cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

💙رمـانـڪده ی بـاران(سپردم به فراموشی... )

- قهوه بدون شکر... pdf _پناهی برای آغوشم باش... پایان یافت –سپردم به فراموشی...در حال تایپ. به خط سمیه عبدی _( باران خانومی ) ارتباط با نویسنده somayehAbdii@ ⛔ کپی حرام، حتی با ذکر نام نویسنده 🖋️⛔ 📝 پارت گذاری روز های زوج به غیر از جمعه ها 📝

Show more
Advertising posts
641
Subscribers
-424 hours
-427 days
+11530 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

Repost from N/a
جدال نفس‌گیر یه کارگردان شرور و بازیگر سر به هواش🤭❗️ " آیور آندریف ، کارگردان مشهوری که برای پروژه‌ی جدیدش به بازیگری پیشنهاد همکاری میده که به دلیل غیب شدن ناگهانیش بهش لقب روح سینما رو دادن ! https://t.me/+2Ie4ASQSORU4MjQ0 ۱۷
Show all...
سلام عشقا ❤️ چنتا پارت خفن بزارم رمانمون زودتر تموم بشه یا نه دونه به دونه بزارم 😊Anonymous voting
  • وای نه نزار تموم بشه 🫠
  • وای آره بزار ببینیم آخرش چی میشه 🫶
  • ای بابا توام ، اینم سوال داره معلومه دیگه ما نمی‌خواهیم تموم بشه 💔
  • عزیز دلم هر جور که خودت دوست داری ، میخواهی اصلا پارت نزار 😉
0 votes
1🥰 1
Repost from N/a
#رمان_معجزه_من یه رمان هات و طنز متفاوت پرستاری میخوای؟ بیا اینجا 👇 یه دختر خل و چل داریم به اسم نیلوفر که نیاز به کار داره! یه جناب سرگرد  خشک و افسرده و ناامید داریم به اسم اردلان که از دنیا بریده! چرا چون تو تصادف همسرش و از دست داده و خودشم ویلچر نشین شده! الانم از دار دنیا یه پسر کوچولوی شیطون  به اسم امیر سام داره! خب حالا چی میشه اگه دخترمون بشه پرستار این آقا؟؟ نیلوفر ِ خل و چل خوش خنده کجا؟ اردلان ِ بداخلاقی که خنده رو یادش رفته کجا؟ حالا این وسط ماجرا ها داریم با امیرسام و مادر بزرگش که از روستا میاد و میخوان هر طور شده  نیلوفر رو شوهرش بدن به اردلان.... https://t.me/+q5XFs8XfDT5lY2Q0 ۱۴
Show all...
Repost from N/a
می‌بینم که پی ویم منفجر شده😂😭 فک میکردم یادتون رفته ولی همه امروز حواسشون بود😌 از دو ماه پیش قول داده بودم امروز براتون اون #لیست رمانایی که همه دیگه میدونید چی ان و نمیشه اسم برد رو اوکی کنم😅 خب تبریییییک بالاخره موفق شدم تازه ظرفیت بالا هم گرفتم😁 ۱۵۰ نفر👇 https://t.me/addlist/UQ5r2y-T46MxOTg0 آروم برید بعضیا خوابن هنوز بعدا بیان ببینن پر شده شاکی میشن😭😂 ۱۰صبح
Show all...
Repost from N/a
تا حالا یک رمان خوندین که پرستارش مثل این پرستار ما، خل و چل باشی و اینقدر سوژه دست ملت بدی؟! اگه میخوای ماجراهای این سوژه ها این دختر داستان‌مون رو بخونی و بدون چی به چی بیا اینجا که از پارت اولش تا پارت امروز که گذاشته شده فقط باید دلت رو از خنده بگیری https://t.me/+q5XFs8XfDT5lY2Q0 ۲۲
Show all...
Repost from N/a
#رمان_معجزه_من یه رمان هات و طنز متفاوت پرستاری میخوای؟ بیا اینجا 👇 یه دختر خل و چل داریم به اسم نیلوفر که نیاز به کار داره! یه جناب سرگرد  خشک و افسرده و ناامید داریم به اسم اردلان که از دنیا بریده! چرا چون تو تصادف همسرش و از دست داده و خودشم ویلچر نشین شده! الانم از دار دنیا یه پسر کوچولوی شیطون  به اسم امیر سام داره! خب حالا چی میشه اگه دخترمون بشه پرستار این آقا؟؟ نیلوفر ِ خل و چل خوش خنده کجا؟ اردلان ِ بداخلاقی که خنده رو یادش رفته کجا؟ حالا این وسط ماجرا ها داریم با امیرسام و مادر بزرگش که از روستا میاد و میخوان هر طور شده  نیلوفر رو شوهرش بدن به اردلان.... https://t.me/+q5XFs8XfDT5lY2Q0 ۱۸
Show all...
در چنین روزی، آرش کمان‌گیر، بزرگ‌ترین تیرانداز در اسطوره‌های ایرانی، از بالای کوه «اَیریوخْشَئوثه» تیری را به‌سوی کوه «خْوَنْوَنْت» پرتاب کرد و مرز میان ایران و توران تعیین شد. تیرگان بر ایرانیان فرخنده باد. ☀️🌻
Show all...
4🥰 1
Repost from N/a
#رمان_معجزه_من یه رمان هات و طنز متفاوت پرستاری میخوای؟ بیا اینجا 👇 یه دختر خل و چل داریم به اسم نیلوفر که نیاز به کار داره! یه جناب سرگرد  خشک و افسرده و ناامید داریم به اسم اردلان که از دنیا بریده! چرا چون تو تصادف همسرش و از دست داده و خودشم ویلچر نشین شده! الانم از دار دنیا یه پسر کوچولوی شیطون  به اسم امیر سام داره! خب حالا چی میشه اگه دخترمون بشه پرستار این آقا؟؟ نیلوفر ِ خل و چل خوش خنده کجا؟ اردلان ِ بداخلاقی که خنده رو یادش رفته کجا؟ حالا این وسط ماجرا ها داریم با امیرسام و مادر بزرگش که از روستا میاد و میخوان هر طور شده  نیلوفر رو شوهرش بدن به اردلان.... https://t.me/+q5XFs8XfDT5lY2Q0 ۱۸
Show all...
Repost from N/a
من امیرم💔 فک می‌کردم اون مقصره مرگ برادرمه، نزدیکش شدمُ تازه فهمیدم چرا برادرم بهش می‌گفت چشم‌شیشه‌ای، صیغش کردمُ عاشقش شدم..ولی نتونستیم باهم ازدواج کنیم و حالا شهر به شهر دنبال اون‌و دخترم می‌گردم..آبان..چشم‌شیشه‌ایِ امیر..ولی با فهمیدن مرگش دنیام تیره‌وتار شدُ دخترم.. https://t.me/+TEDt6s9WP-hjOTA0 ۱۵
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.