تفسیر قرآن ڪریم
✍ شیخ عبدالعزیز طریفی: قرائت قرآن با تدبر و اندیشه، انسان را در راه انجام وظایف و تحمل سختیها یاری میدهد: ﴿وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا (۴) إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا﴾ [مزمل: ۴ ـ ۵] منبع : تفسیر انوار القرآن عبدالرئوف مخلص
Show more310
Subscribers
No data24 hours
+17 days
-230 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
﴿لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا يَسْتَجِيبُونَ لَهُمْ بِشَيْءٍ إِلَّا كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْمَاءِ لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ﴾
✍ تفسیر سوره رعد آیهی ۱۴ :
«دعوت حق برای اوست» ابنعباس رضیاللهعنه میگوید: «دعوت حق، کلمه حق یعنی لا اله الا الله است». یعنی: برای خدای متعال است بر عهده خلق وی که او را به یگانگی بخوانند و دین خویش را برای او خالص گردانند.
امام شوکانی در تفسیر «دعوتحق» میگوید: «یعنی دعای حق از آن خدای سبحان است و آن عبارت است از دعای انسان به بارگاه الهی در هنگام ترس و بیم زیرا در این حال جز خدای سبحان کسی دیگر به یاری خوانده نمیشود چرا که در هنگام انقطاع اسباب مادی، فقط حق تعالی قادر به اجابت گفتن انسان درمانده است. پس کسی که او را در این حال بخواند، بیگمان او را به حق خوانده است».
«و کسانی که جز خدا را میخوانند، به هیچ وجه جوابی به آنان نمیدهند» یعنی: خدایانی که مشرکان آنها را بجز خدای سبحان میخوانند و پرستش میکنند، هیچ پاسخی به هیچ خواستهای از خواستههایشان ـ هر چه که باشد ـ نمیدهند «مگر مانند کسی که دو دستش را بهسوی آب بگشاید تا آب به دهانش برسد درحالی که هرگز آن» آب «به او رسنده نیست» یعنی: خدایان به پرستشگران خویش در دعاهایشان هیچ پاسخی نمیدهند مگر مانند پاسخ دادن آب برای کسی که دو دوستش را از دور بهسوی آن دراز نموده و میخواهد تا آب از همان دوردست حرکت کند و خود را به او برساند، طبیعی است که آب هیچ پاسخی به این شخص نمیدهد زیرا آب نیاز آن شخص را به خود احساس نمیکند و قادر نیست که خواسته وی را اجابت گوید.
به قولی: کسانی که بتان و مردگان را میخوانند، به کسی تشبیه شدهاند که دستش را بدون در کار بودن ریسمان و دلوی، بهسوی چاه آب دراز نموده و از آن آب میطلبد «و دعای کافران جز در بیفایدگی نیست» یعنی: دعای کافران هدر و باطل و نابود است زیرا این دعا به هیچ وجهی از وجوه به حالشان سودی نمیبخشد.
🦋 @TafsirQuran_Karim
👍 1
﴿وَيُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلَائِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ وَيُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَيُصِيبُ بِهَا مَنْ يَشَاءُ وَهُمْ يُجَادِلُونَ فِي اللَّهِ وَهُوَ شَدِيدُ الْمِحَالِ﴾
✍ تفسیر سوره رعد آیهی ۱۳ :
«رعد به حمد او تسبیح میگوید» مانعی از آن وجود ندارد که خداوند متعال رعد را به نطق آورد زیرا صدای مهیب رعد، شاهد عظمت و قدرت خداوند متعال است.
به قولی: تسبیح رعد، گواهی وی به قدرت خداوند متعال است، بیآنکه نطق کند.
«و فرشتگان نیز از بیم او» تسبیحش میگویند «و صاعقهها را میفرستد و با آنها هر که را بخواهد» از خلقش «مورد اصابت قرار میدهد» و بدینگونه او را نابود میکند «در حالی که آنان درباره خدا مجادله میکنند و او شدیدالمحال است».
محال: مکر است.
مکر خداوند متعال: رساندن ناخوشی و بدی به هر کسی است که مستحق آن باشد.
ابنکثیر در بیان سبب نزول آیه میگوید: رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم مردی را بهسوی کسی از فراعنه عرب فرستاده به آن فرستاده فرمودند: «برو و او را بهسوی من فراخوان». آن مرد رفت و به او گفت: رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم تو را فرامیخوانند. آن فرعون متکبر در پاسخ وی گفت: مگر رسول خدا کیست و خدا متعال چیست؟ آیا او از طلاست، یا از نقره، یا از سرب؟
آن مرد نزد رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم بازگشت و به ایشان گفت: یارسولا ! من به شما گفتم که او سرکشتر از آن است که چنین دعوتی را اجابت گوید، رفتم و او در پاسخم چنین و چنان گفت.
رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم برای بار دوم او را بهسویش فرستادند، او رفت و این بار نیز از وی چنین پاسخی شنید. بار سوم در اثنایی که فرستاده رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم با وی در حال گفتوگو بود، ناگهان خدای متعال ابری را بر سر آن مرد فرعون منش فرستاد، آن ابر غریدن گرفت و از آن صاعقهای جهید و بر فرق سرش فرود آمد و نابودش کرد.
همان بود که خدای متعال این آیه کریمه را نازل فرمود. در بیان سبب نزول این آیه، روایات دیگری نیز آمده است.
در حدیث شریف آمده است که رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم چون صدای رعد را میشنیدند و برق صاعقه را میدیدند، میگفتند: «اللهم لا تقتلنا بغضبك ولا تهلكنا بعذابك وعافنا قبل ذلك». «بار خدایا! ما را با غضب خود نکش، با عذاب خود هلاک نکن و قبل از اینها ما را عافیت بخش».
همچنان طبرانی از ابنعباس رضیاللهعنه روایت میکند که رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم در حدیث شریف فرمودند: «چون صدای رعد را شنیدید، خدا متعال را یاد کنید زیرا رعد بر ذاکر خدا متعال اصابت نمیکند».
لذا خواندن این دو آیه در هنگام رؤیت رعد و برق سنت است.
همچنین در حدیث شریف به روایت ابوهریره رضیاللهعنه آمده است که چون رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم صدای رعد را میشنیدند، این آیه را میخواندند: «سبحان من يسبح الرعد بحمده والملائكة من خيفته وهو على كل شيء قدير: پاکا خدایی که رعد به حمد وی و فرشتگان نیز از بیم وی تسبیح میگویند و او بر همه چیز تواناست».
سپس فرمودند: «اگر کسی این دعا را خواند و باز صاعقه بر او اصابت کرد، دین وی بر من است». و از آنجا که صاعقه نقمتی است که خدای متعال با آن انتقام میگیرد پس این پدیده در آخرالزمان بسیار واقع میشود. چنانکه در حدیث شریف آمده است: «هنگامی که قیامت نزدیک شود، صاعقهها بسیار میشود...».
🦋 @TafsirQuran_Karim
💔 1
﴿هُوَ الَّذِي يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَيُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ﴾
✍ تفسیر سوره رعد آیهی ۱۲:
«و اوست آنکه برق را برای بیم و امید به شما مینمایاند» تا بترسید و امید بندید.
ترس برای مسافر است که با مشاهده رعدوبرق، دل نگران فرود آمدن باران میشود زیرا او از باران متأذی میگردد اما امید برای مقیم است که چون برق را ببیند، به نزول باران امیدوار میشود.
«و» اوست آن که «ابرهای گرانبار را» که بهسبب آبی که در آنهاست، گرانبارند «پدیدار میکند».
🦋 @TafsirQuran_Karim
❤ 1
﴿لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ﴾
✍ تفسیر سوره رعد آیهی ۱۱ :
«برای او فرشتگانی است از پی یک دیگر آینده که او را به فرمان خدا از پیش رو و از پشت سرش نگهبانی میکنند» یعنی: بر هر یک از انسانها در همه حالات، فرشتگانی گماشتهاند که او را مطابق آنچه که خداوند متعال به ایشان فرمان داده است نگهبانی میکنند، نه اینکه قادر باشند تا از امر الهی سرپیچی کنند.
به قولی: فرشتگان انسانها را از آسیب جنیان نگهبانی میکنند.
به قولی دیگر: او را به امر خدای متعال از امر وی نگهبانی میکنند ولی چون قضا و قدر آمد، از وی دست برمیدارند. اینان فرشتگان نگهبان (ملائکه حفظه) اند که بعضی از پی بعضی دیگر میآیند و او را از همه جهات و جوانب در نگهبانی خود دارند.
از ابن عباس رضیاللهعنه روایت شده است که فرمود: این آیه کنایهای در مورد شاهان و امیران است که پاسدارانی را از پیش رو و پشت سر برای نگهبانی خود میگمارند، خداوند متعال میفرماید: آیا از آنان در برابر امر من نگهبانی میکنند؟ غافل از آن که چون من به کسی بدیای را اراده کنم، هیچ نیرویی توان برگرداندن آن بدی را از وی ندارد و نگهبانان هرگز چیزی را از او دفع نمیتوانند کرد».
بلی! خدای منان به هر انسان چهار فرشته را در شب و چهار فرشته را در روز اختصاص داده است که دو تن از آنان نگهبان و دو تن نویسندهاند و فرشتگان شب از پی فرشتگان روز میآیند.
فرشتگان نگهبان وظایفی دارند، مانند نگهبانی انسان در شب و روز از مضرات و حوادث به اذن و امر و رعایت الهی که این فرشتگان دو تناند، یکی از جلو او را نگهبانی میکند و دیگری از پشت سر.
دو فرشته دیگر، مأمور حفظ و نگهبانی اعمال خیر و شر انسانند که یکی از آنها به جانب راست وی گمارده است و دیگری به جانب چپش و این دو فرشته، اعمال وی را مینویسند، فرشته دست راست اعمال نیک او و فرشته دست چپ، اعمال بد او را مینویسد.
پس مجموع فرشتگان گمارده و موکل برای هر انسان، چهار فرشته در روز و چهار فرشته در شب اند که در هر نوبت، دو تن محافظ و دو تن نویسنده میباشند. چنان که در حدیث شریف آمده است: «بر شما فرشتگانی در شب و فرشتگانی در روز پیدرپی میآیند و هر دو گروه در نماز صبح و نماز عصر یکجا میشوند...».
در حدیث شریف دیگری آمده است: «همانا با شما کسانی هستند که هرگز از شما جدا نمیشوند مگر در هنگام رفتن به قضای حاجت و در هنگام جماع. پس از آنان حیا کنید و گرامیشان بدارید».
«در حقیقت خداوند حال قومی را تغییر نمیدهد» از نعمت و عافیت «تا وقتی آنان آنچه در دلهایشان دارند» از طاعت خداوند متعال «تغییر دهند» پس پروردگار نعمتی را که بر قومی ارزانی داشته است، سلب نمیکند تا آن قوم، آنچه را که در ضمیرش از خیر و اعمال نیک است، تغییر ندهد لذا حفظ و نگهداری فرشتگان نعمتی است که خدای متعال در هنگام دگرگون شدن نفسها بهسوی شر، آن را دگرگون میکند.
«و چون خداوند برای قومی بدیای را بخواهد» یعنی: آسیب و نابودی و عذابی را «پس هیچ برگشتی برای آن نیست» یعنی: هیچ برگردانی ندارد.
به قولی معنی این است: چون خداوند متعال برای قومی بدیای اراده کند، دلهایشان را کور میکند تا بلا را برگزینند «و برای آنان بجز او هیچ کار سازی نیست» که کاروبارشان را به سامان آورد و چون بهسویش پناه برند، عذاب الهی را از آنان دفع کند.
بنابراین، تحول از طاعت خدای متعال بهسوی معصیت وی، در نهایت؛ تحول از نعمت بهسوی مصیبت، از آسایش بهسوی رنج و از عزت بهسوی ذلت است ـ که خدای متعال ما را از این ورطه مهلک در پناه خود نگاه دارد.
🦋 @TafsirQuran_Karim
👍 2
﴿سَوَاءٌ مِنْكُمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَمَنْ جَهَرَ بِهِ وَمَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّيْلِ وَسَارِبٌ بِالنَّهَارِ﴾
✍ تفسیر سوره رعد آیهی ۱۰ :
«یکسان است» در علم وی «کسی از شما سخن را پنهان بدارد و کسیکه آن را فاش گرداند» پس حق تعالی هر چه را که انسان پنهان کند، میداند همان گونه که علم وی به آنچه که او از خیر و شر آشکار میگرداند، نیز احاطه دارد «و» میداند «کسیکه در شب پنهان است».
یعنی: حق تعالی به موجوداتی که در پرده شب پنهان و از عرصه دید چشمها دورند، علم و احاطه دارد «و» نیز احاطه دارد به «کسی که در روز آشکارا حرکت کند» بنابراین، موجودات آشکار، یا پنهان در پرده تاریکیها، همه در پیشگاه علم خدای دانا یکسان و برابرند.
ملاحظه میکنیم که در این سه آیه، کمال علم الهی با بیانی نهایت رسا، شافی و کافی متجلی شده است.
آری! حق تعالی به همه جزئیات و مفردات هستی داناست، به مقادیر و حدود اشیا داناست، به همه موجودات نهان و به همه اشیای آشکار داناست، علم وی بر همه اشیا ـ بی هیچگونه فرقی میان پنهانها وآشکارها ـ محیط است؛ او ناظر است بر دل تاریکیها چنانکه ناظر است بر درخششها و جلوهگریها.
🦋 @TafsirQuran_Karim
👍 1
﴿عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعَالِ﴾
✍ تفسیر سوره رعد آیهی ٩ :
«دانای غیب و شهادت است» یعنی: خدای متعال دانای هر امر پنهان از میدان حس و دانای هر آشکار محسوس و حاضری است.
یا دانای هر معدوم و هر موجودی است «بزرگ بلند مرتبه است» یعنی: حق تعالی با قدرت و عظمت و سلطه قاهرانه خویش، از هر چیز بزرگ و برتر است.
🦋 @TafsirQuran_Karim
❤ 1
﴿اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثَى وَمَا تَغِيضُ الْأَرْحَامُ وَمَا تَزْدَادُ وَكُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدَارٍ﴾
✍ تفسیر سوره رعد آیهی ۸ :
«خداوند میداند آنچه را که هر زنی در شکم بار میگیرد» از نطفه، یا علقه، یا مضغه؛ از نر یا ماده، از زیبا یا زشت، از سعید یا شقی و اینکه آن جنین در چه حال و وضعی قرار دارد «و» نیز میداند «آنچه را که رحمها میکاهند و آنچه را که میافزایند».
مراد افزایش حجم رحم با رشد رو به فزون حمل در آن و کم شدن حجم رحم با بیرون آمدن طفل از آن است.
یا مراد، افزونی حجم رحم با افزونی تعداد بچه است زیرا گاهی رحم حامل دوقلو یا چند قلو میشود.
یا مراد از کاستی رحم، کاستی آن با سقط جنین است. همچنان محتمل است که افزونی یا کاستیحجم رحم، به مدت زایمان نیز بستگی داشته باشد.
پس در هر یک از این امور، معجزهای است «و هر چیزی نزد او اندازهای معین دارد» که خداوند متعال آن را با موازین، مقادیر و نسبتهای ثابت و معلومی در نزد خویش مرتب و مقدر نموده و بر وفق نظام محاسبه شدهای آن را به حرکت درآورده است که از جمله این پدیدههای هدفدار با برنامه و نظم و حساب، یکی هم نوع جنین و حجم رحمهای زنان و مدت حمل و حیض آنان است.
این یکی دیگر از آیات معجز علمی قرآن کریم است که گستره تمام علوم و معارف تجربی را در نوردیده به طوری که هر اندازه دانشمندان در عرصههای هستی کاوش کنند و هر چه به میدان آورند، در راستای کشف جلوههای شهودی این آیه است.
🦋 @TafsirQuran_Karim
👍 1
﴿وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ﴾
✍ تفسیر سوره رعد آیهی ٧ :
اما موضع سوم از مواضع ستیزهجویانه کفار عبارت است از: «و کافران میگویند: چرا بر این پیامبر نشانهای آشکار از سوی پروردگارش نازل نشده است؟» یعنی: چرا بر او معجزه دیگری غیر از آنچه با خود از آیات معجز آورده، نازل نگردیده، همچون معجزات حسیای که بر پیامبران دیگر نازل شد، مانند عصای موسی و شتر صالح و امثال آن؟
عجب است که آنها نشانههای حسیای مانند انشقاق قمر، انقیاد درخت، تبدیلشدن عصا به شمشیر، جوشیدن آب از بین انگشتان پیامبر صلیاللهعلیهوسلم و امثال آن از معجزات را دیدند، اما از روی عناد باز هم نشانههای جدیدی درخواست کردند.
پس بدان که مشکل آنها نبودن نشانه و معجزه نیست «ای پیامبر! تو فقط هشدار دهندهای» که آنان را از آتش دوزخ بیم و هشدار میدهی و کار معجزات به تو هیچ ارتباطی ندارد.
آری! رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم طبق فرمان الهی مسئولیت انذار و بیمدهی را که بر عهدهشان بود، به نیکوترین شکل به سر رسانده و به بلیغترین وجه انجام دادند.
«و برای هر قومی راهنمایی است» یعنی: پیامبری است که آنان را بهسوی آنچه که هدایت و رشدشان در آن است، دعوت و راهنمایی میکند.
🦋 @TafsirQuran_Karim
👍 1❤ 1
﴿وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَقَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلَاتُ وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِلنَّاسِ عَلَى ظُلْمِهِمْ وَإِنَّ رَبَّكَ لَشَدِيدُ الْعِقَابِ﴾
✍ تفسیر سوره رعد آیهی ۶ :
آنگاه موضعگیری دوم کفار چنین بیان میشود:
«و پیش از حسنه، به شتاب از تو سیئه میطلبند».
سیئه: عذاب مهلک، و حسنه: عافیت و راحت و سلامتی است.
یعنی: آنان از شدت کفر، عذاب را قبل از سلامت و عافیت میطلبند «حال آنکه پیش از آنان عقوبتها گذشته است» یعنی: بر امثالشان از تکذیبکنندگان، عذابها گذشته است پس چرا از سرگذشتهای ننگین پیشینیانشان درس عبرت نگرفته و از فرود آمدن نظیر آنچه که بر امتهای پیشین گذشته است، خود را بر کنار نگه نمیدارند.
«و بهراستی پروردگارت بر مردم بخشایشگر است» یعنی: صاحب گذشت و بخشایشی بزرگ است «با وجود ستمکار بودنشان» پس با وصف استمرارشان در ارتکاب گناه، به شتاب عذابشان نمیکند و این است راز عدم فرود آمدن عذاب عاجل برآنان.
ابنعباس رضیاللهعنه میگوید: «این امیدوارترین آیه در کتاب خداست».
سعیدبنمسیب میگوید: چون این آیه نازل شد، رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم در حدیث شریف فرمودند: «اگر عفو و گذشت خداوند متعال نمیبود، هیچکس به گوارایی و خوشی زندگی نمیکرد و اگر بیم و عذاب وی نمیبود، بیگمان هرکس بر عفو و کرمش تکیه میکرد»، یعنی: از ارتکاب هیچ محظوری ابا نمیورزید.
«و بیگمان پروردگارت سخت کیفر است» پس سرکشان تکذیبکننده کافر را به عذابی سخت ـ بر وفق آنچه مشیت وی اقتضا کند ـ عذاب میکند، بدین جهت، او مهلت میدهد اما مهمل و متروک نمیگذارد و سرانجام به حساب کارها رسیدگی میکند.
🦋 @TafsirQuran_Karim
👍 1
﴿وَإِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَإِذَا كُنَّا تُرَابًا أَإِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ أُولَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ وَأُولَئِكَ الْأَغْلَالُ فِي أَعْنَاقِهِمْ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾
✍ تفسیر سوره رعد آیهی ۵ :
اینک بنگریم به نخستین موضعگیری از این مواضع کفار:
«و اگر تعجب کنی» ای محمد صلیاللهعلیهوسلم از تکذیب آنان «پس این سخن آنان عجیبتر است» که در تکذیب معاد گفتند: «آیا وقتی خاک شدیم، به راستی در آفرینش جدیدی خواهیم بود؟» یعنی: آیا از بستر خاکیمان دوباره به خلعت وجود آراسته میشویم و به میدان حشر و نشر در عرصهگاه معاد باز میآییم؟ بدینگونه، اعاده حیات خویش را انکار کرده و آن را بعید پنداشتند در حالیکه پروردگار توانا بر ایجاد خلق بیهیچ گونه نمونه سابقی، به طریق اولی بر اعاده مجددشان نیز توانا میباشد.
«اینان همان کسانیاند که به پروردگارشان کفر ورزیدهاند» یعنی: این گروهی که منکر قدرت حق تعالی بر بعث و حشرند، در حقیقت کسانیاند که در کفر لجاجت ورزیده و در پیمودن درکات منحط آن، به پله نهایی رسیدهاند «و در گردنهایشان غل و زنجیرهاست» پس این غل و زنجیرها آنان را از راه ایمان بازمیگرداند و بنابراین، به ایمان آوردن قادر نمیشوند.
به قولی: غل و بندها عبارت است از اعمال بدشان که همچون گریبانگیر بودن طوق بر گردن، گریبانگیرشان میشود.
ابوحیان میگوید: «در قیامت زنجیرها و طوقها در گردنهایشان است و آنان را با آن زنجیرها بهسوی دوزخ میکشانند» «و ایشانند اهل آتش، جاودانه درآنند».
🦋 @TafsirQuran_Karim
👍 2
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.