محافظ رمان

بچه ها همه جوین شین که به زودی لینک باطل میکنم😖

بچه ها چنلمون توسط سرور رسمی تلگرام هشدار فیلتر گرفت و تا آخر هفته فرصت انتقال کانال رو داریم😖 https://t.me/joinchat/V3XKPjpVeaFkN2Jk https://t.me/joinchat/V3XKPjpVeaFkN2Jk چنل جدید زدم و پارت هارو اونجا گذاشتم اینم لینکش جوین شین😖

آغوشت معجزه ایی است برای درمان حال بدم🌹 #شاهزاده_دورگه

پارت ها تا آخر شب ادیت میشه دلبرا 🙃💥

شاهـ♕︎ــزاده دورگـــه👑 پـــــارت_178 سونامی که متوجه نگاه خاص رزالی شده بود نفسش رو بیرون داد هیچ دوست نداشت کسی بهش ترحم کنه پس... دستی به صورتش کشید و با لحن کلافه ای گفت _واقعا داری دیونم میکنی رزالی! رز چشماش رو گرد کرد و با حیرت گفت _دیگه چی کار کردم که خود مفلوکم خبر ندارم؟! سونامی با حرص جواب داد _تو هربار داری منو با یک لقب متفاوت صدا میزنی و این به من حس بدی میده! تکلیف خودتو روشن کن! یا شاهزاده یا کاپیتان.... بهت گفته بودم از این ک منو شاهزاده صدا کنن متنفرم! رز لبش رو جویید و سری به تایید تکون داد تقصیر اون نبود که زندگی این مرد حواشی و راز های زیادی داره و روز به روز به لیست القاب سلطنتیش اضافه میشدن... یهو چشماش برق زد و با شیطنت گفت _جونم بگه برات منومقصر نیستم! مقصر شمایی که این قدر افتخاراتت بالاست آدم نمیدونه با کدوم صدات کنه آخه! سونامی چشماشو چرخوند و گفت _شیطنت بسه شیطان کوچک! کاپیتان صدام کن راحت ترم.... شدی لنگه اون وافل! هی میگم نکن بدتر می کنی... نیشم شل کردم و گفتم _شاهزاده کاپتان سونامی کبیر چطوره؟! #شاهزاده_دورگه #پارت_178

شاهـ♕︎ــزاده دورگـــه👑 پـــــارت_177 سونامی سری به تاسف تکون داد و نگاهش رو به رو به رو دوخت و بعد از کمی مکث گفت _باید حواسمون خوب جمع کنیم... نیروهای ملکه همه جا هستن! نیشخندی زد و بت طعنه زمزمه کرد _معلوم نیست امپراطور آرتور با کشورش چی کار کرده که همه جا پر از سگای ولگرد اون افریطه! لبامو روی هم فشار دادم و با چشمای ریز شده پرسیدم _شاهزاده خودتو ناراحت نکن.. اگه اتفاقی بیوفته من.. رزالی تا آخر کنارت خواهم جنگید لبخندی به نرمی سقوط دونه برف روی لبای سونامی نشست و رزالی از دیدنش غرق لذت شد خوشحال کردن این مرد... با وجود ماسک خشن و بی رحمی که داشت.. زبون تند و تیز و چهره خوفناکش توی دریا... خرجش فقط و فقط یک جمله دلگرم کننده بود.. لعنت به کسایی که با روح یک بچه بازی کرده بودن و حالا توی این جسم روح کودکی زخم خورده زندانی شده بود که از تنهایی می ترسید ولی توان نشون دادن خودش رو نداشت... #شاهزاده_دورگه #پارت_177

تو دریا باشی من غرقتم دلبر🏴‍☠️ #شاهزاده_دورگه

دوستان خوش اومدین🍷 رمان شاهزاده دورگه با 10 پارت در هفته بدون هیچ تبلیغ و تبادلی🌺