cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

●سرنوشت عجیب●

به قلم: نرگس محمدی🕊 ژانر(عاشقانه) پایان خوش☘ https://t.me/joinchat/u0AO8019r2VlMDBk @tablighat_moh جهت ارتباط و تبلیغات👆

Show more
The country is not specifiedThe language is not specifiedThe category is not specified
Advertising posts
387
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

خواستم دهنم و باز کنم و چیزی بگم که دادمان قبل از من با چشم قره‌ای به شرمین گفت:خانم ماکان مشکلی نیست شما تشریف ببرید شرمین با اخم غلیظی به دادمان نگاه کرد که دوباره دادمان گفت:تشریف ببرید دیگه خانم! خداحافظی کوتاهی کردم و از اتاق خارج شدم. دیوانه‌ای بهشون گفتم و وارد آسانسور شدم. وارد خونه شدم و بی‌توجه به مینا و سحر وارد اتاقم شدم و در و محکم بستم و خیلی سریع لباسهام رو عوض کردم و زیر پتو خزیدم. خنکی پتو و بالش نوازشم میداد و لذت میبردم. انقدر به شروین فکر کردم که در نهایت پلکهام روی هم افتاد و خوابم برد... در اتاقم محکم باز شد و سحر مینا مثل دوتا گاو وحشی درحالی که بلند بلند حرف میزدن و صدام میکردن داخل شدن. با خشم داد زدم:گمشید بیرون کور هستید؟ نمیبینید خواب هستم؟😡😐 مینا:بابا بسه 4 ساعته خوابی سحر:پاشو دیگه حصلمون سر رفت با خشم بیشتر جیغ کشیدم:سحر گمشو بیرون که همش تقصیر توعه، نه شب میذاری بخوابیم، نه ظهر! گمشید بیرون میخوام بخوابم با لحن تهدیدواری گفتن:میریم ولی برمیگردیم _گمشید بابا هات ترین و بهترین رمان تلگرام 🛑🏃‍♀زود بیا تا فیلتر نشدیم😱💦
Show all...
#بهترین_رمان_تلگرام🤩😱 #با_این_رمان_کل_تلگرامو_ترکونده🤩😱 با لبخند سری تکون داد و خیره شد بهم نگاهش انقدر سنگین و عجیب بود که معذب تکونی خوردم و گفتم:چرا اینجوری نگاهم میکنی؟؟ کنار لبش کش اومد و گفت:خوشگل هارو خاص نگاه میکنن دیگه! با چشم های گشاد شده نگاهش کردم و دعا کردم که صدای بلند ضربان قلبم به گوشش نرسه دستپاچه لبخندی زدم و نگاهم رو از پنجره های کافه به بیرون دادم ولی همچنان نگاه خیره‌اش رو حس میکردم... https://t.me/joinchat/xq--5fi9SHYzNzZk https://t.me/joinchat/xq--5fi9SHYzNzZk https://t.me/joinchat/xq--5fi9SHYzNzZk https://t.me/joinchat/xq--5fi9SHYzNzZk #دختره_بیچاره_یه_قاتل_روانی_افتاده_دنبالش😱😱😱 #قراره_بمیره_وچاره‌ای_نداره😭 #پلیس_خشنمون_قراره_چیکار_کنه‌برای_نجات_شیطونبلاش🤨😱 https://t.me/joinchat/xq--5fi9SHYzNzZk https://t.me/joinchat/xq--5fi9SHYzNzZk
Show all...
❌ یه چنل توپ براتون آوردم 😍❤️‍🔥 این چنل جذاب پر از فایل رمان های فروشی و چاپیه... برترین و پرطرفدارترین رمان از هر نویسنده‌ای که بخوای ❣ از خوندن رمانای آنلاین خسته شدی و فایل کاملشونو میخوای پس زود تو چنل زیر جوین شو که هر رمانی با هر ژانری بخوای دارن: #صحنه_دار 🔞 #بزرگسال 😤 #انتقامی 🔥 #لیتل_گرل 💦 #لیتل_بوی🧸 #بی_دی_اس_ام💙 و همچنین گپ درخواست بدون اد😍😍😍😍😍😍 ‼️زود جوین شو تا لینکش باطل نشده ‼️ https://t.me/ALIromankade
Show all...
رمـانـکـ🔞ــده

رمان های کامل ناب کم یاب را به صورت رایگان و بدون اد زدن از ما دریافت کنید💥✨🌟 هر نویسنده ای راضی نیست اعلام کنه💥 💯 @Sargarmighbot ربات چنل😉💥✨ رمان ممنوعه🍓

https://t.me/navle_ghazal

🔥حمایت فراموش نشه😉

GOOD MORNING🍩🌼
Show all...
❌نداره❌ با وحشت چشم دوختم به دکتر که گفت: ‼️طبق معاینات من پرده بکارت نداری دختر جون‼️ شوکه شدم و قلبم به تپش افتاد دکتره جلوی مادرشوهر و پدر دختره بهش میگه بکارت نداری😳😳🚫🚫 مادرشوهرش دکتر میاره تو عروسی و جلو مهمونا دامن دختره رو میده بالا و معاینه سلامت پرده بکارت میکنن🥵😱⛔️ بزن روش ببین چطوری وسط عروسی دختره رو ...😰🔞‼️👇🏻 خفن ترین رمان تلگرامو براتون اوردم و به علت حق عضویت تا چند دقیقه دیگه محلت داره فقط😈❤️‍🔥 💢بجوین تا گمش نکردی💢 https://t.me/joinchat/7MvoPVofFL4yY2M0 https://t.me/joinchat/7MvoPVofFL4yY2M0
Show all...
🫀👀
Show all...
Billie-Eilish-Khalid-Lovely-128.mp33.14 MB
❤️
Show all...
سلام بچه ها🙋‍♀ پارتای جدید از گذشته‌اس الان اون پارتی که قبلا از گذشته گذاشتم و ریپلای میزنم که اگه یادتون رفته یه بار دیگه بخونید ❤️‍🔥❤️‍🔥 به نظر شما ارسلان کیه🥲 https://t.me/BiChatBot?start=sc-606091-6UVbl2P
Show all...
#پارت96 از این رفتار سرد کمی دستپاچه شدم خودم را به جلو کشاندم _خوبی به نظر پکر میای بدون اینکه جهت نگاه خودش را تغییر بدهد جواب داد _خوبم چیزی نیست کار ها چه جوری پیش میره _نمیدونم نامی یکم مشکوک حرف میزد میگفت عقد و عقب بندازیم با این حرفم حالا دیگر همه حواسش جمع شد سیگار خود را خاموش کرد و دست هایش را روی میز گذاشت _مگه حرکتی جلوش زدی ؟ _نه کاری نکردم اما یهو اینجوری شد تا چند روز همه چیز اوکی بود _نکنه بویی برده _فکر نمی‌کنم آخه از کجا میخواد بفهمه فکر کنم به خاطر اینکه مامانش اصرار داره زود عقد کنیم
Show all...
#پارت97 با صدایی که سعی می‌کرد خشمش را کنترل کند _مونا خوب حواستو جمع کن به هیچ وجه تاکید می کنم به هیچ وجه نباید بفهمه اگه بفهمه هم سر من بی کلاه میمونه هم تو حواست هست من هم دیگر دیگر نتوانستم سکوت کنم و کمی صدایم را بلند کردم و گفتم _من هر کاری که از دستم بر میاد و تو نگران چیزی نباش پوزخند کوچکی زدم و به صندلی تکیه دادم همان طور که به بیرون نگاه می کردم گفتم _ خوبه اولش مخالف بودی چی شد که الان پولا از من مهمتره _ کم چرتو پرت بگو خودت میدونی اون پولا زیاد برای من مهم نیست. مهم زمین‌خوردن نامیه من باید با چشمای خودم ببینم که بدبخت شده این پولا سهم نامی نیست باید عجزو ناتوانی و وقتی که تو از نخواستنش حرف میزنی تو چشماش ببینم بیشتر منتظر اون لحظه‌م چون نامی از وقتی چشم باز کرد تو کنارش بودی و نبود تو بیشتر عذابش میده و من دنبال راهی هم که اون بیشتر عذاب بکشه ارسلان آره ارسلان خیلی مشکوک بود آشنا شدن من و ارسلان هیچ ربطی به نامی نداشت قطعاً دلیل این همه تنفر چیز دیگری بود ولی خودش همیشه انکار می‌کرد و می‌گفت فقط بخاطر اینه که اسم تو کنار اسم نامیه
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.