cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

ܭߊ‌‌̇ࡅߊ‌‌ܠ ܝ‌سܩࡅ࡙ߺ ܭߊ‌‌ܦ߭.ܩࡅ࡙ߺܩ

❁﷽❁ °•ن و القلم•°" "کانال‌رسمی‌کاف.میم" #کیمیا🌻(تمام‌شده) #دلدادگی‌گرگ‌نما🔥(تمام‌شده) #شیدایی🌊(آنلاین) کپی‌برداری‌‌وذخیره‌شخصی‌حتی‌با‌ذکر‌نام‌نویسنده‌حرام‌است❗ و پیگرد‌قانونی‌دارد❌ آیدی چنل در روبیکا👇🏻🧡 https://rubika.ir/Official_channel_kafmim

Show more
Iran181 075The language is not specifiedThe category is not specified
Advertising posts
581
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

- Every fiber of my being loves you! 🥰 - رشته رشته‌ی وجودم عاشق توعه!♥️
Show all...
امشب پارت داریم + پارت هدیه😍♥️
Show all...
تـو میتونی ‌قَشنگ ‌تَرین دَلیل‌ واسِه ‌تُند زدَن قَلــــب‌ مَن‌ باشی🔥🙈♥️
Show all...
𝓘 𝓷𝓮𝓮𝓭 𝔂𝓸𝓾𝓻 𝔀𝓪𝓻𝓶 𝓱𝓪𝓷𝓭𝓼 𝓽𝓸 𝓬𝓸𝓷𝓽𝓲𝓷𝓾𝓮 𝓵𝓲𝓯𝓮 💓 من به‌ دســـتایِ‌ گرمت برای ادامه‌یِ‌ زندگی‌ نیاز دارم 💍
Show all...
- حامله‌ای عزیزم ولی باید #سقط کنی. آب دهنم رو قورت دادم و با چشمای نگرون گفتم: - چ...چرا خانوم دکتر؟ چرا باید بچه‌م و سقط کنم؟ نگاهی از زیر عینک بهم کرد و در حالی که چیزهایی روی کاغذ می‌نوشت گفت: - رحمت هنوز آمادگی #باردار شدن رو نداره. کوچیکه و ممکنه بعدا مشکل ایجاد کنه. لب گزیدم و گفتم: - باشه سقط می‌کنم فقط شوهرم نفهم... -شوهرم نفهمه که #باردار بودم و میخواستم بچه‌ش و سقط کنم آره #کارینا بچه من و #سقط کنی؟ ببعد هیستریک خندید و گفت: -زیاد دل خوش نکن، بعدش کاری می‌کنم یک روز نشده یک بچه دیگه تو شکمت کاشته بشه. اونایی که #اروتیک می‌خونن جوین بدن، فقط ۵ دقیقه لینک قرار داره و بعد #خودکار پاک میشه⚠️〽️ #بزرگسال #صحنه‌دار #عاشقانه_هات https://t.me/joinchat/vwgHgSuRHuMyOGI0
Show all...
⚠️ لعنتی تخــم من تو رحمته‼️ دختره موقعه‌ی خودکشی تشنج می‌کنه‼️ _چی؟! به شدت به موهاش چنگ زد و عربده‌ش دل حمام رو لرزوند: _بیا بتمرگ سرجات رو نِـــروَم نـــرو! بده من او لامصبو بــــده... نفس‌هام لرزون شده بود و دست‌هام می‌لرزید و تکه‌‌ شکسته‌ی آینه‌ی درون دستم ذره‌ذره درحال خوردن پوست و گوشتم بود. _ من... حامله... بردیا... خدا... من... بردیا چیکار کردی... بدبخت شدم... بدبخت شدم...! صدام ذره‌ذره تحلیل می‌رفت، نفس‌هام سنگین‌تر می‌شدن و تنم داغ‌تر و مدام زیر لب"بدبخت شدم" رو تکرار می‌کردم و در اون لحظه تکه‌ی آینه می‌خواست رگ کف دستم رو با تیزی دندون‌هاش بدره. هر لحظه زانوهام خم‌تر می‌شدن و قدم‌های بردیا به سمتم‌ بیشتر احساس می‌شدن. قطره اشکی که از چشمم پایین اومد مستقیم همراه با قطره‌ی خونی از دستم توی وان چکید و بردیا بهت زده نالید: _ چیکار کردی؟ بی‌هوا احساس کردم تمام تنم روی ویبره‌ای ریتمیک رفت، چشم‌هام دنیا رو تیره و تار دید و هر لحظه لرزش بدنم از قبل بدتر می‌شد و صدای فریاد بردیا تمام وجودم را ذره‌ذره ذوب می‌کرد: _خــــزان... خـــزان... https://t.me/joinchat/TAz_S3ZSj0q8JVrf
Show all...
یه چیزی تو این سینه میتپه مطمئنم قلب نیس تویی!♡
Show all...
چه بی تابانه، میخواهَمَت❤️🥺
Show all...
دختره عاشق یه پسره شده ولی نمیدونه اون پسره خون آشامه‼️ پسره حسابی مست میکنه و دختره رو گیر میندازه یه گوشه و...♨️ #masti🥂• #khonasham🍷• #love🍒• 💢🍻 پارتی از اینده📛👇👇 دستش خورد گذاشت کش رفتم گذاشتم اینجا❌ بجنب بیا تا باطلش نکردهههه💯🔞 #متیو گمشو کنار باید بر . . . با داغی #لباش روی لبام #لال شدم !! #نفسم داشت بند میومد !! به بازوهاش #چنگ انداختم که #صورتش و برد عقب ! خواستم با یه حرکت از دستش #فرار کنم که مچ دستم و گرفت و کشید گوشه ی #دیوار و #غرید : لینا #حالم بده ! #گرمی اشک و روی #گونم احساس کردم ! لرزش بدنم و #نمیتونستم کنترل کنم !!! با #بغۻ و صدای #خفه گفتم : متیو #گمشو اونور ! من #نامزد دارم میفهمی چی داری می.... دستشو گذاشت روی #دهنم : لینا تو میفهمی من چی میگم ؟! #حالم بده و فقط تو باید #آرومم کنی ! با #التماس خیره شدم توی چشماش که انگار دلش #سوخت و دستشو از روی #دهنم برداشت : لینا زود #خواهش میکنم! دستمو #محکم کشید و سمت اتاق طبقه بالا کشوند! هرچی #مقاومت کردم فایده نداشت و فقط گریه میکردم و #التماس که در اتاق و باز کرد و....🔞‼️ https://t.me/joinchat/7-FkxwCnalM1YzVl یبار فیلتر شدیم دوباره برگشتیم پرقدرت‼️ لینکش و باطل میکنم دو دیقه دیگه♨️👌
Show all...
#پسر بی‌خیال و #دختر عصبی! پارت واقعی نبود لفت بده🙊😁 دیدم اریانا بهم #میخنده، وای خدا چقدر از این #بشر بدم میاد پوزخندی زدم گفتم: _مگه جوک گفتم اینجوری میخندی؟ اریانا ادامسی در دهان داشت و میجوید، گفت: _به دیونه بودنت میخندم، اخه کدوم ادم اسگلی با خودش حرف میزنه؟!...🤣🔪 یکی از ابروهام بالا دادم گفتم: _شما احیانا وکیل مدافعم هستید، فضولی؟ برادرمی، نامزدمی ،بابامی،شوهرمی کی آخه هرکاری میکنم گیر میدی هرجا میرم هستی دست از سرم برادر از این رفتار بچه گانت خسته شدم فهمیدی یا بازم بگم؟ اریانا این دفعه قهقهه زد ،لب زد و گفت: _اهای خانم خانما برادرت سپرده که تو هرجا میری منم بیام، این یه دستوری که از بالا صادر شده به منم ربطی ندار حالا اگه اعتراضی داری برو از داداشت بپرس!! لج کردمو گفتم: _ #نمیرم! اریانا کلافه شده بود از دست رفتارهام دستی به #موهاش کشید و یهو از زمین توسط اریانا بلند شدم که.... https://t.me/joinchat/qXv0pRF0Ij9kZTVk بعد از حامله شدن دختره از اریانا خوده برادره هم پشیمون میشه که سپردتش به اریانا...🙊⚠️❌
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.