cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

-سیب و فاجعه-

چون یکی بود که می‌گفت: «سیب تو به جاذبه می‌رسه، سیب من به...» (اینجا عنصر چشم‌نواز یا گوش‌نوازِ چندانی وجود ندارد؛ صرفاً کلماتی هستند که باید حوصله‌ی خواندن‌شان را داشته باشید.)

Show more
Advertising posts
1 536
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

بچه‌ها، لطفا لطفا هر تریبونی که دارید؛ کانال، پیج اینستاگرام، توییتر، هر جا، اسم #ماهان_گچپزان_عیدگاهی رو بیارید. ما واقعا نگران وضعیتش هستیم و دست‌مون به هیچ‌جایی بند نیست. ۱۶ روز از بازداشتش گذشته و نه می‌دونیم کجاست و نه وثیقه‌ای برای آزادیش مشخص کردن. پیگیری از طریق دانشگاه هم کافی نبوده و تنها کاری که حداقل از دست من بر میاد، منتشر کردن اسمشه‌. خیلی از همه‌تون ممنون می‌شم اگر شما هم این کمک رو بهم بکنید.
Show all...
https://t.me/NewtonIsSoLost ورژن بسیار روزمره‌ی سیب و فاجعه. فاقد هرگونه ارزش مادی و معنوی.
Show all...
زنگ زدم، مامانم تلفن رو برداشت گفت «یه دختر هم‌سن تو‌ رو کشتن، درس‌ت رو خوب بخون مجبور نشی برگردی پیش این وحشیا.» الهی بمیرید، نه به مرگ سریع و راحت، به بدترین و شکنجه‌آورترین مرگ‌ها. با صدای ضجه‌هاتون مدیتیشن می‌کنم یه روزی.
Show all...
به من نگو چرا از مرگِ چند تا تخم حرام غمگین نشدی، جوابم از این خوشحالی‌ام هم ترسناک‌تر است.
Show all...
باد می‌آمد و سردمان شده بود و تلاش می‌کردیم آتش منقل گرم‌مان کند، و فکر می‌کردم لباس‌ها و موهایم چقدر بوی دود گرفته‌ا‌‌ند. و ناگهان دیگر جایی که بودیم، نبودم. چشمم را که می‌بستم می‌رفتم به همان شبی که باد و سرما و آتش و بوی دود بود و تو هم بودی. چرا در هر خاطره‌ای که هستی تمام عناصرِ آن خاطره را تا ابد توی ذهنم به خودت وصل می‌کنی؟ چرا تهِ هر راهی به تو می‌رسد امّا خودم نمی‌رسم؟
Show all...
پول من جیگل‌جیگل نمی‌کند چون وجود ندارد.
Show all...
Repost from N/a
فردای اون شب مرتضا با اسپری رو دیوار خرابه نوشت: I've got my own demons to face.
Show all...
https://t.me/NewtonIsSoLost ورژن بسیار روزمره‌ی سیب و فاجعه. فاقد هرگونه ارزش مادی و معنوی.
Show all...
فیب و ساجعه

I’M FINE! 🍷 *Ross Geller*

ارتباطات اجتماعی تلاش می‌خواهد. یادم نمی‌آید همیشه برایم این‌طور بوده یا حالا این‌طور شده. مهم هم نیست. امّا به این فکر می‌کنم اگر همیشه تلاش می‌خواسته، من هیچ یادم نمی‌آید قبل از اینجا آمدنم کِی انقدر برایش تلاش کرده بودم. مدت خیلی خیلی زیادی بود که حس می‌کردم سهمم از بهترین آدم‌های دنیا را برداشته‌ام و خیالم راحت است. برای همین تلاش نمی‌کردم. تمام بقیه‌ی ارتباطاتم طبیعی پیش می‌رفت و یا به جایی می‌رسید یا نه. آن‌قدر سرنوشت‌ساز نبود. من آدم‌های خودم را داشتم. آن موقع کمتر به چشمم می‌آمد، حالا ولی می‌دانم چه موهبتی است که خیالت از آدم‌ها راحت باشد. بدانی هنوز دوستت دارند. بدانی هنوز تو را یادشان هست. بدانی اگر یک یا دو یا سه بار هم پیشنهاد بیرون رفتن‌شان را رد کنی بارِ چهارمی هم در کار هست. حالا هیچکدام از این‌ها را ندارم. حالا ارتباطات اجتماعی تماماً «تلاش» است برای اینکه شاید، شاید!، با یک نفر، به جایی برسم که چندین سال پیش با چندین نفر دیگر رسیده بودم. اینجا هنوز کسی دلش برایم تنگ نمی‌شود، برایم دلسوزی نمی‌کند، به‌م فرصت دوباره نمی‌دهد، و کسی اخلاق‌هایم را نمی‌شناسد و دردهایم را هم نمی‌فهمد. احساس می‌کنم برای این تلاش آدمِ مناسبی نیستم. حس می‌کنم شغلی دارم که برایش زیادی overqualified ام. اینجا فامیلی ام برای همه زیادی سخت و طولانی است و اسمم را هم گاهی نیگِن می‌گویند. حتا نمی‌دانم چرا.
Show all...
Repost from Gabbro
Photo unavailableShow in Telegram
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.