cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

💜آنلاینکده 🦋

🔥لینک رمان های انلاین پرطرفدار🦋😻 رمانای ممنوعه جذاب🤤💜😻 انلاینکده @anlainkadeh🔥🦋 گروه درخواست💜🌊 https://t.me/joinchat/ywPMVo952Zo2MTc0 تعرفه تبلیغات💎 @tabaneh 🌵

Show more
Advertising posts
42 941
Subscribers
-724 hours
+2137 days
+1 30730 days
Posting time distributions

Data loading in progress...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Publication analysis
PostsViews
Shares
Views dynamics
01
با گریه نگاهش میکردم منو لخت انداخته بود بین مردای ایرانی و روم قیمت میزاشت. _نوید من میترسم توروخدا ولم کن من فقط سیزده سالمه _خفه شو دنیا برو بالا عربی برقص بدو تا میتونی اون قلمبه ها رو بلرزون با ترس رفتم بالا سعی میکردم با دستام قسمتهای حساس بدنمو بپوشونم _یهو یه پیرمرد اومد سمتمو ضربه محکمی به باسنم زد و داد زد: _داداش آکبنده؟ _فقط زیر خودم بوده خیالت راحت تنگه تنگه منو خوابوند رومیزو پاهامو باز کرد خواستم جیغ بزنم که خودشو انداخت روم یهو یه پسره خوشگل از میون جمعیت اومدو دستمو گرفت پیرمردرو انداخت اون ورو گفت: _پولش هر چی هست دوبرابرشو میدم دیگه نترس عروسک https://t.me/+lwnnQn_noUs4NDJk #هات_صحنه دار #زنشو_میفروشه_به_دوستاش_تا_باهاش_بخوابن❌🔞 https://t.me/+lwnnQn_noUs4NDJk
3 0757Loading...
02
پشت درختا داشتم یواشکی به حرف زدنشون گوش میدادم و جاسوسی میکردم که بعد از چند ثانیه ساکت شدنشون یه چیزی از پشت گلومو گرفت . همون‌جوری چسبوندم به درخت و در حالی که گلومو فشار میداد گفت : _جاسوسی منو می‌کنی دختره بی کس و کار . یه جوری تو تختم چالت کنم که نتونی بلند شی. و شلوارمو همونجا وسط جنگل پایین کشید و ...👿💦👅🍑🔞 https://t.me/+v98MVVu1LeRkNzY0 https://t.me/+v98MVVu1LeRkNzY0
3 8695Loading...
03
شلوارم رو به اندازه کف دست پاره کرده بودم وپاهام و روی صندلی دادگاه باز میکنم تا وکیل پروندم بهم تخفیف بده با دیدن ک🍑ص صورتیم منو با دوستش دوتایی... https://t.me/+IGZ6cXqP0cphOTg0 https://t.me/+IGZ6cXqP0cphOTg0
6 78921Loading...
04
_فانتزیم اینه با نویسنده‌ی حشری س..کس داشته باشم . _چرا باید به این فانتزی احمقانه عمل کنم!؟ لبخندی زد : چون دنبال پولی منم منبع پول ... با تعجب بهش نگاه کردم _تو تو از کجا می‌دونی من به پول احتیاج دارم . خندید : این که چیزی نیست من خیلی چیزا در مورد تو می‌دونم . با اون نوشته‌هایی که تو دادی بیرون باید خیلی خبره باشی راضیم کن مادرت رو توی بهترین بیمارستان بستری میکنم تا درمان بشه . _من من فقط از تحصیلاتم استفاده کردم هیچ تجربه‌ای ندارم _واقعا!؟ _اره من دخترم ... _بهتر سه برابر پول رو بهت میدم فقط امشب منو راضی کن پاشو لخت شو کمی مکث کردم و به ناچار از جام بلند شدم و دکمه‌هامو باز کردم https://t.me/+MlwI4cSKik0wM2Rk https://t.me/+MlwI4cSKik0wM2Rk
6 87910Loading...
05
معیدم...اینجا بهم میگن حاج معید... یه شب دختری رو توی خونم پناه دادم و فرداش با دیدن تن لختش زیر دوش آب و اون قطره هایی که روی سینه های خوش فرم و درشتش ریخته میشد تنم گر گرفت و... https://t.me/+kV1SItuRMOsxZDk0 https://t.me/+kV1SItuRMOsxZDk0
6 15918Loading...
06
آیلین یه دختر هات و هورنیه که مردای پولدار رو با بدن سکسیش اغوا میکنه و اونارو تشنه تا لب چشمه میبره و برمیگردونه اما یه شب که با رفیقش شبنم تصمیم میگیرن رفیق باباشو اغوا کنن رفیق باباش ترتیب جفتشونو میده و ارضاشون میکنه آیلین هم از اون شب به پارسا رفیق پدرش دل میبنده تا....🔞💦 https://t.me/+aBmk-6GCmhM4ODk https://t.me/+aBmk-6GCmhM4ODk0
2 8824Loading...
07
آتوسا دختر جذاب و پولداری که شروین بچه تر از خودشو زیر سلطه خودش میگیره و خرج زندگیش رو میده ولی به یه شرط...🙈🔞
4 8331Loading...
08
داشت یخو رو بدن داغم دور میداد و وقتی آب میشدن اونارو همون‌جور لیس میزد ‌.💦 میتونستم چیزی که می‌خوادو تو چشماش ببینم ولی نباید به این راحتی میذاشتم انجامش بده .. یهو بلند شدم و گفتم : _نه نباید انجامش بدیم .. اومدم برم لباس بپوشم که منو کشید عقب و چسبوند بیخ دیوار : _خودت خواستی دختر کوچولو .. و ابنبات گندشو از تو شلوارش بیرون کشید و...🍭🔞 https://t.me/+wyKS3Mdw0YdkN2U0
4 2255Loading...
09
-بهم شیر بده پستونک رو اوردم و سینه مو محکم فشار دادم تا شیرمو توش بریزم بهمش زدم و سر پستونک رو تو دهنش گذاشتم -اگه این شیر رو تا آخر بخوری اجازه میدم شیر نانازمو هم بخوری با ذوق پستونک رو گرفت تند تند مک زد شرتمو پایین کشیدم و لای پام رو باز کردم تا هروقت شیرش تموم شد بیاد آب نازمو بخوره🥹🍼💦 https://t.me/+NqKcUjlAdPZlZjVk https://t.me/+NqKcUjlAdPZlZjVk
4 72513Loading...
10
_شوهرت میدونه پاهاتو برای شریکش بالا دادی؟ انقد مست بودم که درکی از حرفاش نداشتم با دیدن عضـ‌*و بزرگ و بلندش آب دهنم قورت میدم..تو دستش گرفته و داره بالا پایینش میکنه تمام تنم نبض میزنه از خواستن _داره میترکه!میبینی چجوری حشری‌م کردی؟ پاهام باز تر میکنه و من دستام روی بدنش کشیده میشه _آخ..هیچکدوم از اون دخترا نمیتونستن سالارو به این وضع در بیارن _ایی..اه یزدان _جـــان یزدان تو یه حرکت برمیگردونه،به کمرم قوس میدم کمرم با دو دستش میگیره و با تمام قدرت توم تلمبـ*ه میزنه سرمو تو بالش خفه میکنم نمیدونم این حجم لذت چجوری تخلیه کنم احساس میکنم تازه جوونه زدم اون داشت منو به اوج میرسوند تو اتاق کار شوهرم! خواندن این رمان به افراد زیر هجده سال توصیه نمیشود🔞 https://t.me/+Su3LAfk8b91hMmVk https://t.me/+Su3LAfk8b91hMmVk https://t.me/+Su3LAfk8b91hMmVk 🌹
4 39510Loading...
11
آتوسا دختر جذاب و پولداری که شروین بچه تر از خودشو زیر سلطه خودش میگیره و خرج زندگیش رو میده ولی به یه شرط...🙈🔞
10Loading...
12
-بهم شیر بده پستونک رو اوردم و سینه مو محکم فشار دادم تا شیرمو توش بریزم بهمش زدم و سر پستونک رو تو دهنش گذاشتم -اگه این شیر رو تا آخر بخوری اجازه میدم شیر نانازمو هم بخوری با ذوق پستونک رو گرفت تند تند مک زد شرتمو پایین کشیدم و لای پام رو باز کردم تا هروقت شیرش تموم شد بیاد آب نازمو بخوره🥹🍼💦 https://t.me/+NqKcUjlAdPZlZjVk https://t.me/+NqKcUjlAdPZlZjVk
10Loading...
13
داشت یخو رو بدن داغم دور میداد و وقتی آب میشدن اونارو همون‌جور لیس میزد ‌.💦 میتونستم چیزی که می‌خوادو تو چشماش ببینم ولی نباید به این راحتی میذاشتم انجامش بده .. یهو بلند شدم و گفتم : _نه نباید انجامش بدیم .. اومدم برم لباس بپوشم که منو کشید عقب و چسبوند بیخ دیوار : _خودت خواستی دختر کوچولو .. و ابنبات گندشو از تو شلوارش بیرون کشید و...🍭🔞 https://t.me/+wyKS3Mdw0YdkN2U0
4 77811Loading...
14
مخصوص حشری پسندان به شدت پیشنهاد میشه
6 0361Loading...
15
دختره اپراتور لیزه به دوست پسرش قول داده یه صورتی براش جور کنه😍 https://t.me/+le8Q__DrX51jMWQ5 https://t.me/+le8Q__DrX51jMWQ5
6 00317Loading...
16
با با رفتن درجه #ویبراتور دستم و به دیوار گرفتم تا از افتادنم جلوگیری کنم. با حلقه شدن دست فرزام دور کمرم نالیدم: _تورو خدا خاموشش کن🍑 درجه رو بالاتر برد... https://t.me/+U386eFfaXYVlMzA0
5 03612Loading...
17
Horney mom🔞 گذاشتم تا بخوابه بعدش برم سراغش..حسابی حشرم بالا زده بود اگه همین الان اون کلفتش رو توی خودم حس نمیکردم آروم نمیگرفتم..آروم روی تختش خوابیده بود شلوار و شورتم رو دراوردم و آروم به سمتش رفتم.. https://t.me/+DYqCVCdvA3Y0MzM8
5 53710Loading...
18
تجاوز رئیس شرکت به حسابدارش.....💦🔥
7 9120Loading...
19
_گفتی اسمت چی بود ؟ _دلارا جلو رفتم و دستمو زیر چونه ش گرفتم _گفتی به جز من رابطه نداشنی ؟ شوکه عقب رفت _نه... جلو رفتم و لبمو به گوشش چسبوندم _از این ببعد هرشب توی تختم میخوامت... _من...من نمیتونم چی میگین شما ؟ گفتم که استعفا میخوام اروم دستمو روی سینه هاش گذاشتم و از روی لباس مالیدم _منم گفتم که میخوام پارتنرم باشی _من استعفا میخوام _سفته داری دستم ...اگر بری اجراش میذارم وحشت زده نگاهم کرد _برو خونه وسایلتو‌جمع کن از امشب خونه ی خودم میمونی https://t.me/+rUsP-wg11hkzMWY0 https://t.me/+rUsP-wg11hkzMWY0
8 20027Loading...
20
کمند دختر زیبا ولی بی پولی که برای استخدام تو شرکت معروفی حاضر میشه با رئیس دختر بازش بخوابه🔥 قرار بود همون یک بار باشه ولی رییسش نمیتونه بیخیال مزه ای بشه که‌ چشیده و این بار شرط میذاره که کمند برای کار کردن باید هرشب باهاش... #رمان‌بزرگسال
5 3982Loading...
21
-کی گفته این غذا رو بخوری؟ با بغض به قرمه سبزی نگاه کردم که با اخم ضربه ای به ظرف زد که برنج و خورشت روی زمین ریخت و داد زد: -مگه تو سگ نیستی؟ چرا باید این غذا رو بخوری؟ -بب... ببخشید رئیس ظرف غذای سگ رو برداشت و جلوم گذاشت و کفشش رو جلوی دهنم گذاشت و غرید: -اول کفش رئیست رو خوب تمیز میکنی بعد غذات رو میخوری با زانو کمی جلوتر رفتم و زبونمو روی کفشش گذاشتم و نگاهی به استخون و غذا کردم و از گشنگی بیشتر زبونم رو تکون دادم تا بتونم حداقل این غذا رو بعد از چندروز بخورم🥹🔞💦 https://t.me/+s9H8XUB7adhhZjhk
6 2648Loading...
22
_باید یه جوری بکنمـ‌ت که تا چند ساعت بعدشم از درد گریه کنی!چطور میتونی انقد جذبم کنی هیسی میکشه و من تازه میفهمم باکسشرم در آورده با دیدن آلـ‌‌ت بزرگ و بلندش آب دهنم قورت میدم تو دستش گرفته داره بالا پایینش میکنه تمام تنم نبض میزنه از خواستن _داره میترکه!میبینی چجوری حشری‌م کردی؟ پاهام باز تر میکنه و من دستام روی بدنش کشیده میشه _آخ..هیچکدوم از اون دخترا نمیتونستن سالارو به این وضع در بیارن کلاهکـ‌ش روی واژنـ‌م سر میده و خم میشه روم از کشو میزش یه بسته کانـ‌دوم در میاره به طرز جذابی با دندونش سرش پاره میکنه و روی خودش میکشه از فشار داره رو به کبودی میره دیگه معطل نمیکنه و همونجوری که روم خیمه زده واردم میکنه،داد بلندی میزنم و خودم بالا میکشم تا ازم بیرون بکشه اما قصدم میفهمه که کمرم میگیره و شروع میکنه به ضربه زدن _آقای‌افشار تو اتاقش؟ با شنیدن صدای یلدا خشکم زد با اینکه در اتاقش قفل بود اما نمیتونستم بی‌تفاوت باشم _بله رئیس تو اتاقش..خواهرتونم اونجاست یزدان که تو حال خودش نبود نشنید اما من تا مرز سکته رفتم وقتی دستگیره پایین رفت #ممنوعه_اروتیک🔞 https://t.me/+Su3LAfk8b91hMmVk https://t.me/+Su3LAfk8b91hMmVk
8 30836Loading...
23
https://t.me/+RL6p7ADXLSI0MmZk
6 21114Loading...
24
به بهونه خرید ماریانا رو برداشتم و رفتیم بیرون.... _کوچولو دلت بازی نمیخواد؟ از اون بازی های که خیلی خوش می‌گذشت به هر دومون کیف میکردیم..‌ _میخوام ولی نمیشه که خونه پر آدم هست تو ماشین هم خیابون میبینن. _نترس یه کاری میکنیم تو ماشین کسی نبینتمون. حالا شلوارت رو بکش پایین پاهات رو کامل باز کن تا کوچولوی صورتی جلو دیدم باشه... _داداشیی من تپلم از خودش آب میده بیرون هر دقیقه شور..تم خیس میشه احساس میکنم جیش کردم ولی جیش نیست به چیزای سفید و لیزی از خودش میده بیرون. _الان من خوبش میکنم تا چند روز آب نمی‌ده پرنسسم. https://t.me/+RL6p7ADXLSI0MmZk
6 08013Loading...
25
سلام، بفرما اینم لینک رمان هات و سک.سی بدلکار، زود لینکش باطل میشه، سریع جویین بشید👇🏻 https://t.me/+o6YbYgNmZ804MzFk
5 95213Loading...
26
👤789678 #پیام_ناشناس_جدید📬 سلام عزیزم، یه رمان جدید هست که اسمش بدلکاره و مال نویسنده رمان روسالکا که تازه فیل.تر شده، راجب یه مرد ها.ت و خشنه که اسمش مهرابه و توی همون پارت اول با زن رفیقش س.ک.س میکنه تا حامله‌اش کنه، اما با دیدن تپل سفید و آبدار زنه از خود بی‌خود و میشه و جوری بهشتشو میلیسه که آب زنه میپاچه و... 🙈💦 رمانش خیلی قشنگ و خیص کننده بود، با پارت اولش داغ میکردم و خودمو میمالیدم اما گمش کردم، تورخداااااااا لینکشوووو بدههه😭😭
5 7212Loading...
27
_به نظرت بابام بفهمه هرشب پسرش و #م‌یگایی چیکارت می‌کنه؟🔥🩸 چنگی به موهای طلاییش زدم: _یعنی میگی بهش بگم که پسرش مثل #ج‌نده ها به بادیگاردش #سرویس میده؟💦🔞 خواست حرفی بزنه که….
3 3751Loading...
28
- آهههه، نکن داداش، شوهرم داره نگاه می‌کنه!!!! نوک سینه‌ام رو مک می‌زنه - خودش که نمی‌تونه بکنتت، بذار از دیدن جر خوردن زنش زیر داداشش ارضا بشه....😱💦💦💦 شوهرش قطع نخاع شده و دختره با برادر شوهرش جلوی چشمش..... https://t.me/+BctZw9xMKl43NDI0
6 35419Loading...
29
-من داییت نیستم دختر... بزار کارمو بکنم. با بهت تقلا میکنم که اسپنکی روی باسنم میزنه -ن...نه. دایی نکن من... من دخترم... اخ... با کاری که میکنه، چشمام گشاد میشه و جیغم به هوا میره -هیشش... بیبی من ساکت باش. الان خودتم لذت میبری قشنگ من. دستشو لای پاهام میبره و با نوازش رونم پچ میزنه -الان تموم میشه عروسک تنگ من...💦 https://t.me/+TKJ1QdKP4H5lNTFk
6 36223Loading...
30
اون یه نقابداره مردی که به شبح معروفه ، یه شکارچی حرفه ای وزیادی هااات🫦اما نه رحم داره نه قلب،درتاریک ترین نقطه زندگیش  یهودختری باچشم های جنگلیش سرراهش قرارمیگیره و....
2 0152Loading...
31
_پرهام از پشت نه...انگار فلجم میکنی... لباسمو بالازد و حین نزدیک کردن عضوش به باسنم جواب داد: _تقصیر خودته...نمیزاری مرتب بازت کنم...نترس فلج نمیشی نهایت یه روز نمیتونی بشینی اما فرداش که دوباره از عقب بدی فقط لذته! دستش روی دهنم نشست و با فشار یهوییش تا ته...😱🔞
4 4869Loading...
32
دختره از یه شیخ عرب حامله شده درحالی که طرف داره ازدواج می‌ کنه😭
9 1932Loading...
33
- دفعه‌ی پیش توی انباری بود، ایندفعه کجا باشه مکان رابطه‌مون؟ سر به زیر انداختم و گفتم - بسه رهام، دست از سر من بردار می‌خواستم از کنارش رد بشم اما بازومو چنگ زد و دم گوشم تقریبا غرید - ایندفعه همینجا روی زمین چند راند خشن می‌ریم دختر داییم یادش بمونه رو حرف من حرف نیاره! - به زور؟ مثل اوندفعه که من نمی‌خواستم و تو بهم تجاوز کردی؟ دستاش دور تنم پیچید و زبونشو روی گردنم می‌کشید - چرت نگو تو می‌خوای و برام طاقچه بالا می‌ذاری، خمار تنتم آرامش! گند نزن به حالم تو اول آخرش مال منی - ولی ت... با رفتن دستش زیر لباسم حرفم نصفه موند و...🙊 https://t.me/+uVG2eWWYobtmNTBk
9 12730Loading...
34
عاشق برادر زنش میشه…💦🔞
8 8551Loading...
35
با مشت محکمی که تو صورتم زد پوزخند زدم که صدای عربده‌اش توی اتاق پیچید: _مرتیکه بی‌غیرت.. اون همه ادعا‌ی عشق کردی که اینطوری خواهرم و با بچه‌ی تو شکمش ول کنی؟ موهای بلوندش و توی مشت گرفتم: _ادعای عشق من واسه خواهر جن•دت نبود واسه توعه نفهم بود هنوز نفهمیدی خاطر تورو می‌خوام؟ چند قدم عقب رفت و نالید: چ..چی؟ بهش نزدیک شدم و دست روی لبش کشیدم: _دیگه صبرم سر اومده.. یا خودت پاهاتو واسم باز می‌کنی یا یه کاری می‌کنم دیگه رنگ و روی خانوادت و نبینی💦🔞 _تو شوهر ساره‌ای ن.. قبل اینکه حرفش تموم بشه .. ادامش👇🏻👇🏻 https://t.me/+f8Nzebh2LA41M2Nh https://t.me/+f8Nzebh2LA41M2Nh
9 61636Loading...
36
_کیسه آبم پاره شد پرهام بکش بیرون... پرهام مردون..گیشو تند تند توی رحمم عقب جلو کرد از درد جیغ زدم _زور بزن بچم بیاد بیرون گشادت کردم فاحشه... با جیغ زور زدم و با حس ارضا شدنم پرهام مردو..نگیشو در آورد و همزمان سر بچه بیرون اومد... https://t.me/+o0g3WsBsauNlYzU8
4 58413Loading...
37
ابنباتشو توی دستای کوچیکم گرفتم و لیسی به کلاهک قرمز رنگش زدم که اه مردونه ای کشید و موهامو توی دستش پیچید و تند تند آبنبات کلفت و درازشو توی دهنم میکوبید -افرین تند تند ….🔞💦🫦 https://t.me/+HZDz82qDvi5kMTA0
4 3989Loading...
38
من ملیسام! یه دختر باکره که یه روز تو یکی از فیلمایی که دیدم روی بازیگر جذاب پورن استارش کراش زدم برای این‌که اونو داشته باشم تبدیل به یه ستاره پورن شدم ولی....💦🔞 https://t.me/+DSLAdu6Pd3o5N2U0
8 33024Loading...
39
بچه سینمو تند تند میک میزد که لباس زیرم پایین رفت و رحمم پر شد. آخ گفتم.میراث داخل رحمم تلمبه زد و دست رو سر دخترش کشید: _وقتی به بچه شیر میدی باید منم خالی کنی کژال... تند تند تلمبه زد و بچه سینمو میک میزد و شیر میخورد. https://t.me/+H1qci8KW92dmOGI0 https://t.me/+H1qci8KW92dmOGI0
8 19528Loading...
40
شب زفاف دختر بچرو از پشت و جلو جر داد ❌❌❌🔞🔞🔞♨️♨️♨️ هات ❌❌❌
9 3562Loading...
با گریه نگاهش میکردم منو لخت انداخته بود بین مردای ایرانی و روم قیمت میزاشت. _نوید من میترسم توروخدا ولم کن من فقط سیزده سالمه _خفه شو دنیا برو بالا عربی برقص بدو تا میتونی اون قلمبه ها رو بلرزون با ترس رفتم بالا سعی میکردم با دستام قسمتهای حساس بدنمو بپوشونم _یهو یه پیرمرد اومد سمتمو ضربه محکمی به باسنم زد و داد زد: _داداش آکبنده؟ _فقط زیر خودم بوده خیالت راحت تنگه تنگه منو خوابوند رومیزو پاهامو باز کرد خواستم جیغ بزنم که خودشو انداخت روم یهو یه پسره خوشگل از میون جمعیت اومدو دستمو گرفت پیرمردرو انداخت اون ورو گفت: _پولش هر چی هست دوبرابرشو میدم دیگه نترس عروسک https://t.me/+lwnnQn_noUs4NDJk #هات_صحنه دار #زنشو_میفروشه_به_دوستاش_تا_باهاش_بخوابن❌🔞 https://t.me/+lwnnQn_noUs4NDJk
Show all...
پــــــسرخـــ🔞ـــاله

شلوارت رو بکش پایین و بگذار لمست کنم🍓💦

👍 3 2
پشت درختا داشتم یواشکی به حرف زدنشون گوش میدادم و جاسوسی میکردم که بعد از چند ثانیه ساکت شدنشون یه چیزی از پشت گلومو گرفت . همون‌جوری چسبوندم به درخت و در حالی که گلومو فشار میداد گفت : _جاسوسی منو می‌کنی دختره بی کس و کار . یه جوری تو تختم چالت کنم که نتونی بلند شی. و شلوارمو همونجا وسط جنگل پایین کشید و ...👿💦👅🍑🔞 https://t.me/+v98MVVu1LeRkNzY0 https://t.me/+v98MVVu1LeRkNzY0
Show all...
🕊قفـــــس چکاوک

لب هایت💋 صدایَت نفس هایت🫁 زندگی بخش پرنده ی کوچکت است 🍷🕊 • • • • به قلم: رایشا🍷 • • پایان خوش🕊

https://t.me/raysharoman

👍 2
00:03
Video unavailableShow in Telegram
شلوارم رو به اندازه کف دست پاره کرده بودم وپاهام و روی صندلی دادگاه باز میکنم تا وکیل پروندم بهم تخفیف بده با دیدن ک🍑ص صورتیم منو با دوستش دوتایی... https://t.me/+IGZ6cXqP0cphOTg0 https://t.me/+IGZ6cXqP0cphOTg0
Show all...
👍 5
_فانتزیم اینه با نویسنده‌ی حشری س..کس داشته باشم . _چرا باید به این فانتزی احمقانه عمل کنم!؟ لبخندی زد : چون دنبال پولی منم منبع پول ... با تعجب بهش نگاه کردم _تو تو از کجا می‌دونی من به پول احتیاج دارم . خندید : این که چیزی نیست من خیلی چیزا در مورد تو می‌دونم . با اون نوشته‌هایی که تو دادی بیرون باید خیلی خبره باشی راضیم کن مادرت رو توی بهترین بیمارستان بستری میکنم تا درمان بشه . _من من فقط از تحصیلاتم استفاده کردم هیچ تجربه‌ای ندارم _واقعا!؟ _اره من دخترم ... _بهتر سه برابر پول رو بهت میدم فقط امشب منو راضی کن پاشو لخت شو کمی مکث کردم و به ناچار از جام بلند شدم و دکمه‌هامو باز کردم https://t.me/+MlwI4cSKik0wM2Rk https://t.me/+MlwI4cSKik0wM2Rk
Show all...
𝗛🚫𝗿𝗻𝘆 Land🔥

هات‌ترین سناریو برای ط اینه که تو حموم بچسبونیم به دیوار، لبه های باسنمو جداکنی از هم و آروم آروم جا بدی توش💦🍓

👍 6
معیدم...اینجا بهم میگن حاج معید... یه شب دختری رو توی خونم پناه دادم و فرداش با دیدن تن لختش زیر دوش آب و اون قطره هایی که روی سینه های خوش فرم و درشتش ریخته میشد تنم گر گرفت و... https://t.me/+kV1SItuRMOsxZDk0 https://t.me/+kV1SItuRMOsxZDk0
Show all...
آغــوش هـوس🍑💦

دلم اون لرزشی که حین ارضا شدن رو بدنت موج میده رو میخوام🔞🔥

👍 3
آیلین یه دختر هات و هورنیه که مردای پولدار رو با بدن سکسیش اغوا میکنه و اونارو تشنه تا لب چشمه میبره و برمیگردونه اما یه شب که با رفیقش شبنم تصمیم میگیرن رفیق باباشو اغوا کنن رفیق باباش ترتیب جفتشونو میده و ارضاشون میکنه آیلین هم از اون شب به پارسا رفیق پدرش دل میبنده تا....🔞💦 https://t.me/+aBmk-6GCmhM4ODk https://t.me/+aBmk-6GCmhM4ODk0
Show all...

آتوسا دختر جذاب و پولداری که شروین بچه تر از خودشو زیر سلطه خودش میگیره و خرج زندگیش رو میده ولی به یه شرط...🙈🔞
Show all...
👍 1 1
داشت یخو رو بدن داغم دور میداد و وقتی آب میشدن اونارو همون‌جور لیس میزد ‌.💦 میتونستم چیزی که می‌خوادو تو چشماش ببینم ولی نباید به این راحتی میذاشتم انجامش بده .. یهو بلند شدم و گفتم : _نه نباید انجامش بدیم .. اومدم برم لباس بپوشم که منو کشید عقب و چسبوند بیخ دیوار : _خودت خواستی دختر کوچولو .. و ابنبات گندشو از تو شلوارش بیرون کشید و...🍭🔞 https://t.me/+wyKS3Mdw0YdkN2U0
Show all...
🔞عـروسـ افـسـونـگـر🔞

یجوری حش*.ریم کنی که بشینم رو دهنت بگم فقط لی*س بزن لنتی👅💦 رمان: #عروس_افسونگر🔞🔥 #عاشقانه #بزرگسال #روانشناسی😈💦 نویسنده: #بانوی_طلایی_F رمان های کاملم @novel_bano P1

https://t.me/c/1986431345/11

👍 5
-بهم شیر بده پستونک رو اوردم و سینه مو محکم فشار دادم تا شیرمو توش بریزم بهمش زدم و سر پستونک رو تو دهنش گذاشتم -اگه این شیر رو تا آخر بخوری اجازه میدم شیر نانازمو هم بخوری با ذوق پستونک رو گرفت تند تند مک زد شرتمو پایین کشیدم و لای پام رو باز کردم تا هروقت شیرش تموم شد بیاد آب نازمو بخوره🥹🍼💦 https://t.me/+NqKcUjlAdPZlZjVk https://t.me/+NqKcUjlAdPZlZjVk
Show all...
𝑸𝒖𝒆𝒆𝒏 𝒐𝒇 𝒔𝒆𝑥🔞

این رمان مناسبت همه سنین نیست🔞

👍 4
00:04
Video unavailableShow in Telegram
_شوهرت میدونه پاهاتو برای شریکش بالا دادی؟ انقد مست بودم که درکی از حرفاش نداشتم با دیدن عضـ‌*و بزرگ و بلندش آب دهنم قورت میدم..تو دستش گرفته و داره بالا پایینش میکنه تمام تنم نبض میزنه از خواستن _داره میترکه!میبینی چجوری حشری‌م کردی؟ پاهام باز تر میکنه و من دستام روی بدنش کشیده میشه _آخ..هیچکدوم از اون دخترا نمیتونستن سالارو به این وضع در بیارن _ایی..اه یزدان _جـــان یزدان تو یه حرکت برمیگردونه،به کمرم قوس میدم کمرم با دو دستش میگیره و با تمام قدرت توم تلمبـ*ه میزنه سرمو تو بالش خفه میکنم نمیدونم این حجم لذت چجوری تخلیه کنم احساس میکنم تازه جوونه زدم اون داشت منو به اوج میرسوند تو اتاق کار شوهرم! خواندن این رمان به افراد زیر هجده سال توصیه نمیشود🔞 https://t.me/+Su3LAfk8b91hMmVk https://t.me/+Su3LAfk8b91hMmVk https://t.me/+Su3LAfk8b91hMmVk 🌹
Show all...
👍 3 1