cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

ژیو

A day I will silently leave everything.👹 ناشناس: t.me/HidenChat_Bot?start=998056797

Show more
Advertising posts
255
Subscribers
-624 hours
-107 days
-2930 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

Show all...
🖋️نویسنده:آنتوان دوسنت اگزوپری 📚کتاب:شازده کوچولو طبق نظرات مختلف، این کتاب، اثری هنری به سبک کتاب «شازده‌ کوچولو» است که داستانی تفکر برانگیز بوده و ارزش بحث دارد. «چارلی مکسی» با تکیه بر چهار کاراکتر محبوبش، الهام و امید را در زمان های تردید و دودلی به ارمغان می‌آورد. یکی از جذابیت‌های این کتاب تصاویری هستند درمورد یک پسر بچه، موش کور، روباه و اسب که طبق نظر نویسنده "مثل جزیره می‌مونن، جایی که می‌شه توی دریای کلمات داخلشون آرام گرفت." این کتاب محدودیت سنی ندارد و برای همه از هشت‌ساله تا هشتاد‌ساله نوشته شده است. ◀️بخشی از کتاب 📖: ▫️موش کور گفت: من یاد گرفتم که چطور تو لحظه زندگی کنم. پسر بچه پرسید: چطور؟ موش کور گفت: یه گوشه آروم پیدا می‌کنم، چشمام رو می‌بندم و نفس می‌کشم.... ▫️موش کور پرسید :تو نیمه پر لیوان رو می‌بینی یا نیمه خالیش رو؟ پسر بچه گفت: فکر می‌کنم باید خوشحال باشم که لیوان دارم :) ▫️ببینم این عجیب نیست؟ما فقط می‌تونیم بیرون خودمون رو ببینیم، ولی تقریبا همه چیز داخل ما اتفاق می‌افته.
Show all...
قطعا لازم نیست بگم شاعرش کیه
Show all...
آمدی، جانم به قربانت، ولی حالا چرا؟ بی‌ وفا، حالا که من افتاده‌ ام از پا چرا؟ نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی سنگدل، این زودتر می‌ خواستی، حالا چرا؟ عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست من که یک امروز مهمان توام، فردا چرا؟ نازنینا، ما به ناز تو جوانی داده‌ ایم دیگر اکنون با جوانان ناز کن، با ما چرا؟ وه که با این عمرهای کوته بی‌ اعتبار اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا؟ شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود ای لب شیرین، جواب تلخ سر بالا چرا؟
Show all...
1
گیرم که به دریا نرسیدی چه غم ای رود! خوش باش که یک چند در این راه دویدی فاضل نظری🖋️
Show all...
1
نمی‌دانم چطور ساکت بمانم وقتی قلبم حرف میزند
Show all...
📚کتاب:سمفونی مردگان 🖋️نویسنده:عباس معروفی رمان سمفونی مردگان نوشته جناب آقای عباس معروفی از انتشارات ققنوس داستانی تلخ در دهه۶۰ ماجرایی که قطعا خیلی از ما تجربه کردیم. علایقی که سرکوب شدند به دلایلی شناخته و یا ناشناخته. قصه آیدینی که متفاوت می‌اندیشید و متفاوت رفتار می‌کرد، آن هم در خانواده مردسالاری که تعصب خاصی نسبت به اندیشه‌ها و عملکرد خود دارند تا جایی که موجب برادرکشی می‌شود. کشتن روح و یا جسم برادر..... و تو مرده‌ای، زمانی که روی این زمین باشی و انگیزه‌ای برای هیچ چیز در تو دیگر زنده نباشد. به شخصه قلبم به درد آمد از دیده نشدن‌ها، خفگی نگفته‌ها و برای اشخاصی امثال آیدین که در گرو تعصبات ریشه‌شان می‌خشکد. برشی از کتاب📖 حالا که قوای جوانیم تحلیل رفته، تحمل خیلی چیزها را ندارم. تا در خانه را باز می‌کنم، همه‌ی آن آدم‌های زنده با همهمه و شلوغی‌شان پا به فرار می‌گذارند. سکوت وحشتناک دم در بغلم می‌کند، از پله‌ها بالا می‌برد و روی تخت چوبی زهوار دررفته لای لحاف چرک‌مرده می‌خواباند. و تا بیایم گرم شوم، نصف‌شب شده؛ با آن همه خستگی و خیال. بعد از ظهرها که از مغازه برمی‌گشتم سری هم به اتاق مادر می‌زدم. دیگر نفس‌های آخر را می‌کشید. پوست و استخوان. دماغش را می‌گرفتی کارش تمام بود. اتاقش، همان سه‌دری سابق در طبقه‌ی پایین، بوی سیر و ماندگی می‌داد. بوی نفس مسلول. مزه‌اش همیشه در استکان و نعلبکی بود و همراه چای به گلو می‌رفت. کنار بستر مادر نشستم. سعی کردم چشم به چشمش نیندازم. گفتم: «سلام، مادر.» دستش را در دست‌هام گرفتم و بی‌هیچ احساسی نوازشش کردم. چشم‌های مادر از قعر فرورفتگی‌ها، در سقف مانده بود، مثل لانه‌ی چلچله‌ها در تنه‌ی درختان پیر. گفت: «آیدین… آیدین من کجاست؟» اگه بخوام کتاب خوب ایرانی برای مطالعه معرفی کنم قطعا یکی از اون‌ها سمفونی مردگان هست
Show all...
5
Show all...
2👍 1
Repost from ژیو
خطاب به تویی که فردا و پس‌فردا کنکور داری؛ نمیدونم امسال چه آدم‌هایی سر راهت قرار گرفتن، نمیدونم چه‌قدر تشویق یا ناامید از مسیرت شدی، میدونم چه‌قدر بی‌خوابی و استرس کشیدی، میدونم چه‌قدر اذیت شدی، من ازت جای تموم کسایی که تو رو نادیده گرفتن تشکر میکنم، نتیجه‌ی کنکور⁩ هرچی شد به خودت افتخار کن؛ تو قهرمانِ راهِ خودتی.🤍
Show all...
😭 5 2
شازده«پس انسان ها کجا هستند؟آدمی در صحرا،احساس تنهایی و دلتنگی می کند» مار گفت«تو در میان انسان ها هم احساس تنهایی و دلتنگی خواهی کرد.»
Show all...
2