cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

دژ شاپورخواست ️

Show more
The country is not specifiedThe language is not specifiedThe category is not specified
Advertising posts
339
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

02:21
Video unavailableShow in Telegram
🔸کلیپ: ترانه‌ای به زبان پارسی توسط پارسی زبانان چین ♦️بی‌گمان زبان پارسی زبان گویای کهن‌ترین کانون فرهنگی-تمدنی جهان است. دوباره آن را با کوشایی، فرهنگ سازی و پشتکار به شکوه دوباره‌اش خواهیم رساند. هر کَسی که خود را ایرانی می‌داند، خویشکاری دارد که در این زمینه به اندازه توانش کار کند. 🔹سپاس از رایان، هموند گرامی کانال ♦️گروه فرهنگی و پژوهشی ایران ویج در راستای خردورزی و در برابر احساس‌گرایی @IRANVEJ
Show all...
6.61 MB
Photo unavailableShow in Telegram
🌀می دونستی شکستن قلب واقعیه؟ رشته های قلب گاهی ممکن است پس از ضربه های عمیق عاطفی بشکنند و باعث شود قلب شکل خود را از دست بدهد در نتیجه قلب قادر به پمپاژ موثر خون نمی شود شما به معنای واقعی کلمه می تونید از یک قلب شکسته بمیرید به این میگن سندروم قلب شکسته !!!💔 #کانال_جالب_وشگفت_انگیز ═🛰═══💥══🌍 @shogo_jaleb
Show all...
Repost from پویش سیمرغ
00:59
Video unavailableShow in Telegram
همه اهل دلاش که دنبال شادی و تفریحن، واسه‌تون یه جشن تمام ایرانی آوردیم که کف و خون قاطی کنید اول تابستونت رو با حال خوب شروع کن تو این هوای گرم ک باباها کولرا رو خاموش می‌کنن😁 یه آب بازی می‌چسبه نام این جشن تیرگان هست و در روز سیزدهم تیرماه برگزار می‌شه چندتا کار مختلف می‌کردن، که مهم‌ترینش آب پاشیدن به هم بوده البته اینکه قدیمیا کجا و با چی به هم آب می‌پاشیدن نمی‌دونم😬🙄😅 ولی ما که میریم در یک فضای باز و با تفنگ آب‌پاش آب می‌پاشیم😅😁 محدودیت جا نداره، لباس خاصی نمی‌خواد، فقط باید پایه باشید برید بیرون با هر چی ک خودتون دوست دارید یا با همین تفنگ آب‌پاشی که در کلیپ دیدید تفریح کنید و خوش بگذرونید😉❤️ https://t.me/pooyeshesimorgh
Show all...
جشن تیرگان.m4v13.58 MB
نادر خان در 1736 با خلع شاه عباس کوچک رسما خود را شاه خواند و در همان ابتدای کار سعی کرد سیاست های گذشته خود که شامل بازپس گرفتن مناطق از دست رفته ایران و بازسازی ارتش ایران بود را با قدرت بیشتری به اجرا در آورد در نتیجه در همان سال محمد تقی خان(بیگلر بیگی فارس و قاپوطان سواحل)را مامور به بازپسگیری بحرین کرد و از هلندی ها و انگلیسی ها درخواست کرد که در این امر او را یاری دهند.انگلیسی ها که هنوز هم از عاقبت کار خود یعنی یاری رساندن به حاکم بصره و مقابله با نیروی ایرانی در هراس بودند پذیرفتند که به او کمک کرده و برای نیروی دریایی ایران کشتی تهیه کنند،اما این کشتی ها به موقع به دست ایرانیان نرسید و لطیف خان فرمانده شکست خورده در جنگ بصره که عزل گشته بود دوباره به مقام دریاسالاری ایران رسیده و مسئولیت حمله به بحرین را بر عهده گرفت،لطیف خان با زور نورتمبرلند ناخدای یک کشتی انگلیسی را مجبور کرد تا کشتی اش را به او بفروشد و پس از این خرید با لشکری متشکل از 4000 مرد جنگی به سمت بحرین حرکت کرد و توانست بحرین را بار دیگر به ایران بازگرداند در این زمان نیرویی دریایی ایران متشکل از کشتی های فتح شاهی، کاپیتان، فتح محمودی و نستر خانی از انگلیس ، دو فروند ترانکی ،الحاجی،توکل و فتح الحاجی از شیخ راشد ،فتح الرحمانی از تازیان،دو فروند فرقت و دو فروند گالوات ساخته لطیف خان بود @dezh_shapurkhast
Show all...
با قدرت گرفتن نادرشاه هسته های اولیه نیروی دریایی ایران شکل گرفت،نادرشاه که قصد داشت دو تن از یاغیان و گردنکشان به نام های شیخ احمد مدنی و محمدخان بلوچ را سرکوب کند مجبور شد با دو کمپانی ایک(انگلیسی ها) و واک(هلندی ها) برای دریافت کمک دریایی وارد مذاکره شود در ابتدا ایرانیان از آنها خواستند که با گشت زنی دریایی امنیت را به خلیج فارس بازگردانند که با مخالفت اروپایی ها روبرو گشت پس طهماسب بیگ جلایر سردارنادرشاه در فوریه 1734 درخواست دیگری مطرح کرده و از آنها خواست تا قوای ایرانی را با کشتی های خود در سرکوب این دو شورشی یاری دهند که دو کشور اروپایی با جمعا سه کشتی حاضر به پشتیبانی از ایرانیان و حمله به کیش شدند. پس از انجام توافق محمد لطیف خان دریاسالار نادرشاه آماده جنگ و خرید کشتی از اروپایی ها شد که اروپایی ها بعد از مشورت با یکدیگر حاضر نشدند به محمد لطیف خان کشتی بفروشند از دلایل این مخالفت آنها ترس از این بود که اگر ایرانیان به ناوگان دریایی مجهز شوند اولا از قدرت دریایی اروپایی ها کاسته شود و دوما به کاربازرگانی آنها صدمه وارد شود. محمد لطیف خان که موفق به خرید کشتی از واک و ایک نشده بوده با استفاده از همان کشتی های که در کیش از قبل آماده شده بودند و کمک گرفتن از شیخ جباره طاهری و شیخ راشد با سعیدی علیه شیخ احمد مدنی وارد نزاع شد و در ژوئن 1734 توانست شیخ را شکست داده و کشتی های اروپایی را مرخص کند اما در این بین توانسته بود چندین کشتی را تصرف و هسته ناوگان دریایی ایران را بنیان نهد . بعد از این پیروزی نادرشاه افشار که نقشه حمله به عثمانی از طریق بصره ،آزاد سازی بحرین ،و حمله به مسقط و هندوستان را در سر داشت باردیگر از اروپایی ها درخواست کشتی نمود و به آنها گفت که اگر به ایرانیان کشتی نمیفروشید به طهماسب بیگ اطلاع دهید تا از مازندران درختانی قطع کرده و برای کشتی سازی به جنوب بیاوریم ،در پاسخ اروپایی ها اعلام کرده که حاضر به یاری دادن به ایرانیان در جنگ با ترکان عثمانی،تازی های مسقط و هندوستان نیستند! با ناامید شدن ایرانیان از انجام معامله با این دو شرکت سرداران نادر متمایل به سورت و بعضی از ناخدایان خصوصی شدن که توانستند از دو ناخدای انگلیسی ودل و کوک نام داشتند دو کشتی بریگانتین به نام های روپرال و پانتا بخرند که این خرید با واکنش شدید شرکت هند خاوری انگلیس مواجه شد و این شرکت با صدور بیانیه از انگلیسی ها خواست که از فروش کشتی به ایرانیان خودداری کنند لطیف خان که مامور بازسازی قلعه پاتغالی ها که حال نادریه نام گرفته شده بود با فرستادن کشتی که بارش سقز بود به سمت سورت و درخواست کمک از هلندی ها درتلاش بود که از سورت چوب و الوار کشتی سازی وارد کند،این درخواست کمک از هلندی ها هم با بهانه هایی همراه بود در زمانیکه این کشتی به سمت سورت حرکت میکرد لطیف خان دست به حمله به بصره زد در این جنگ اعراب کعبی ناوگان دریایی ایران را که متشکل از یک غراب و یک بریگانتین و چهل کشتی گوناگون بود همراهی میکردن بعد از سه روز زد و خورد ما بین ناوگان ایران و ناوگان بصره که دو کشتی انگلیسی هم آنها را یاری میدادند ایرانیان با قبول شکست پس نشستند. از روی واکنش ها و رفتار های هلندی ها و انگلیسی ها میتوان فهمید که آنها از تشکیل و قدرت گرفتن ناوگان دریایی ایران بسیار میترسیده اند @dezh_shapurkhast
Show all...
🔴فرخ هرمز و پسرانش عامل کشته شدن شهربراز⁉️⁉️ 💥باید به حال این تاریخ نگاری و این سیاه نمایی های عجیب گریست که دو دوست و همفکر را در روبروی هم قرار میدهد. در برخی منابع چنین آمده که فرخ هرمز و پسرانش،شهربراز را با نیزه از پای در آورده و او را به اسبی وحشی بسته و در خیابانها میگردانند تا جنازه او تکه تکه شود اما با برسی اتفاقات تاریخی متوجه میشویم که فرخ هرمز خود یکی از حامیان شهربراز بوده و پس از مرگ او به همراه بهمن جاذویه و پسران شهربراز به خونخواهیش با دسته کودتاچی و کشنده شهربراز به نبرد پرداختند یک نشانه واضح از اتحاد شهربراز ها و فرخ زادها حضور شاپور پسر بزرگ فرآیین در کنار فرخ هرمز بوده است ✨اگر شهربراز توسط فرخ هرمز کشته نشده پس چه کسی این سرانجام تلخ را تجربه نموده است؟ پاسخ را در بخش پادشاهی پوراندخت شاهنامه میتوان یافت. پیروز خسرو یا پیروزان یکی از کودتا چیان علیه خسروپرویز و یکی از عاملین کشته شدن شهربراز نشانی زِ پیروز خسرو بجست بیاورد ناگاه مردی درست ببردند پیروز را پیش اوی بدو گفت که ای بد تنِ کینه جوی ز کاری که کردی بیابی جزا چنان چون بود در خورِ ناسزا 💥پیروز خسرو را به جرم شرکت در کودتا بر علیه خسروپرویز و کشتن بسران خسروپرویز و البته کشتن شهربراز دستگیر و به نزد پوراندخت بردند و سپس یک کرّه اسب رام نشده را که تا به حال زین نشده بود را طلب نمود و گردن اورا به به جای پای سوار بستند. این نوع مرگ بسیار دردناک است زیرا سر و بالا تنه کاملا سالم و پایین تنه به زمین کشیده میشود و فرد پس از تکه تک شدن پایین تنه با خونریزی از دنیا میرود ز آخر هم آنگه یکی کره خواست به زین اندرون نوز نابوده راست ببستش بران باره بر همچو سنگ فگنده به گردن درون پالهنگ چنان کرهٔ تیز نادیده زین به میدان کشید آن خداوند کین ✨کره اسب را تازاندند و پیروز خسرو نیز همراه او به این طرف و آن طرف کشیده میشد.این منظره بیش از همه برای خود پوراندختی که در جریان جنایات پیروز خسرو و کشتار برادرنش بود لذت بخش بود.او سواران را به میدان فرستاد تا کره اسب را وادار به تاختن بیشتر نمایند سواران به میدان فرستاد چند به فتراک بر گرد کرده کمند که تا کره او را همی‌تاختی زمان تا زمانش بینداختی زدی هر زمان خویشتن بر زمین بران کره بربود چند آفرین چنین تا بر او بر بدرید چرم همی‌رفت خون از برش نرم نرم 💥و به این ترتیب پیروز خسرو با درد فراوان تکه تکه شد ✨پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که اگر پیروزان توسط پوراندخت کشته شده پس آن کسی که در آینده روبروی رستم فرخزاد صف آرایی میکند و در قادسیه حضور می یابد و در نبرد بابل از تازیان شکست میخورد و سرانجام در نبرد نهاوند کشته میشود کیست‼️⁉️ https://t.me/dezh_shapurkhast
Show all...
🔴 جستجو برای پیدا نمودن یک پادشاه 💥در ادامه بیت های شاهنامه مشخص میشود که شاهزاده ای در پایتخت باقی نماده بود و علت اینکه خود شربراز بر تخت شاهی تکیه نموده بود نیز نبود یک شاهزاده ای از تبار ساسانی بوده است پس از مرگ فرآیین برای مدت زمان نسبتا زیادی ایران بدون پادشاه ماند و تمامی درباریان به دنبال فرزندان و بازماندگان نژاد کیان بودند ولی کسی را نیافتند چون شیرویه پسر خسرو پرویز تمامی بزرگان و برادران خود را به قتل رسانده بود فراوان بماندند بی شهریار نیامد کسی تاج را خواستار بجستند فرزند شاهان بسی ندیدند زان نامداران کسی ✨به نظر میرسد پس از نبرد دو گروه از بزرگان کشور، در یک سو به فرماندهی فرخ هرمز و در یک سو نیز پیروزان قرار داشتند و سرانجام پس از برادر کشی های فراوان به توافق رسیدند که باید یک پادشاه از بین شاهزادگان مخفی انتخاب نمایند
Show all...
🔴 بازگشت بهمن جاذویه از جنگ ولجه و درگیری بین دو گروه پارس و پهلَو 💥پس از ترور فرآیین شهربراز شاهد درگیری دو گروه از بزرگان ارتشیان ایران میباشیم که یک طرف آن: فرخ هرمز و پسرانش رستم فرخ زاد و زادفرخ، بهمن جاذویه ، پسران فرآیین یعنی شاپور شهربراز و برادرش نیکتاس، ارمنی ها و در روبرو نیز دسته پارسی شامل: پیروزان ،هرمز شهرانگراز ، محیای سورنی(ماهوی سوری کشنده یزدگرد سوم در آینده) ، هرمزان (عامل قتل عمر بن خطاب در آینده) قرار داشتند که به گفته شاهنامه مدتها با یکدیگر درگیر بودند سپه تیغها بر کشیدند پاک برآمد شب تیره از دشت خاک همه شب همی خنجر انداختند یکی از دگر باز نشناختند ✨در ادامه داستان شاهنامه از پیروزی ها و شکست های موقت هرکدام از طرفین درگیی سخن به میان می آید همی این ازان بستَدو آن ازین یکی یافت نفرین دگر آفرین 💥و سر انجام بازگشت ایران به وضعیت قبل از حضور شهربراز در پایتخت که سپاه بزرگی که فرآیین با خزانه دربار آماده کرده بود از هم می پاشد پراگنده گشت آن سپاه بزرگ چو میشان بد دل که بینند گرگ ✨این وضعیت که پیروزان عامل اصلی به وجود آمدنش بود بیشتر به نفع اعراب مهاجمی شد که درکمین خاک و ناموس ایرانی بودند. پس از شهربراز، فرخ هرمز و رستم فرخ زاد بسیار تلاش نمودند تا کار ناتمام فرآیین شهربراز را ذر نجات ایران به پایان برسانند اما هیچکدام شوکت و شکوه او را نداشتند
Show all...
🔴 مرگ آخرین ناجی ✨در مورد ادعای پادشاهی از سوی شهربراز اطلاعات دقیقی در دست نیست که آیا واقعا قصد پادشاهی داشته یا خیر اما میتوان علت بر تخت نشستن او را نبود شاهزاده ای از ساسانیان دانست چون پس از مرگ او مدتهای زیادی را به دنبال شاهزاده ای گشتند تا اورا به تخت بنشانند اما کسی را نیافتند تاسرانجام پوراندخت را بر تخت نشاندند شاید شهربراز هم منتظر پیدا شدن یک شاهزاده ساسانی بود در صورت رسیدن به شاهی و تشکیل سلسله نیز او میتوانست یک انرژی تازه را برای ایران در آستانه هجوم تاریخ برانداز تازیان ایجاد نماید 💥شهربراز را باید تنها کسی دانست که میتوانست ایران را از هجوم تازیان حفظ نماید و پس از او هیچ فردی در حد و اندازه او ظهور نکرد ✨مرگ اورا باید سر آغاز اختلافات داخلی و فروپاشی اتحاد ایران دانست شهربراز در مدت کمی که در پایتخت حضور داشت موفق شد در نبرد ولجه چنان بلایی سر اعراب شیبانی بیاورد که دیگر هیچگاه جرات تاخت و تاز و دزدیدن مال و ناموس ایرانی را ننمایند و تا خود مدینه بگریزند 💥اگر او تنها دو تا سه سال دیگر بیشتر زنده می ماند شاید ماجرای قادسیه به منزله پایان خلافت اسلامی در تاریخ بود
Show all...
🔴 ترور فرآیین شهربراز 💥هرمز شهران گراز با همدست کردن سپاهی که همراه شهربراز به شکار میرفت، تصمیم به عملی کردن ترور فرآیین گرفت 🔑 کاملا مشخص میشود که هرمز نقشه قتل شهربراز را زمانی میکشد که ارتش اصلی در پایتخت نیست و در نبرد ولجه حضور دارد و این دسته از خائنین که همراه فرآیین به شکاراه رفته اند همگی تابع هرمز و پیروزان میباشند ✨پس روزی که فرآیین برای شکار از قصر بیرون رفت او نیز همراه سپاهیان به همراه وی رفتند و در فرصتی مناسب کمان خود را از زین جدا کرده و تیر پولادینی که از قبل آماده کرده بود را بر چله کمان گذاشت و پس از نشانه گیری آن را به پشت فرآیین پرتاب کرد و تیر تا انتها در بدن فرآیین فرو رفت و از آن طرف از ناف وی بیرون زد چو بشنید ز ایشان ز ترکش نخست یکی تیر پولاد پیکان بجست برانگیخت از جای اسپ سیاه همی‌داشت لشکر مر او را نگاه بزد تیر ناگاه بر پشت اوی بیفتاد تازیانه از مشت اوی همه تیر تا پَر در خون گذشت سرآهن ازناف بیرون گذشت 🔑 این نشان میدهد که هرمز نیز در کنار فرآیین شهربراز در شکارگاه حضور داشته و در یک فرصت مناسب اورا از پشت سر غافل کشی نموده است 💥پس از اصابت تیر به فرآیین او از اسب به زیر افتاد و از بدن وی خون سرازیر شد ز باره در افتاد سر سرنگون روان گشت زان زخم او جوی خون بپیچید و برزد یکی باد سرد به زاری بران خاک دل پر ز درد https://t.me/dezh_shapurkhast
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.