Miracle...♡
حرفی ....سخنی؟ https://t.me/BChatBot?start=sc-348793-UqsfsJz
Show more886
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
کی از غمانگیزترین دیالوگها تو فیلمِ Naked بود که میگفت: از کجا معلوم که تو بهترین لحظهیِ عُمرت رو قبلا زندگی نکرده باشی و ادامهیِ عمرت، تماما درد و رنج نباشد؟
اینم سرنوشت من بود ،سرنوشت دخترکی که کنج اتاق حرف هایش را خورد ، حرف هایش سمّی بودند ،دخترک مرد! _رمان گریه میکنم برات_
واقعیت اینه که انقدر با امید های واهی خودمو مجبور کردم چند روز درس بخونم که حتی اگه الان یه امید واقعی هم برا درس خوندن داشته باشم دیگه نمیتونم درس بخونم...نتیجش این میشه که ساعت ها زل میزنم به کتابم ، فکرم همه جا پرواز میکنه غیر از اونجایی که باید و مخصوصا اونجایی که نباید ! تهش ، اون موقع که از فکر کردم خسته و نابود شدم ، میرم رمان میخونم تا "این همه فکر" رو بشوره ببره ... و اینجوری کل روز " یه دختر 10 روز مانده به کنکورش" میگذرونم... اخرش؟ اخرشو نمیدونم ... شاید یه روز اونقدر فکر کردم که خودمم همراه فکرام تموم شدم ، شایدم اونقدر جای شخصیت اصلی رمانم زجر کشیدم که به جاش خسته شدم و سرمو گذاشتم رو بالشتمو مردم ... کی اخرش مهم بوده که الان باشه؟....
هر روز پاییزه ... هر هفته پاییزه ... هر ماه پاییزه ... هر سال پاییزه ... من ماه پس ابرم ... من کاسه ی صبرم ... این کاسه لبریزه ... این کاسه لبریزه...
واستون آرزو میکنم برا رفیقی که براتون با بقیه فرق داره با بقیه فرق داشته باشید!
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.