cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

آرمانهای سرکوب شده

حال ما را کسی نمیفهمد سال ها سوختیم و دود نداشت!

Show more
Iran323 109The language is not specifiedThe category is not specified
Advertising posts
182
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

ما خواستار آن هستیم که ، در آمد هایی که محصول کار و زحمت نیستند ، ملغی شود ...
Show all...
انسان برای پیروزی افریده شده او را میتوان نابود کرد ولی نمیتوان شکست داد... (ادولف هیتلر)
Show all...
مادر ستون خانواده پدر مدیر خانواده مادر رئیس خانواده پدر محافظ خانواد ما به اندازه داشته ها و نداشته های خویش در گیر هستیم. درگیری بیش از حد مارا از پلان ها و برنامه های و برنامه های ما باز می دارد. ما قطعا زمانی را تصور می کنیم که همه چیز داشتیم. اگر آن داشته ها را حفظ می کردیم، امروز روزگار ما این نبود. بودن در کنار آدمای خردمند، علم پرور به انسان احساس آرامش به ارمغان می آورد. هیچ چیز ارزش این را ندارد که تو بخاطرش آرامش ات را به هم بزنی. بهم زدن آرامش را به عنوان آخرین گزینه در نظر بگیر. بعضی کارا حقتا ارزش جنگیدن دارد. که تو باید برایش بجنگی و به بد بختی های که برا ی تو و جامعه به بار آورده اند؛ پایان دهی رفیق. رفیق خوب مانند برادری ست که با خانواده ات در ارتباط است.   رفیقی که مادرش مادر ت بود خواهرش خواهرت خواهرت خواهرش در اصل خود توست رفیق که مثل توست. پاک و بی آلایش عارف و دانا صوفی که با مسائل علمی مشکل نداره با میوه و آب میوه مشکل نداره پدرم یکی را همیشه می توانست بکشه بارها و بار های با تفنگ یازده تیر از پشت سنگ در راهش سنگر گرفته بود. اما میامد خانه و می گفت نتوانستم ناجوانمردانه بی خبر یک مرمی به فرقش خالی کنم. هزاره های مدرن نه خلقی نه پرچمی نه جهادی نه تروریست نه سیاستمدار بی لیاقت، بلکه یک انسان بیدار، آزاد و آگاه است که دستاور واژه های فوق را نمایندگی می کنند. ما نمی توانیم بعضی جنگ ها را که پدران مان کرده اند، تاوان دهیم. حقیقتا این حق ما نیست. جوانان توانای امروز بیایین باهم به جنگ نه بگوییم. مافوق که مارا بیهوده می جنگانند حقش ترور است. اگر به پیشانیش بزنی رفیق مایی. بعضی اساتید ما در داخل صنف به ما جنگیدن آموخت که در هیج جایی نمی توانیم به آن طریقه نجنگیم. بعضی چیزا را در صنف درسی یاد گرفتیم که در صحنه عملی هیچگونه کار برد نداشت. موادات درسی را باید به همین خاطرر باید آبدیت کرد و ما باید در یک علوم خود را غنایی ببخشیم. بچای شمال منطقه جنگجو ترند نسبت به جنوب. قندهاری ها را ببین، آنانی که در مناطق هموار متولد شده اند عاشق پیشه و اهل معاشرت نیک با آدما ست کوه نشینان جنگ طلب و خشن است نسبت به دشت نشینان. دشتی ها خون گرم اند و مکار. در این وطن که صلح نمی شود ریشه در طبیعت خشن کوهی ما دارد. ما فطرتا کوه نشینو جنگ طلبی خوش را نمی توانیم انکار نکیم. می جنگیم برای چیز های که رزش جنگیدن داره. بر می خیزی، سبز می شوی جوانه می زنی و حرکت می کنی به پیش. این کوزه گر دهر عجب جام لطیف می سازد و باز بر زمین می زندش     ایرمه توره غزنه باختری ۲۳۴-۱۴۰۰
Show all...
در این زندگی سخت و خسته کننده، بیهوده در جستجوی آرزویی هستیم. همه چیز تیره و تار است، همه چیز تباهی است. #هیچ‌باورم‌نمیشود‌ رفتنت
Show all...
جهانی سپاس از رفیق عارف “رجبی” جوان آزادی طلب ، شاعر ، رمان نویس ،روامان نویس. از همه مهم تر استاد فلسفه بودن مرا به مطالعه تشویش می کرد دایم رفیق روز های دشوار و تنهای ام بودن حدود هفت سال با هم درد دل داشتیم.
Show all...
این های که شهید شدن هم دوره های ح.ش من بودن
Show all...
ملت های زیانمند از جنگ از جنگ بیزارند. در تمام دنیا جنگ طلبان محدودند اما این گروه محدود جنگ سازی می کنند و آدما را بجان هم می اندازند. از جنگ سود می برند. قدرت ها را در جهان بوجود می آورند و از بین می برند. امروز در تمام دنیا بزرگ اینقدر صلاح و جود دارد که اگر همه همزمان باهم در عقاید مختلف بجنگند شاید در ظرف یک هفته انسانی در روی زمین نماند. اینکه با ما چقدر زنده جان و نباتات تلف می شوند نیز نا معلوم است. الله رب خدا کسانی را هدایت می کند که خود خواهان هدایت باشند. شاید این گفته کتابی باشد که قبل از دین اسلام در دین دیگر گفته شده باشد. چه فرق می کند که یک انسان در هر دینی که باشند اگر انسان باشند از مراوده به آن احساس خوبی داری خوب باشی. بد ترین انسان آدمای دو روی است که خود را پشت نقاب ها پنهان می کنند. انسان های خوب به توصیف ما ضرورت ندارند. بخاطریکه به توانایی های خویش باور کامل دارند. هر گامی که بر می دارند سنجیده بر می دارند. خویش یک انسان خوب در هردینی قبل از دین اسلام هدایت شده ‌باشد و کار خوب کرده باشد، این را هیچ کس انکار کرده نمی تواند. معلومات غلط حقیقی نمی شود. اگر قرار باشد کار های اساسی را انجام دهیم باید کمی خود را حرکت دهیم و صادقانه تغییرات اساسی را از معارف کشور آغاز نماییم. اگر جناب رئیس جمهور دست لطیف پدرام و عزیز رویش را به گرمی بفشارد. عزیر رویش وزیر معارف لطیف پدرام وزیر خارجه. با بقیه جهوری خواهان متحد شوند، هیچ نیازی نیست ما صلح ننگین را با طالبان بپذیریم. ما اگر اجازه دهیم رژیم سیاه طالبان بر قانون اساسی مسلط شوند مهم نیست فقط صلح شود. اما حقیقتا دل آدم خون می شود وقتی پرپر شدن جوانان و عزیزان را در میدان جنگ در دور ترین نقطه سرحد تصور می کنم. این صلح که ارزش های ما با آن زیر پای شود را به هیچ و جه به عنوان کسی که در جنگ قربانی داده ام پذیرا نیستم شالالا. من زمانی را تصور می کنم که پدر کلانم در زمانی که چهار بچه داشت توانا بود و از داشتن حاجی و ملا به خود می بالید. همیشه گفته اند عمر آدمای خوب کوتاهه این را غلط گفته اند. عمر انسان خوب و بد دراز است اما همیشه نمی توانی میان این دو پدیده یکی را انتخاب کنی نام نیک نیک ثبت می شود نام بد بد. این بستگی به تو داره که چگونه نیک نام باشی، البته تعریف از نیک و بد خدا و شیطان به اندازه درک آدما آدما را در گیر می کند. من به عنوان جوان امروزه ذهنم درگیر است و آشفته. من بر علاوه جنگ در برابر دشمن با دوستان خود نیز درگیر جنگم. نمی دانم من چقدر جنگ طلب چقدر صلح طلب هستم؟ اما به شما به عنوان یک همسنگر این را به اطمنان گفته می توانم که به مادر وطن خدمت می کنم و خواهم کرد. اما به این شرط که جان من برای ملت و دولت ارزش داشته باشد. زمانکه دولت روی من سرمایگذاری کرده مسلما از من کار می خواهد. امروز از ما کارهای می خواهد که باید پلیس انجام دهد. بد ترین انسان آدمای دو روی است که خود را چنان که هست نمی نماید. به ما به عنوان افسران استخبارات بشری اجازه داده شود که روی معارف کار کنیم و اجازه ندهیم علم تجارتی شود. گرچه ما با سکتور های خصوصی مشکل نداریم. اما اگر ریاست کشف یک هیئت برسی مکاتب و مدارس را آغاز کند تمام موادات درسی باید چک و کنترول گردد. از پلان درسی و پلان سالانه اساتید باید تفتیش و کنترل صورت گیرد. این خداست که با ادبه تقصیر دلم نیست تماشای تو زیباست مادر من. آن زمان که به دوستم زنگ می زنم در خط اول در پوسته ای که آب آن را الاغ چرسی حمل می کند. از پوسته برامده نمی تواند. یک هفته نه که یک ماه روی صابون صالون و حمام را ندیده است. کاش می شد آدما را از روی داشتن آرامش شان فقیر و غنی می گفتند. نه خیر چنین نیست. مردمان در آخرین روز مرگ حضرت محمد به دو گروه تقسیم شدند. به آموزه های بودا گوش نکرده کنفوسیو بابه نانک زردتشت خردمند و مولانا را آزرده خاطر از دنیا روان کردند. کسانی که یک مکتب فکری از خود به یادگار می گذارند در اصل از لحاظ مالی فقیر تر از دنیا می روند. هر ورق کاغذ پول است. تمام مردم اروپا و امریکا زمانی بیدار شدند که محدود شدند. راه های ابریشم توسط ترکان عثمانی بروی شان بسته شد و اروپایی ها در صدد یافتن راه های جدید گردیدند. امروز راه بیرون رفت از چالش ها و مشکلات این مملکت آسان است. کافی ست سیاستمداران ورزیده از بین خود یکی را بر گزینند که بهترین باشد، دلسوز اولاد این سرزمین و به مادرش وفادار باشد. در گام دوم روی تولیدات اورگانیک کار کرده و نخبه ترین جوانان را از بهترین مکاتب و بهترین مدارس جمع آوری نموده و مدت پنج سال به کشور های جنوب و جنوب شرق آسیا برای تحصیل روان کنند. ما امروز می توانیم از تجارب خاور بزرگ درس گرفته و خود را از این فلاکت و بد بختی نجات دهیم.
Show all...
تا اینکه نواسه های پشتون، هزاره، تاجک، پشه ای، سادات و ... باهم طوری مخلوط گردیده اند که قابل تفکیک نیستند. در این جا ملیت را چه باید بگذاریم؟ معلومدار است که ملت افغان می شود، زیرا تمام این اقوام متذکره در خاک افغانستان زندگی می کنند. ملت سازی و ملت شدن یک کار سخت است، یک پروسه زمانگیر است که جامعه جهانی در افغانستان موفق به آن نشدند. شاید به قصد نخواستند ما ملت شویم. امروز جامعه جهانی در حال ترک کردن ماست. در اصل تمام ممالک همکار یک روزی ما را رها خواهند کرد، این حقیقت را باید بپذیریم که در طول تاریخ اجنبی ها در این خاک آشوب به پا کرده و رفته اند و ما را بحال خود ما رها کرده اند. امروز زمان آن است که بیدار شویم و کار کنیم برای خود و وطن خود. به امید یک صلح پایدار، به امید آبادی وطن، به امید کوشش برای آرامش کودکان این سر زمین🇦🇫✍🍏🏜✊🏡 با احترام دانشجو ۲۳۴
Show all...
یک دوستم که ماستری خود را در رشته انجنیری سیول از جاپان اخذ کرده است می گوید: تمام زیر بناهای افغانستان را می توان در ده سال باز سازی کرد و زیر بناهای دیگری ساخت. اما! فرهنگ حفظ آن در اذهان عامه وجود نداره. اگر وجود دارد هم خیلی ضعیف و در نزد بعضی از افراد خردمند و دلسوز، که در یک گوشه ای مصروف نان پیدا کردن و روزگار است که هیچ قدرتی ندارند و هیچ کاری انجام نمی دهند. بخاطر چه؟ خوب بخاطر اینکه توان ندارند. ما امروز می توانیم از تجارب آدمای که در حاشیه قرار گرفته و از این دولت ناراضی هستند استفاده نموده و به آسانی آنها را با خود دوست بسازیم. در گام سوم روی سیستم درسی معارف و تحصیلات عالی کار کنیم. تمام مواد درسی را بروز رسانی (update) کنیم. از تمام امکانات خود کار بگیریم. از هر شاگرد مکتب اگر ماهانه ۱۰ افغانی اخذ نماییم و بخاطر خریداری لوازم ضروری مکاتب هزینه کنیم ظرف پنج سال مکاتب ما به مجهز ترین مکاتب تبدیل خواهند شد. این کار ها زمان گیر است و حوصله می خواهد. اگر اساتید وطندوست ما اعم از دانشگاه و زایشگاه و مکاتب دست بدست هم دهند و این طرح را مدیریت کنند در ده سال آینده سطح سواد و آگاهی ما به صورت چشمگیر بالا خواهد بود. بخاطر رشد فرهنگ شهر نشینی ریاست های عقیدتی و فرهنگی وزارت خانه مسابقات کتاب خوانی را برگذار نمایند. وزیر اطلاعات و فرهنگ اگر این امکانات را در مکاتب، مدارس و دانشگاه ها فراهم کند، این کار نتیجه مثمر خواهد داد. اگر بخاطر مدیریت آب های زیر زمینی و جاری خود از تجارب کشور های همسایه و ترکیه و اسرائیل استفاده کنیم در بازسازی وطن گام بزرگ برداشته ایم. بطور مثال در کشور تاجیکستان برای ساختن بند برق از مردم کمک خواست. مردم که در نواحی ساخت بند برق زندگی می کردند تمام داشته های خود را بخاطر ساختن بند برق سرمایه گذاری کردن، وقتی برق فعال شد؛ مردم در سفره دولت شریک شدند. همینطور کشور اسرائیل بخاطر نداشتن آب شیرین از ترکیه آب خوردن خود را خریداری کرد و بخاطر زراعت تزئینی، آب باران را ذخیره می کنند. وقتی هزاران راه برای زیست مسالمت آمیز داشته باشیم، بیهوده برای چه بجنگیم؟ صلح را همه دوست دارد. اما گاهی انسان نا گزیر می شود بجنگد. بجنگد برای بقای خود، برای زندگی، برای بودن در کنار هزاران و میلیارد ها انسان دیگر. به قول چارلی در این جهان پهناور برای همه به اندازه کافی جا است. انسانها قبل از اینکه جایگاه واقعی خود را درک کنند در صدد تصرف جایگاه کسی دیگر تکاپو می کنند. اینجاست که تعارض رخ می دهد. بین آدمها زد و بند به وجود می آید. جنگ به وجود می آید. تمام ما مردمان نیم عمر را در خواب خود بیدار هستیم، بخاطر که مدام صلح را خواب می بینیم. زندگانی ما چون آب روان جاری ست که هرگز نمی توانی در زمان که امروز قرار داری قرار داشته باشد. اگر هم احتمالا داشته باشی در فکر امروز بوده نمی توانی. گاهی که نمی توانی به فکر گذشته باشی، دلیل دارد. تو بعضی وقایع که در ذهن و ظمیر خود آگاه و ناخود آگاهت هک کرده ای نمی توانی فراموش کرده نمی توانی جان برادر، وطندار گلم. چیز های که در ذهن تو حک شده اند، زندگی تو را رقم خواهند زد. تصامیم که در زمان های دشوار و شرایط سخت می گیری مسیر زندگی تو را مشخص می سازد. آمادگی یوق. زمزمه قلمه. نمی دانم مردمان که با خود درگیرند، اگر با دیگران درگیر باشد؛ یا می میرند یا قهرمان می شود. قهرمان سازی در این قرن برجهان حکمروایی کرد. از سراسر جهان هزاران رهبر جمع آوری و ساخته شد. زمانی که به جامعه تقدیم گردیدند، به یک دیدگاه خاص پابند نبودند. انسان ها را می توان فعالیت هایش را محدود کرد. اما طرز دیدگاه و طرز فعالیت و اندیشیدن انسان را هرگز نمی توان مهار کرد. بجای مهار کردن همدیگر بال و پر هم باشیم و آب های خود را برای خود مهار کنیم. راهی را بسازیم که معادن خود را استخراج کنیم. برای ملت سازی کار کنیم. ملت شدن اولین گام است برای همدیگر پذیری و پیشرفت. فرض کن شهرک رهایشی در جوار معدن حاجی گک ساخته می شود. انجنیران و کارگران از نواحی مختلف افغانستان استخدام می شوند که از هر قوم است. در اینجا یک شخص هزارگی و با برادر پشتون و تاجک اش که از دوران تحصیل همدیگر را می شناسند باهم زندگی می کنند. در کلنیک، مکتب و مسجد شهرک هر روز همدیگر را می بینند. همچنان اکثر آنهای که یک زره شیمه و شربت دارند در میدان های والیبال و باسکیت بال باهم ورزش اجتماعی را اجرا می نمایند. در این میان یک دختر هزاره با یک بچه پشتون عروسی می کند. در طرف دیگر یک ازبک و نورستانی همینطور تاجک و ترکمن و... بعد از بیست سال بچه نورستانی که پدرش نورستانی است و مادرش ازبک عاشق دختری می شود که مادرش هزاره و پدرش پشتون است. آدما بدون در نظر داشت قوم و قبیله باهم مخلوط می شوند و در کنار هم زندگی مسالمت آمیز را به پیش می برند.
Show all...
IMG_6890.mp424.78 MB
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.