𝙃𝙊𝙏𝙄𝙎𝙈🔞

- اوممم مامانی بین پاهات خیلی نرمه لای نازمو باز کردم که راحت تر برام بخوره زبون کوچولو و گرمش روی چیچیلم حرکت میکرد و منو بیشتر و بیشتر ارضا میکرد. توی اتاقش نشسته بودیمو اون داشت بین پاهامو واسم میخورد. اروم اروم دودول ناز و خوشگلشو میمالیدم تا برای کردنم‌حاضر بشه با‌حس اینکه حاضره بهش گفتم روم بخوابه و بعد خودشو واردم کنه با مالیدن دودلش به چوچولم ناله ای کردم که یهو‌خودشو... https://t.me/+6rawyndkzfJjZTdk https://t.me/+6rawyndkzfJjZTdk نامادری از شهوت زیاد با پسر شوهرش تو خونه رابطه داره🔞🔞

- قانون زندان اینه که به زندانیا کاندوم بدید، اینو نمیدونستی خانم رییس؟ 🔞‼️ - اینجا رو ببینید بچه ها!!! ک.ص کوچولوی خانم رییس برای زندانی هاش  آبشار راه انداخته.... لباسامو تو تنم جر دادن و بزور پاهامو از هم باز کردن که صدای جیغ بلندم کل سالن رو برداشت - ولم کن حروم زاده ی روانی.....خلافکار عوضی چطور جرئت میکنی؟!! - د نشد دیگه ....از این دهن کوچولوی داغت فقط باید صدا ناله هات بیاد بیرون. - معطل چی هستید پسرا زبوناتون رو به کار بندازید میخوام ببینم چند بار میتونه تو دهنتون ارضا بشه💦 تقلا کردم که از بین دستاش دربرم ولی با برخورد زبون داغ یکی از زندانی ها تکون سختی خوردم و با مکیده شدن بهشتم جیغ بلندی کشیدم که همزمان دو تا از انگشتای کلفتشو توی سوراخ باکرم وارد کرد که....... https://t.me/+943bJcSk8NoyZTlk https://t.me/+943bJcSk8NoyZTlk زندانی های خطرناکی که خیلی وقته سکس نداشتن با دیدن خانم رییس حشری میشن و گروهی رییس زندان رو جرش میدن🚫😱

- از زندانیا شنیدم ک.ص خانم رییس صورتی و تنگه...... تا حالا برا چند تاشون لنگاتو دادی هوا؟💦👅 خمار به ک.یر کلفتش زل زدم و حشری دستمو به ک.ص خیسم رسوندم و مالیدمش - چیه! نکنه ک.یرت برا زندانبانت سیخ شده؟ خشن بهم نزدیک شد و دستمو پس زد و انگشت کلفتشو لایه شیار های ک.صم کشید که ناله ی بلندی کردم و یدفعه انگشتش فرو رفت تو سوراخم - میبینم که برای ک.یر یه خلافکار خیس کردی کوچولو - آههه....حرف نزن بجاش سینه هامو بمال و با مردونگیت جرم بده رایمون... - ساکش بزن خانم رییس امشب قراره عقب و جلوتو یکی کنم...... https://t.me/+943bJcSk8NoyZTlk https://t.me/+943bJcSk8NoyZTlk زن حشری که رییس بزرگترین زندان کالیفرنیاست و در ازای گاییدن سوراخای تنگش به زندانی های ک.یر کلفت عفو میده و آزادشون میکنه.......🔞🔥😈

- اییی تندتر بخورش اییی سگ کوچولوش تند تند تپلیش رو لیس میزد و چوچوله ش میخورد. برادرزداهم تند تند می می هاش رو میمالیدو ناله میکرد کی‌رمو از تو شلوار در اوردمو میمالیدم و یهو در اتاق و باز کردمو واردش شدم. با دیدنم ترسیده خواست خودش رو بپوشونه که در رو قفل کردمو... https://t.me/+6rawyndkzfJjZTdk https://t.me/+6rawyndkzfJjZTdk دختره داره با سگش خودارضایی میکنه که عموش میبینه و🔞🍑

- از زندانیا شنیدم ک.ص خانم رییس صورتی و تنگه...... تا حالا برا چند تاشون لنگاتو دادی هوا؟💦👅 خمار به ک.یر کلفتش زل زدم و حشری دستمو به ک.ص خیسم رسوندم و مالیدمش - چیه! نکنه ک.یرت برا زندانبانت سیخ شده؟ خشن بهم نزدیک شد و دستمو پس زد و انگشت کلفتشو لایه شیار های ک.صم کشید که ناله ی بلندی کردم و یدفعه انگشتش فرو رفت تو سوراخم - میبینم که برای ک.یر یه خلافکار خیس کردی کوچولو - آههه....حرف نزن بجاش سینه هامو بمال و با مردونگیت جرم بده رایمون... - ساکش بزن خانم رییس امشب قراره عقب و جلوتو یکی کنم...... https://t.me/+943bJcSk8NoyZTlk https://t.me/+943bJcSk8NoyZTlk زن حشری که رییس بزرگترین زندان کالیفرنیاست و در ازای گاییدن سوراخای تنگش به زندانی های ک.یر کلفت عفو میده و آزادشون میکنه.......🔞🔥😈

#پارت1 -اهیییی…درد دارممم…ک*صم داره ج.ر میخوره …اههه بسهههه…خیلی کلفتی اهیییی…. اسپنکی روی باسن گرد و تپلم زد و پاهامو روی شونه هاش انداخت و بی رحمانه توی ک*ص پف کرده و خیسم تل*مبه میزد -خفه شو هرزه…اینجا زندانه الان همه میریزن سرمون جن*ده.. با ضربه محکمی به داخل ک*صم کوبید که جیغ بلندی از درد کشیدم -اهههه…اوممم…خیلی درد دارممم…اهیییی.. ترشحات ک*صم حسابی زیاد شده بود و روی ک*یر زندانبان ریخته بود با حس مایع داغی توی وا*ژن تنگ و خیسم خودمو عقب کشیدم و…👅🍑💦 https://t.me/+943bJcSk8NoyZTlk https://t.me/+943bJcSk8NoyZTlk توی زندان ک*ص و ک*ونشو با دیلدو یکی میکنن😱💦🔞

بلاخره vip رمانمون افتتاح شد🦋 کسایی که تو vip جوینن میدونن رمان به چه جاهای حساسی رسیده و پر از صحنه های هیجان انگیز و هاته که تو چنل اصلی فعلا فعلاها نمیتونین بخونین و بزودی هم افزایش قیمت میخوره پس برای خرید کافیه به آیدی ادمین فروش مراجعه کنید و کلمه ی خرید رمان رو ارسال کنید🦋🪤 @adviphotism

#عروسک‌هات‌من #part441 حالا ترس از دست دادن لادن بدتر به جونم افتاده بود آروم و پاورچین پاورچین به سمت اتاق لادن رفتم فکر میکردم خوابیده اما داشت لباساشو عوض میکرد لخت مادرزاد پشت بهم داشت لباساشو عوض میکرد و پیش خودم فکر کردم چقد لخت خوشگلترمیشد بدنِ سفیدو بلوریش از پشت خیلی وسوسه انگیز بود حتی نواربهداشتیشم دراورده بود و نامحسوس داشت از لا به لای پاهاش روی سرامیک خون میریخت وقتی این صحنه رو دیدم همه چی به کل از یادم رفت و با حرص در اتاقو باز کردم گوشه ی لبم بالا رفت _چرا درش اوردی؟ داری همه جا رو به گند میکشی تا الان حواسش بهم نبود وقتی نگاهش بهم افتاد هراسیده دستشو روی نازش گذاشت و با چشم های گردشده لب زد _کی گفت بیای داخل؟

#پارت_83 _ بیا جلو لیلا با ترس جلوتر رفتم و بین‌ پاش نشستم _ بخور لیلا این سهم امروز توعه بخور دختر خوب دستای زمختش چنگ موهام شد و ک*ر کلفت پر رگشو به زور وارد دهنم کرد.. مطیع ته حلقمو منقبض کردم که زیر لب غرید _ افرین کوچولوی من ادامه بده دخترکم نفس بریدمو با بینیم بیرون فرستادم که دو تا دست پر قدرتشو پشت سرم نگه داشتو سفت تر به خودش چسبوند. پوزخندی به صورت کبود شدم زد و بیرحم پاهاشو کوبوند به .... https://t.me/+AAjMBgiW6CI3NGRk https://t.me/+AAjMBgiW6CI3NGRk

ماشین رالی با سرعت حرکت کرد که محکم تر روی #ک**یر لورنزو خودمو کوبیدم که صدای شلپ شلوپ و آه و ناله هامون توی ماشین پخش شد💦💦 _آهههه اووف اومم عشقممم اومم آهه اوف دنده رو به سختی جا به جا کرد و حشری تر توی #ک*ص خیسم تلمبه زد. _اوووف چه #ک**صی رو دارم میکنم خانم مکانیکی سکسی آهههه اوووف الان آبم میاد آهههه با مالوندن نوک #پستونام انگشتاش از روی فرمون لیز خوردن و خشن تر شروع کرد به مالوندن چو*چول #ک**صم که یهو..... https://t.me/+gFKX2F3mizozZjM0 https://t.me/+gFKX2F3mizozZjM0 توی مسابقه ماشین رالی ترتیب #ک**ص صورتی مکانیک سکسیشو میده..🔞💦🍑👆🏻