كهنه سواران ورزش باستانی

زنده ياد حاج سيد محمد ميركاشانى آقايان : استاد حاج امير مهدى شيرگير سَر دَم مرشد آسيد على ميركاشانى

زنده ياد على تيمورى #كهنه_سواران_ورزش_باستانى

فينال كشتى پهلوانى كشور در سال ١٣٦٣ زنده ياد عليرضا سليمانى پهلوانباشى فقيد ايران پهلوان محمدرضا توپچى #كهنه_سواران_ورزش_باستانى

✅ سخن روز روزی درون دُرّ (مروارید) گرانبهای پادشاه لکه سیاهی مشاهده شد هر کاری درباریان کردند نتوانستد رفع لکه کنند هر جایی وزیر مراجعه کرد کسی علت را نتوانست پیدا کند تا مرد فقیری گفت من می دانم چرا دُرّ سیاه شده پس مرد فقیر را پیش پادشاه بردند او به پادشاه گفت درون دُرّ گرانبهای شما کرمی هست که دارد از آن می خورد پادشاه به او خنديد و گفت ای مردک مگر می شود در دُرّ کرم زندگی کند ولی مرد فقیر گفت ای پادشاه من یقین دارم کرمی در آن وجود دارد پادشاه گفت اگر نبود گردنت را می زنم و مرد بیچاره پذیرفت وقتی دُرّ را شکافتند دیدند کرمی زیر قسمت سیاهی رنگ وجود دارد پادشاه از دانایی مرد فقیر خوشش آمد و دستور داد او را در گوشه ای از آشپزخانه جاى دهند و مقداری از پس مانده غذاها نیز به او دادند روز بعد پادشاه سوار بر اسب شد و رو به مرد فقیر کرد و گفت این بهترین اسب من است نظرت تو چیست؟ مرد فقیر گفت بهترین در تند دویدن هست ولی یك ایرادی نیز دارد پادشاه گفت چه ایرادی؟ فقیر گفت در اوج دویدن اگر هم باشد وقتی رودخانه را دید به درون رودخانه می پرد پادشاه باورش نشد و برای امتحان اسب و صحت ادعای مرد فقیر سوار بر اسب از کنار رودخانه ای گذشت ناگهان اسب سریع خودش را درون آب انداخت پادشاه از دانایی مرد فقیر متعجب شد و یک شب دیگر نیز او را در محل قبلی با پس مانده غذا جاى داد و روز بعد خواست تا او را بیاورند وقتی نزد پادشاه آمد پادشاه از او سوال کرد ای مرد دیگر چه می دانى؟ مرد که به شدت می ترسيد با ترس گفت میدانم که تو شاهزاده نیستی پادشاه به خشم آمد و او را به زندان افکند ولی چون دو مورد قبل را درست جواب داده بود پادشاه در پی کشف واقعیت برآمد و نزد مادرش رفت و گفت ای مادر راستش را بگو من کیستم این درست است که شاهزاده نیستم مادرش بعد کمی طفره رفتن گفت حقیقت دارد پسرم چون من و شاه بی بهره از داشتن بچه بودیم و از به تخت نشستن برادرزاده های شاه هراس داشتیم وقتی یکی از خادمان دربار تو را به دنیا آورد تو را از او گرفتیم و گفتیم ما بچه دار شدیم و بدین طریق راز شاهزاده نبودن پادشاه مشخص شد پادشاه بار دیگر مرد فقیر را خواست ولی این مرتبه برای چگونگی پی بردن به این وقایع بود و به مرد فقير گفت چطور آن دُرّ و اسب و شاهزاده نبودن مرا فهمیدی؟ مرد فقیر گفت دُرّ را از آنجایی که هر چیزی تا از درون خودش خراب نشود از بین نمی رود را فهمیدم و اسب را چون پاهایش پشمی بود و کُلک داشتند فهمیدم که این اسب در زمان کُره ای چون اسب ها و گاومیش ها یک جا چرا مى كردند با گاومیشی اُنس گرفته و از شیر گاومیش خورده بود و به همین خاطر از آب خوشش می آید سپس پادشاه گفت اصالت مرا چگونه فهمیدی، مرد فقیر گفت موضوع اسب و دُرّ که برایت مهم بودند را گفته بودم ولی تو دو شب مرا در گوشه ای از آشپز خانه جاى دادی و پاداشی به من ندادی و از پس مانده هاى غذا جلويم گذاشتى این کار دور از کرامت یک شاهزاده بودو من هم فهمیدم تو شاهزاده نیستی....!! آری اکثر خصایص ذاتی است یعنی در خون طرف باید باشد اصالت به ریشه است هیچگاه آدم کوچک بزرگ نمی شود وبرعکس هیچوقت بزرگی کوچک نمی شود نه هر گرسنه اى فقير است و نه هر متمولى با اصالت .. #كهنه_سواران_ورزش_باستانى https://t.me/kohnesavaran121

اول و آخر مردان عالم ختم به خير يك ايران يك جهان پهلوان آقا تختى، جهان پهلوان ابدى ايران زمين #كهنه_سواران_ورزش_باستانى

زنده يادان : ابوالفضل كاظمى مصطفى مجيبى #كهنه_سواران_ورزش_باستانى

مسابقات كاپ آريامهر سال ١٣٥٦ سمت راست پهلوان رضا سوخته سرايى در برابر غول ١٧٥ كيلويى آمريكايى به نام جيمى جكسون آقا رضا سوخته سرايى در آن مسابقه اين غول آمريكايى را شكست داد #كهنه_سواران_ورزش_باستانى

زنده ياد حاج نعمت عشقيار معروف به پهلوان نعمت تنها كسى كه پهلوان اكبر خراسانى را شكست داد #كهنه_سواران_ورزش_باستانى

✅ سخن روز من از شبهای تاریک بدون ماه می ترسم نه از شیر و پلنگ از این همه روباه می ترسم مرا از جنگ رو در رو گریزی نیست ولی از دوستان آب زیر کاه می ترسم من از صد دشمن دانای لامذهب نمى ترسم ولی از زاهد بی عقل نا آگاه می ترسم #كهنه_سواران_ورزش_باستانى https://t.me/kohnesavaran121

باشگاه پولاد روزى خاستگاه بزرگانى همچون آقا تختى، پهلوان زندى، محمدعلى فردين و بسيارى ديگر از بزرگان كشتى ايران بود