پیامبر دیوانه
اسم کانال از وبلاگ قدیمیم تو بلاگفا میاد زمان بيكرانه را تو با شمار گام عمر ما مسنج به پای او دمی است اين درنگ درد و رنج بسان رود كه در نشيب دره سر به سنگ ميزند رونده باش اميد هيچ معجزيی ز مرده نيست زنده باش هوشنگ ابتهاج
Show more425
Subscribers
+124 hours
-37 days
+5930 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Photo unavailableShow in Telegram
اشتباهاتم را دوست دارم
آنها همان تصمیماتی هستند که خودم گرفتهام
و نتیجه اش را هر چه باشد میپذیرم
اشتباهاتم را گردن کسی نمیاندازم
میپذیرم که انسانم و اشتباه میکنم
نه فرشتهام و نه شیطان
و نه انسان کامل
تا زندهام برای انتخاب راه درست فرصت است.
وقتی زمین میخورم، بلند میشوم خود را میتکانم و ادامه میدهم
اشتباهاتم را دوست دارم….
آنها حباب شیشهای غرورم را میشکنند
هر زمان به اشتباهاتم پی بردم بزرگتر شدهام
اشتباهاتم را دوست دارم
آنها گرانترین تجربههایم هستند،
چرا که برایشان هزینه گزافی پرداختم.
#پائولو_کوئیلو
@payambaredivaneh
👍 5❤ 2💯 2🔥 1
یه عده نمیخوان بفهمن که آزادی بیان یعنی، آزادی در بیان حرفهایی که یه آدمایی دوست ندارن بشنون وگرنه «سلام، صبح بخیر» که دیگه آزادی بیان نمیخواد.
@payambaredivaneh
👍 5🕊 5👏 1💯 1
00:13
Video unavailableShow in Telegram
با تو تا آخر دنیا خواهم آمد
میترسم، مضطربم
و با آن که میترسم و مضطربم
باز با تو تا آخرِ دنیا هستم
میآیم کنار گفتگویی ساده
تمام رویاهایت را بیدار میکنم
و آهسته زیر لب میگویم
برایت آب آوردهام، تشنه نیستی؟
فردا به احتمال قوی باران خواهد آمد.
تو پیشبینی کرده بودی که باد نمیآید
با این همه … دیروز
پی صدائی ساده که گفته بود بیا، رفتم،
تمام رازِ سفر فقط خوابِ یک ستاره بود!
خستهام ریرا!
میآیی همسفرم شوی؟
#سید_علی_صالحی
#خسرو_شکیبایی
@payambaredivaneh
3.80 MB
❤ 5👍 1❤🔥 1
00:29
Video unavailableShow in Telegram
به خاطر سنگ فرشی که مرا به تو می رساند
...
به خاطر آرزوی یک لحظهی من که پیشِ تو باشم
به خاطر دست های کوچکت در دست های بزرگِ من
و لب های بزرگ من بر گونههای بیگناه تو
به خاطر پرستوئی در باد، هنگامی که تو هلهله میکنی
به خاطر شبنمی بر برگ، هنگامی که تو خفتهای
به خاطر یک لبخند، هنگامی که مرا در کنار ِ خود ببینی
....
#احمد_شاملو
@payambaredivaneh
8.67 MB
❤🔥 4❤ 4💔 3👍 1
.
گفتم ذبیح، این زن شعر عجیبی بود، حق بده دل ببندم. گفت بود یا هست؟ گفتم بود، ولی فکر کنم هست. گفت ای آدم ساده، گیر افتادی؟ گفتم نه بابا، میخوام بگم همیشه شانس نمیاری یکی رو نگاه کنی که پشیمون نشی. گفت عجیب بود یا قشنگ؟ گفتم عجیب. گفت یعنی چی؟
گفتم سیاه میپوشید قشنگ بود، انگار یه عزادار صبور باشه تو یه مراسم شلوغ ختم که یهو میاد یه بطری آب میده دست من میگه خیلی گریه کردی بسه. سفید میپوشید قشنگ بود انگار برف نو اومدهباشه و تو مسیر قله یه پاکوب تازه پیدا کردهباشم که میرسه به چشمانداز عجیب یه شیب سفید تند که تهش آغوش مهیاست واسه مردن با نمردن.
ذبیح گفت گیر افتادی. خوبه که گیر افتادی.
گفتم رفت دیگه. بهش گفتم ببخشین لبخندت رو بردار و برو چون من از بس متخصص کشتن خنده آدمام، دلم قبرستونه. گفتم مهرههای کمرت رو بردار برو، پاهای کشیدهت رو بردار برو، بدنت رو، صدات رو، لبات رو بردار برو، چون من نهایتا میتونم کفن خودم باشم از بس که بیهودهام. رفت. نمیخواس بره، من گفتم. ذبیح گفت اگه نمیخواس بره، نمیرفت. هرکی میره خودش خواسته.
گفتم ذبیح، از وقتی ننهت مرد، هیشکی دعامون نکرد. گفت اونوقت که دعا میکرد هم بهتر نبودیم. بعد خوابیدیم رو سنگ سیاه کوه و به ستارهها نگاه کردیم. ذبیح گفت اینهمه ستاره، یکیش مال ما نشد، انصافتو دنیا. گفتم بخوابیم، خستهایم، حرف تو حرف میاد گریه میکنیم.
ماه از بالاسرمون رد شد و گفت پیر شدین و درست نشدین. ذبیح خندید تو خواب. خواب ننهش رو میدید. کاش ننهش تو خوابش دعامون کرده باشه. کاش.
#حمیدسلیمی
@payambarrdivaneh
💔 7👏 2❤ 1
00:23
Video unavailableShow in Telegram
“آدم هرگز نمیتونه از خودش فرار کنه؛
نمیتونه از گذشتهاش قِسِر در بره؛
هرجا هم که بره، بالاخره یه روزی گذشته پیداش میکنه و گیرش میندازه…”
تمام پیام فیلم «مسیر کارلیتو» تو همین دیالوگ و سکانس خلاصه میشه…
فیلمی با بازی متفاوت «آلپاچینو» که با وجود محبوبیت هرگز به حقش تو سینما نرسیده و خیلی بهش توجه نشده ؛ خودم به شخصه خیلی این فیلم رو دوست دارم.
نظر شما درباره این فیلم و این سکانس؟
_
🎬Carlito’s Way (1993)
IMDb : 7.9/10 - Rotten Tomatoes : 84%
@payambaredivaneh
6.81 MB
❤🔥 5👍 2❤ 1🔥 1
Photo unavailableShow in Telegram
تمایل دارم تو را برای همیشه دوست داشته باشم .
این جملهی به ظاهر پیش پا افتاده را به دقت بخوانید ، از کلمهی عشق مهمتر کلمات " همیشه " و " تمایل " است .
آنچه بین آن دو جریان داشت
عشق نبود ، جاودانگی بود .
📚 جاودانگی
#میلان_کوندرا
@payambaredivaneh
👍 5❤🔥 2❤ 1👏 1😍 1
Photo unavailableShow in Telegram
اگر مُردهای ، بیا و مرا بــبَر .
و اگر زندهای هنوز ...
لااقل ،
خطی ، خبری ، خوابی ، خیالی ٬
بی انصاف ...!
#سید_علی_صالحی
@payambaredivaneh
💔 4❤ 2😢 2🔥 1
Photo unavailableShow in Telegram
آیینه ها تهی است (مجموعه شعر)
#محمود_مشرف_آزاد_تهرانی
من چگونه ستايش کنم ؟
من چگونه ستايش کنم آن چشمه را که نيست ؟
من چگونه نوازش کنم اين تشنه را که هست ؟
من چگونه بگويم که اين خزان زيباترين بهار ؟
من چگونه بخوانم سرود فتح
من چگونه بخواهم که مهر باشد اي مرگ مهربان
زيباترين بهار در اين شهر
زيباترين خزانست
من چگونه بر اين سنگفرش سخت
با چه گونه گياهي نظر کنم
با چگونه رفيقي سفر کنم
من چگونه ستايش کنم اين زنده را که مرد ؟
من چگونه نوازش کنم آن مرده را که زيست ؟
پرنده ها به تماشاي بادها رفتند
شکوفه ها به تماشاي آبهاي سپيد
زمين عريان مانده ست و باغهاي گمان
و ياد مهر تو اي مهربانتر از خورشيد
@payambaredivaneh
🕊 4👍 2
00:13
Video unavailableShow in Telegram
شرف ِ هر عاشق به قدرِ شرف ِ معشوق ِ اوست.
معشوق ِ هر که لطیف تر و ظریف تر و شریف جوهرتر، عاشقِ او عزیز تر.
مرغ ِ روز را بر مرغِ شب ترجیح است. چندانکه نور را بر ظلمت؛ که آن عاشق ِ آفتاب است و مرغِ شب عاشق ِ ظلمت ....
#مولانا
@payambaredivaneh
3.72 MB
🔥 7