cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

جان‌پناه

[ She was a fairy, stuck in an unromantic mundane world, with no magic and no beauté, trying to paint some color into life, using her magic to heal this unenchanted world. ] Contact: @jaanpanahletersbot “Magic works when emotions are involved.”

Show more
Advertising posts
1 345
Subscribers
+1024 hours
+107 days
+10630 days
Posting time distributions

Data loading in progress...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Publication analysis
PostsViews
Shares
Views dynamics
01
من حتی نحس‌ترین روزهای زندگیم رو هم با تاریخ و ساعت یادمه…
885Loading...
02
به قدری به جزییات ریز اهمیت می‌دم که فکر نکنم کسی به اندازه من متوجهشون بشه. من متوجه کلمه‌ی جدیدی که توی جمله‌ت سه روز پیش به‌کار بردی می‌شم و می‌دونم این کلمه رو از توی کدوم کتاب یاد گرفتی. به گل زردی که ماه پیش از گوشه‌ی خیابون چیده بودی و کنار جیب شلوارت گذاشته بودی، به ساعتی که اولین بار با هم صحبت کردیم و تاریخی که رفتیم با هم یه کاپوچینو از کنار خیابون گرفتیم. خیلی وقت‌ها حتی وقتی دوست‌هام سالگرد خودشون و پارتنرشون رو یادشون رفته، این منم که یادشون میارم. همه جزییات ریز من رو به شگفتی وا می‌دارن و جایی سحرآمیز در گوشه ذهنم ثبت می‌شن و هیچوقت از اونجا نمی‌رن. نمی‌دونم می‌شه بهش گفت هدیه یا طلسم؛ اما برام ناراحت‌کننده‌ست که هیچ کس دیگری به اندازه من انقدر جزییات براش اهمیت نداره که بهم بگه: «اون‌روز دستت رو زده بودی زیر چونه‌ت، گوشواره‌های سبزت رو انداخته بودی و سفید پوشیده بودی، یک‌تای ابروهات بالا بود اما توی دلت داشتی ریز ریز می‌خندیدی. چشم‌هات می‌خندیدن. چشم‌هات خوشحال بودن.»
917Loading...
03
Media files
1080Loading...
04
رعنا داشت برام از سوپرویژنش تعریف می‌کرد؛ می‌گفت دکتر چاووشی می‌گفت بازه بیست تا بیست و‌ پنج سالگی برای روابط تاکسیک و تجربه‌ست. تعریف می‌کرد که خودش یک تجربه خیلی بدی داشته و از اون به بعد هر دختری وارد زندگیش می‌شد رو با متر و معیار اون در نظر می‌گرفت. هر کسی شبیه اون آدم نبود، براش خوب بود. فکر می‌کنم متر و معیار من تویی. ثانیه‌ای که می‌بینم کسی حتی ذره‌ای شبیهته، سریعا خودم رو عقب می‌کشم. دلم برات می‌سوزه که کسی اینطور ازت یاد می‌کنه. دلم برای خودم می‌سوزه که اینطور ازت یاد می‌کنم.
21510Loading...
05
Media files
2080Loading...
06
با حال زار و‌ قلب ناآروم رفتم سر جلسه شخصیت‌پردازی امشب و با لبخند اومدم بیرون ازش.✨ چرا غصه تا کلمات و دوستی‌ها رو دارم؟🪄
1980Loading...
07
تا همین الان مونده بودیم توی کلاس. کتاب‌ها رو تحلیل کردیم، نویسنده‌ها رو، حتی تیلور سوییفت رو. :)))) واقعا از هر صحبتی که ختم به نوشتن و ادبیات شه لذت می‌برم. ✨
2422Loading...
08
جلسه‌ی شخصیت‌پردازی امشب به قدری خوش گذشت که >>>> کاش همیشه از این جلسات داشته باشیم.
2472Loading...
09
Conclusion : Never care about a man's words, they fool you!
2112Loading...
10
جایی که حتی دیگه fictional men هم جوابگو نیستن:
2170Loading...
11
اوکی دو فصل رفتم جلوتر. همه‌ی مردا کنسلن.
2052Loading...
12
مردهای بریتیش یا اسکاتیش. 🤭
660Loading...
13
تایپت توی مردا چیه؟
660Loading...
14
😂😂 من برای آنکراش کردن‌هام دلیل دارم. بیخودی کسی آنکراش نمی‌شه.
660Loading...
15
https://t.me/MyUntoldStories/50340 تو هم؟🤣
660Loading...
16
کتاب، دفتر، دفترچه، خودکار.
660Loading...
17
عه یادم رفته ناشناس رو بردارم؟ :))) جالب بود.
650Loading...
18
بیشترین خریدات در کل چی ان؟
640Loading...
19
I need to get rich ASAP, I’m too expensive.
2202Loading...
20
با بیست هزار تومن ته حسابم دارم برنامه می‌ریزم کلی کتاب و دفترچه و خودکار و پلنر و ماگ بگیرم. 💅🏻
2261Loading...
21
لئو آدما بازیچه‌ت نیستن که کراش می‌زنی فرداییش آنکراش.
2075Loading...
22
تا 70% تخفیف خرید کتاب زبان در نمایشگاه کتاب زبانمهر b2n.ir/zpbf [برای شما که می‌خواید کتاب‌های زبان اصلی یا ایلتس بگیرید.]
54752Loading...
23
کاش شوهرم هم مثل بابا، جنتلمن و caring باشه.
2420Loading...
24
چون‌که امروز I feel so high school.
2480Loading...
25
Media files
2476Loading...
26
مشغول کتاب خریدن بودم. 😂 دیگه واقعا شب‌بخیر.
1670Loading...
27
ببینم قرار نبود شما ساعت ده بخوابی؟😒
1620Loading...
28
چشم چشم. 😁
1561Loading...
29
رویا میشه هر چهارتاتون بیاید صندلی داغ بازی کنیم؟ 🥹
1521Loading...
30
عاشق گل هستم! و عاشق وقت‌هایی که آدم‌ها بهم گل هدیه می‌دن! همه گل‌ها رو دوست دارم. :)))))))
1382Loading...
31
گل دوست داری؟ گل موردعلاقت چیه؟
1361Loading...
32
جنتلمن بودن. واقعا جنتلمن بودن.
1320Loading...
33
مهمترین ویژگی که پسری داشته باشه جذبش میشی چیه
1271Loading...
34
😂😂😂 آدم‌ها متفاوتن به طبع. توی دوستی ما چهارتا خوشبختانه حسادت نیست و همیشه کمک کردن و پیشرفت و کامل کردن هم بوده.
1220Loading...
35
حالا اگه دوست من بود و با دوستش دوست میشدم قشنگ منو پااااره میکرد💅🏻 خدا واسه هم نگهتون داره و شمیم هم گنجشک اعظم ماست که همیشه با خودش خوشی داره. پیامای توام ثابت کرد اینو که بچم خیلی مهربونه و حسود نیست
1430Loading...
36
من و شمیم یک جور غریبی به هم وصلیم جداً. دقیقا رابطه‌مون شبیه رابطه رجینا و اِما توی ouat هست، انگار که هر کدوم قدرت‌های جادویی خودمون رو داشته باشیم، اما کنار هم قوی‌تریم. پرابتای منه به قولی. با رعنا رابطه عمیق احساسی و خانوادگی دارم. به حدی که امروز مامانم داشت برای لباسش پارچه انتخاب می‌کرد سایز بزنه. :))) دیگه رسما داریم با هم زندگی می‌کنیم و خواهر بزرگتر منه. یگانه برام اون بخشیه که اگر نبود شاید خیلی وقت‌ها نمی‌تونستم ادامه بدم. بخاطر مدل رابطه‌ای که باهم داریم، ابراز احساسات من به یگانه کمتر از بقیه‌ست و شدت شوخی‌هامون‌ با هم بیشتره، و خودش خیلی وقت‌ها نمی‌دونه چقدر برای من عزیز و مهمه و وجودش توی زندگیم حیاتیه. اما یگانه برام جاییه که وقتی کم می‌آوردم بهم قول رسیدن می‌داد و پینش می‌کرد توی پی‌ویمون و حالا همه‌ی پین‌هامون رو بهش رسیدم. :))
1373Loading...
37
رویا تو این رابطه چهارنفرتون هرکدوم کامل کننده کجای زندگیتن؟ و صادقانه میتونی بگی وابستگی قلبیت به کدوم و چرا بیشتره؟ من ستایشگر این رابطه بین شمام🤍
1271Loading...
38
توی رابطه ما چهارتا (من، شمیم، رعنا، یگانه) هر کدوم به شیوه خاص خودمون به همدیگه نزدیکیم. شیوه‌ای که به رعنا نزدیکم با شیوه‌ای که به شمیم نزدیکم یکی نیست، اما جفتشون نزدیکن. در کل «تر» نداره.
1242Loading...
39
شمیم تو و رعنا رو آشنا کرد ولی الان رعنا بهت نزدیک تره چقدر عجیب شمیم ناراحت نمیشه از این موضوع؟
1251Loading...
40
رعنا: همراه، همدم، هم‌مسیر، خانواده. شمیم: رجینا، جادو، سحرآمیز. آیناز: نقطه امن، آرامش، شوهر. سارا: شریک، رها، مسیر دوتایی زندگی. یگانه: ساپورتیو، شنونده، یاریگر. نیما: امنیت، اعتماد، گرم بودن پشت، جنتلمن.
1253Loading...
من حتی نحس‌ترین روزهای زندگیم رو هم با تاریخ و ساعت یادمه…
Show all...
به قدری به جزییات ریز اهمیت می‌دم که فکر نکنم کسی به اندازه من متوجهشون بشه. من متوجه کلمه‌ی جدیدی که توی جمله‌ت سه روز پیش به‌کار بردی می‌شم و می‌دونم این کلمه رو از توی کدوم کتاب یاد گرفتی. به گل زردی که ماه پیش از گوشه‌ی خیابون چیده بودی و کنار جیب شلوارت گذاشته بودی، به ساعتی که اولین بار با هم صحبت کردیم و تاریخی که رفتیم با هم یه کاپوچینو از کنار خیابون گرفتیم. خیلی وقت‌ها حتی وقتی دوست‌هام سالگرد خودشون و پارتنرشون رو یادشون رفته، این منم که یادشون میارم. همه جزییات ریز من رو به شگفتی وا می‌دارن و جایی سحرآمیز در گوشه ذهنم ثبت می‌شن و هیچوقت از اونجا نمی‌رن. نمی‌دونم می‌شه بهش گفت هدیه یا طلسم؛ اما برام ناراحت‌کننده‌ست که هیچ کس دیگری به اندازه من انقدر جزییات براش اهمیت نداره که بهم بگه: «اون‌روز دستت رو زده بودی زیر چونه‌ت، گوشواره‌های سبزت رو انداخته بودی و سفید پوشیده بودی، یک‌تای ابروهات بالا بود اما توی دلت داشتی ریز ریز می‌خندیدی. چشم‌هات می‌خندیدن. چشم‌هات خوشحال بودن.»
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
رعنا داشت برام از سوپرویژنش تعریف می‌کرد؛ می‌گفت دکتر چاووشی می‌گفت بازه بیست تا بیست و‌ پنج سالگی برای روابط تاکسیک و تجربه‌ست. تعریف می‌کرد که خودش یک تجربه خیلی بدی داشته و از اون به بعد هر دختری وارد زندگیش می‌شد رو با متر و معیار اون در نظر می‌گرفت. هر کسی شبیه اون آدم نبود، براش خوب بود. فکر می‌کنم متر و معیار من تویی. ثانیه‌ای که می‌بینم کسی حتی ذره‌ای شبیهته، سریعا خودم رو عقب می‌کشم. دلم برات می‌سوزه که کسی اینطور ازت یاد می‌کنه. دلم برای خودم می‌سوزه که اینطور ازت یاد می‌کنم.
Show all...
00:04
Video unavailableShow in Telegram
Repost from یادگاری🪄
با حال زار و‌ قلب ناآروم رفتم سر جلسه شخصیت‌پردازی امشب و با لبخند اومدم بیرون ازش.✨ چرا غصه تا کلمات و دوستی‌ها رو دارم؟🪄
Show all...
تا همین الان مونده بودیم توی کلاس. کتاب‌ها رو تحلیل کردیم، نویسنده‌ها رو، حتی تیلور سوییفت رو. :)))) واقعا از هر صحبتی که ختم به نوشتن و ادبیات شه لذت می‌برم. ✨
Show all...
جلسه‌ی شخصیت‌پردازی امشب به قدری خوش گذشت که >>>> کاش همیشه از این جلسات داشته باشیم.
Show all...
Repost from N/a
Conclusion : Never care about a man's words, they fool you!
Show all...
جایی که حتی دیگه fictional men هم جوابگو نیستن:
Show all...