهد بود و پیامد آن نیز ورود نیروهای جدید (ناتو، اسرائیل، ترکیه، روسیه) به جدارِ بیرونی مرز خواهد بود. متأسفانه این اتفاق نه در یک بُعد، بلکه در چهار وجه آن روی داد و ایران، دیگر به سختی میتواند از زیر بارِ این مصیب، بدون پرداختِ هزینه، خارج شود.
مرزهای ایران با قراباغ کوهستانی، از ۱۳۷۴ تا ۱۳۹۹ خورشیدی، منطقهای امن و بدونِ چالش بود. اما از سال ۱۳۹۹ خورشیدی تاکنون این جدارِ مرزی تبدیل به یکی از امنیتیترین مناطقِ ایران شده که حفظِ ثبات آن مستلزمِ کاربردِ زور و نیروی نظامی است.
همین یک فقره نشان میدهد که دستگاهِ دیپلماسی در دیدنِ «واقعیتِ مؤثر» یعنی تحلیل یک مسئلهی ساده از منظرِ رابطهی نیروها و منطق مناسباتِ قدرت تا چه حد، موفق عمل کرده است.
🆔️ @salar_seyf۱• سرزمین قراباغ یا بردعه (به فارسی) در طول ۲٠٠ سال جدایی از ایران طی معاهده گلستان، بارها دست به دست شده و این چرخه تا امروز ادامه یافته. تحول اخیر نیز اولین نیست، آخرین هم نخواهد بود. باخت، تحقیر، جنگ، اضلاع منطقی است که چرخه را در هر عصر به حرکت در می آورد. مهم منطق کارکردی
اما در بخش دوم که به شکل مشروحتری در خدمت دوستان بودیم دکتر سالار سیف الدینی از کارشناسان خوب و اهل نظر در حوزه قفقاز و مسائل قومی و هویتی مهمان ما بودند و مسائل و موارد بسیار مهم و قابل توجهی را در مورد بحران سازی ترکیه و رژیم باکو در قفقاز جنوبی و همچنین وظایف و ماموریتهای مردم و دولت در برخورد با این رویکردهای منافقانه و اشغالگرانه را مطرح و ارزیابی کرد. @syriankhabar