اَلسُّلطآن 👑 🏴🏴🏴
سعی میکنم حال همه رو خوب نگه دارم . اصْبرِْ وَ مَا صَبرُْکَ إِلَّا بِاللَّهِ وَ لَا تحَْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ لَا تَکُ فىِ ضَیْقٍ مِّمَّا یَمْکُرُون
Show moreThe country is not specifiedThe language is not specifiedThe category is not specified
431
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
تو این ۴ سالی که گذشت با تموم فراز و نشیب هاش که تا اخر عمرم دهه ۹۰ سال ۱۳۰۰ شمسی محاله که از یادم بره رو به تموم شدن هستن یعنی چنان ریشه داشتن و قوی بودن که تا چندسال بعد از اون دهه هم هنوز ادامه دار بودن اما خب بهرحال رو به تخدیر گذاشتن ...
تصمیم گرفتم در ادامه همین تخدیر فعالیت اینجارو دیگه تموم کنم اما حذفش نکنم چون مطالبی رو نوشتم که خیلیاشونو فقط خودم در جریانم که چی تو دلم میگذشت و چه امیدهایی که به فرداش داشتم .... بنظرم بمونه تا هرچند وقت مثلا دوسالی یکبار بخونمشون و بگم اینه اخر دنیا ... اینه اخر همه حرفا ... اینه اخر هرچیزی پس بزرگ شو و سر قبری که مرده توش نیست بیش از این شیون نکن
خب دوستانی بودن که تو این مدت همیشه لطف داشتن به من پس بی معرفتی بود که یک طرفه ارتباط رو قطع کنم بخاطر همین ی لینک پرایوت میزارم که دلشون خواست بیان شاید... شاید مصور تر از آینده ایی بگم که خودمو بیشتر از هر زمانی به خدا سپردم ..
https://t.me/+T3GKdKVwg_Q2OWU8
از لطف همگی ممنونم
از طرف کسی که با خوشحالی همه خوشحال میشد ...
یاعلی 👑
امان از دل زینب
امان از دل زینب
امان از دل زینب
صلی الله علیک یا ام امصائب یا زینب الکبری
آجرک الله یا مولانا یا صاحب الزمان
السلام ای بهترین ارباب عالم السلام ای حسین ... 🏴🏴
YEKNET_IR_roze_shabe_avale_moharram1399_haj_mansour_arzi.mp318.67 MB
05:06
Video unavailableShow in Telegram
مقدرات نوشته شده، سرنوشت ثبت شده هم با دعا قابل تغییر است ....
10.89 MB
یکبار پسرخالهم بدو بدو رفته بود پیش باباش گفته بود: بابا بابا بیا نگاه کن با گهم نوشتم بابا
://////
هیچ وقت دوستم محمدجواد را از یاد نمی برم ... پسری بود کمی مودب و البته کمی مذهبی. دوچرخه ای داشت بسیار زیبا و به قول معروف دنده کلاجی، دوکمک فنره و چه و چه که تازه مد و باب شده بود با اون رنگ بدنه سیاه و سفیدش
چون بعد از کلی گریه و قهر بدستش آورده بود خیلی وابسته به دوچرخهاش بود
تماما به او می گفتم حیف است ... چفت و بندش کن ! ناغافل دزد میزند و داغش به دلت میماندا !
او هم در جواب می گفت: قفل می خواهم که چه روزی یک بار برایش آیت الکرسی میخوانم که نبرندش ! خدا پناهش است ...
شش ماهی جواب داد اما امان از دزدی که نمیدانست این دوچرخه آیت الکرسی خوانده شده است ... برد !
داغش ماند به دلش و یک عمر غلط کردم
حالا شده داستان ما ... انگار آیت الکرسی خوانده ایم برای عشقمان و هر روز دوستت دارم های بی عمل ...
می برندش آقا !! داغش به دلتان می ماند! عمل
کنید ...
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.