•| رَأسْ |•

🖤🫂 ﯾﺎﺩﻣﻪ ﺑﭽﮕﯽ ﻫﺎﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽ ﺭﻓﺘﻢ قبرستون،ﺳﻌﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﭘﺎﻡ ﺭﻭﯼ ﻗﺒﺮﺍ ﻧﺮﻩ! ﺗﺎ ﺭﻭ ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﻣﯽ ﺭﻓﺘﻢ، ﺟﯿﮕﺮﻡ ﺁﺗﯿﺶ ﻣﯽ ﮔﺮﻓﺖ! ﭼﺸﺎﻣﻮ ﻣﯽ ﺑﺴﺘﻢ، ﺗﻮ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﺵ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﻣﯽ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻡ. ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺖ، ﻣﻦ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ، ﻣﺮﺩﻩ ﻫﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ، ﻗﺪﯾﻤﯽ ﻫﺎ ﭘﻮﺳﯿﺪﻩ ﺗﺮ، ﺟﺪﯾﺪﯼ ﻫﺎ ﺑﺎ ﺳﻨﮓ ﺷﮑﯿﻞ ﺗﺮ... ﻧﻤﯽ ﺩﻭﻧﻢ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺭﻭﯼ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﻗﺒﺮ ﭘﺎﻡ ﺭﻓﺖ، ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﯾﺎﺩﻡ ﺭﻓﺖ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﻔﺮﺳﺘﻢ... ﺍﻣﺎ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ. ﻣﺎ ﮐﻪ ﺩﻟﻤﻮﻥ ﻧﻤﯽ ﺍﻭﻣﺪ ﺣﺘﯽ ﺭﻭﯼ ﻣﺮﺩﻩﻫﺎ ﭘﺎ ﺑﺬﺍﺭﯾﻢ، ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﺭﺍﺣﺖ ﺭﻭﯼ ﺯﻧﺪﻩ ﻫﺎ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺳﺸﻮﻥ ﭘﺎ ﻣﯿﺰﺍﺭﯾﻢ! ﮐﺎﺵ ﻫﻤﻮﻥ ﺑﭽﻪ ﻣﯽ ﻣﻮﻧﺪﯾﻢ... ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻥ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺧﻮﺑﯽ ﻧﺒﻮﺩ! -رَأس‌نِویس- ✍🏻‌بِه‌قَلَمِ‌حَنا

برای بی وفایی هزار بهونه داری

روز، با کلمات روشن حرف می‌زند عصر، با کلمات مبهم شب سخنی نمی‌گوید، حکم می‌کند!🌙 👤#شمس_لنگرودی

به چشماش نگاه می کردم دلم می خواست بهش بگم: میشه حسِ خوبی که بهت پیدا کردم رو هیچوقت خراب نکنی؟

راحته ... دل شکستن خیلی راحته این کارا واسه تو عادته -رَأسِ💛-

بازمی پرسی:چطور اینگونه شاعر شد دلت؟ تو دلت را جای من بگذار؛ شاعر می‌شود!

همچی اول شوخی شوخیه؛ شوخی شوخی میری جلو باهاش حرف میزنی و یهو میخنده اما تو جدی جدی دلت پر میکشه برای خودش و لبخندش، شوخی شوخی یه روز نیست اما تو جدی جدی دلت اندازه صدسال تنگ میشه برای بودنش، شوخی شوخی یهو وقتی به خودت میای میبینی نه دیگه هیچی مثه قبل نیست تو جدی جدی اونو دوسش داری یعنی نبودش بی قرار ترینت میکنه و بودنش خوشبخت ترین،ناراحتیش غمو باهات رفیق میکنه و خوشحالیش شادی رو بهت هدیه میکنه اما بی خبر از هرچیز یروز وقتی بلند میشی از خاب میبینی جدی جدی دیگه نیست و قرار نیست ببینیش ( اونجاس که با خودت میگی کاش هیچوقت این شوخی جدی نمیشد.)

همچی اول شوخی شوخیه؛شوخی شوخی میری جلو باهاش حرف میزنی و یهو میخنده اما تو جدی جدی دلت پر میکشه برای خودش و لبخندش،شوخی شوخی یه روز نیست اما تو جدی جدی دلت اندازه صدسال تنگ میشه برای بودنش،شوخی شوخی یهو وقتی به خودت میای میبینی نه دیگه هیچی مثه قبل نیست تو جدی جدی اونو دوسش داری یعنی نبودش بی قرار ترینت میکنه و بودنش خوشبخت ترین،ناراحتیش غمو باهات رفیق میکنه و خوشحالیش شادی رو بهت هدیه میکنه اما بی خبر از هرچیز یروز وقتی بلند میشی از خاب میبینی جدی جدی دیگه نیست و قرار نیست ببینیش اونجاس که با خودت میگی کاش هیچوقت این شوخی جدی نمیشد.

میشود با همه ی ریشه و رگ های تنت