cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

نیچه و شوپنهاور

آیدی جهت تبلیغات: @Philosophyyar کانال‌های ما: @ghalatnanevisimm @Sigmund_freudd1939

Show more
Advertising posts
13 700
Subscribers
+1824 hours
+1247 days
+32530 days
Posting time distributions

Data loading in progress...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Publication analysis
PostsViews
Shares
Views dynamics
01
آن که عذاب می‌دهد و آن که عذاب می‌کشد هر دو یکی هستند. اولی به اشتباه گمان می‌کند که خود در عذاب شریک نیست، و دو می فکر می‌کند که در گناه شریک نیست.‌ اگر چشمان هر دو باز می‌شد، تحمیلگرِ رنج در می‌یافت که خود در هر چیزی که در سرتاسر جهان پهناور از درد رنج می‌برد وجود دارد و، اگر قوه‌ی تعقل به او داده شده باشد، به عبث به این می‌اندیشد که از چه رو برای چنین رنج عظیمی، که علت و اسباب گناه آلودش را در نمی‌یابد، به هستی آمده است.‌ ‌ از سوی دیگر، شخص معذب می‌دید که هرگونه شرارتی که در جهان هست و بوده از آن اراده‌ای نشأت می‌گیرد که وجود درونی خودش را تشکیل می‌دهد، و در وی نیز متجلی می‌شود. می‌دید که، به واسطه‌ی این پدیدار و تأیید آن، تمامی رنج‌های ناشی از چنین اراده‌ای را به جان خریده، و مادام که خودش این اراده است باید آنها را تحمل کند. "کالدرون"، این شاعر پیامبر وار، در زندگی یک رویا است از همین شناخت سخن می‌گوید : زیرا بزرگترین خطای آدمی این است که زاده شده. این چگونه می‌تواند گناه نباشد، حال آن که بر اساس قانونی ابدی مرگ را در پی خود دارد؟ "کالدرون" در این شعر صرفاً باور مسیحی به گناه آغازین و اصلی را بیان کرده است. #آرتور_شوپنهاور #جهان_همچون_اراده_و_تصور
84624Loading...
02
دوستان دلگرمی شما برای من تنها انگیزه‌ایست که دارم به فعالیت شبانه‌روزی خودم توی آکادمی ادامه میدم. بنابراین اینکه وقت میذارید و مطالب رو میخونید یا گوش میدید (نود درصد مطالب، درسگفتارها، درنوشتارها کاملا رایگان است و در تمامی کانال‌ها منتشر شده است) خودش بزرگ‌ترین دلگرمی است و دیگر نیازی به تشکر و ... نیست. ارادتمند تمامی عزیزان علاقه‌مند: #ابوذر_شریعتی چنل تخصصی تاریخ فلسفه از صفر
8832Loading...
03
‌ شوپنهاور می‌گوید: "وقتی از طبیعتِ سطحی و پوچِ اندیشه‌های دیگران، تنگی نظرشان، حقارتِ دیدگاه‌هایشان و پستی نیت‌ هایشان و تعداد خطاهایشان کاملا آگاه می‌شویم، کم کم به چیزی که در سرشان می‌گذرد بی‌تفاوت می‌شویم. زیرا زمین مملو از آدم‌هایی است که ارزش هم‌صحبتی ندارند. به نظرت واقعا عاقلانه است که ما نظرات چنین آدم‌هایی را جدی بگیریم؟ چرا اجازه دهیم که قضاوت‌هایشان تعیین کند که ما چگونه آدمی باشیم؟ آیا نوازنده از تشویق بلند حضار مسرور می‌شود، اگر بداند همه‌ی مخاطبانش ناشنوا هستند؟ #آلن_دوباتن / #اضطراب_موقعیت
2 013144Loading...
04
"الف تا یای فلسفه ی من این است که هر آن چه سنگین است سبک شود و تن ها همه رقّاص و جان ها همه پرنده، و به راستی این الف تا یای فلسفه ی من است" #فریدریش_نیچه #چنین_گفت_زرتشت پ ن: رقص، الف تا یایِ فلسفه ی ابر فیلسوفی چون نیچه است، نیچه رقص را نماد سبک پایی و سبک بالی می داند در همان سیاقِ آری گویی به زندگی _توام با لبخندی سرشار از امیدِ به همین حیاتِ خاکی_ و سنگینی و فربه ای را نماد نه گویی و نفیِ زندگی _توام با ترش رویی و دگمیت و اخم و تخمِ چندش آور از برای نفی مواهب زندگیِ این جهانی و دل بستن به نارپستان های آن جهانی!_ 🆔 @aboozarshariati
2 13248Loading...
05
📚🖌 غایتِ زندگی"خوشوقتی" و "خوشحالی" و "خوشبختی" نیست، "درد" است و "رنج" و "بدبختی" ... ✍ ابوذر شریعتی شوپنهاور می گوید تنها یک خطای فطری وجود دارد و آن هم اینکه: ما آدمیان چنین تصور می کنیم که اساسا برای خوشحال بودن زندگی می کنیم. زندگی می کنیم تا خوشحال شویم، گویی که خوشبختی و خوشوقتی و خوشحالی، غایت اصلیِ زندگانی است و آدمیان خواه نا خواه می بایست برای به چنگ آوردنش، از هیچ تلاش و کوششی دریغ نورزند و حتی در صورت لزوم، به امیدِ رسیدن بدان، تن به هر گونه، خفت و ذلت و تظاهر و ریا و چاپلوسی و... هم بدهند... (حال متوجه شدید که چرا نیچه به پیروی از شوپنهاور، هشدار میداد که: امید، پلید ترینِ پلیدی ها است؟) اشتباه نکنید، شوپنهاور صرفا از روی بدبینی و کینه و عقده و... این مسائل را گوشزد نمی کند، او حقیقتا یک فیلسوفِ انضمامی اندیش و واقع بین است و نه انتزاعی اندیش و هپروتی! نباید به خاطر نقل جملات کوتاهِ خارج از سیاق اصلی، از متون شوپنهاور، تمامی آراء و تاملات ارزشمند چنین نابغه ای، راجع به ماهیت زندگی و رنج و آدمی و هستی را نادیده گرفت. کافی ست به یکی از تاملات او در بابِ راه رستگاری دقت کنیم (این یاد داشت در کتابِ جهان و تاملات فیلسوف با ترجمه ی رضای ولی یاری، موجود است) او در این باب متذکر این نکته می شود که هنگامی که شما مبنای زندگی را بر خوشبختی و خوشحالی می گذارید، نگاهتان به زندگی از موضع و منظری خواهد بود که همواره انتظارِ حالِ خوش و بر وفق مراد بودنِ امور و کامیابی و کام جویی و لذت (شعارِ دنیای کثیفِ سرمایه داری) و... را خواهید داشت در حالی که واقعیتِ زندگی، آدمیان، اجتماع، ارزش‌های مزخرف و سنت های مضحک و قانون ها و مقرراتِ پلید و... دقیقا بر خلاف این تمنّا، پیش می رود و همواره انسان را با ناکامی ها و رنج ها و تلخی ها و محرومیت ها و ممنوعیت ها و نه ها ... رو به رو می کند. و در نهایت آدمی در یک چنین موقعیتی، دچار تناقض و سردرگمی می شود. به همین جهت هم بود که شوپنهاور می گفت: "هر روزِ زندگی مان تا کنون به ما آموخته است که حتی آن زمان که لذات و خرسندی ها متصل می شوند، در خود فریب آمیزند (هیچ دوامی ندارند و هر آن به گذشته ملحق می شوند، تا حدی که گویی اصلا نبوده است) به وعده های خود عمل نمی کنند و جان را خشنود نمی سازند و عاقبت این که تصرف آن ها با طعم آزار ها و نا خشنودی هایی که همراهشان می آیند و یا از آن ها نشات می گیرند تلخ می شود. در مقابل رنج ها و غم ها بسیار واقعی از کار در می آیند و اغلب هم از حد انتظار فراتر می روند. بنابراین همه چیز در زندگی، چنان رقم خورده تا ما را از آن خطای فطری (اینکه غایت زندگی خوشحال بودن است) بیرون بیاورد و متقاعدمان کند که غایتِ وجودمان، خوشحال بودن نیست. در حقیقت، هنگامی که دقیق تر و معتدل تر به زندگی نگریسته شود، بیشتر شبیه به نمایشی در نظر می آید که قرار است نشان‌مان بدهد که: "قرار نیست در آن (در زندگی) احساس خوشحالی کنیم"... شاید درست تر آن باشد که مقصودِ جهان را بدبختیِ خود بدانیم و نه خوشبختیِ خود. زیرا هر چه انسان بیشتر رنج ببرد، غایت حقیقی زندگی زودتر حاصل می شود و هر چه خوش تر زندگی کند، هدف دورتر می رود. معنای کلمات «سنکا» نیز با این حقیقت همخوانی دارد: " پس خیر شخصیِ خود را نگاه خواهی داشت، آن گاه که ببینی که خوشبختان، ناشادترینِ همگان هستند" (یاد داشتِ راهِ رستگاری: شوپنهاور) بعد از همه ی این ها شوپنهاور چنین نتیجه گیری می کند که: آدمی اگر از آن خطای فطری نخستین دست بردارد، به زودی همه چیز را از موضعی دیگر خواهد دید... لذا مصائب از هر قسم و اندازه که باشند و هر چقدر هم او را به درد آورند، دیگر غافلگیر و مبهوتش نخواهند کرد، چرا که چنین انسانی، دریافته است که "درد و رنج، اموری حقیقی اند، که در جهتِ غایت و هدفِ اصلیِ حیات عمل می کنند" ... این بصیرت احتمالا متانت و خونسردی اعجاب انگیزی به وی عطا خواهد کرد. به تعبیر زیبایِ بیدل: مطلبی‌ گر بود از هستی همین آزار بود ورنه در کنج عدم آسودگی بسیار بود #ابوذرشریعتی
2 16456Loading...
06
💯 @Friedrich_nietzsche 💯 سمّی که موجودات ضعیف را هلاک می‌کند، برای موجودات قوی تقویت کننده است؛ ... و در نتیجه آن را سّم نمی‌نامند. #فریدریش_نیچه #حکمت_شادان / ص80
2 11352Loading...
07
من انسان نیستم، #دینامیت هستم. با این همه هیچ نشانی از بنیانگذاران دین ندارم؛ زیرا ادیان مربوط به عامه‌ی مردم است و من پس از تماس با انسان های متدین باید دست هایم را بشویم . . . من هیچ مؤمنی را نمی‌خواهم و فکر می‌کنم برای باورِ خویشتن نیز بسیار شرور هستم و هرگز با توده‌یِ مردم سخن نمی‌گویم . . . هراس بسیار از آن دارم که روزی مرا قدیس بپندارند . . . نمیخواهم قدیس باشم، و بیش از آن فردی ساده‌لوح . . . (#نیچه ، #این_است_انسان : ص128)
2 10244Loading...
08
Media files
2 02340Loading...
09
این که می‌باید با غریزه‌ها جنگید نسخه‌ای‌ست که تباهی زدگی می‌دهد: [به عکس] تا زمانی که زندگی می‌بالد، سعادت برابر است با غریزه. 💎#نیچه ⛔️#غروب_بت_ها | مسئله‌ی سقراط | قطعه ۱۱
2 52532Loading...
10
آشنایی دقیق با مغالطه‌ی آناکرونیزم یا زمان‌پریشی. ارائه؛ ابوذر شریعتی نقد به: تفسیرهای من‌درآوردیِ روشنفکران‌ِ مثلا دینی از‌ متون مقدس چنل تخصصی تاریخ فلسفه از صفر
2 0187Loading...
11
روزی که پروژه‌ی خوانش و آموزش #تاریخ_فلسفه از صفر رو شروع کردیم اصلا فکرشم نمیکردم این همه استقبال بشه با خودم میگفتم نهایتا میشیم ۲۰ نفر ولی دیروز شدیم 300 نفر! مرسی که انقد اهل عشق و عطش دانایی و دغدغه‌ی حقیقت دارید. سایر دوستان نیز می‌تونن تو این پروژه با ما همراه باشن چون از چیزی عقب نموندید چراکه تمامی فایل‌ها متن‌ها ویدئوها و مقالات ذخیره شده و در دسترستونه آیدی جهت حضور: @abozar_shariati
1 7611Loading...
12
نیک بختی چیست؟ احساسِ آن که قدرت فزونی می‌گیرد ، احساسِ چیره شدن بر مانعی. نه رضایت، بلکه قدرتِ فزون تر؛ نه صلح به هر قیمتی، بلکه جنگ، نه فضیلت، بلکه پشتکار (فضیلت به سبک رنسانس، فضلیتِ رها از بندِ اخلاق). #نیچه #دجال
2 20237Loading...
13
❌ اطلاعیه: مهلت طرح فوق به پایان رسید. لطفا برای طرح قبل هیچ پیامی ارسال نکنید. اما بعد: 🎆 اعضای نازنین کانال‌ فروید، کتاب، نیچه و شوپنهاور از هم‌اکنون برای طرح جدید از تا ۲۴ ساعت آینده فرصت خواهند داشت که با سه برابر کمتر از هزینه‌ی اصلی در این طرح شرکت کنند. (این طرح تخفیف مختص سه چنل فوق می‌باشد و شامل سایر کانال‌ها نمی‌شود.) این طرح شامل یک سمینار تحت عنوانِ فلسفه‌ به‌عنوان التیامی برای زخم‌های زندگی است به همراه فصل آموزشیِ فوق‌العاده ارزشمند و دقیقِ بررسی گام‌به‌گام، واوبه‌واوِ و قدم‌به‌قدمِ اصول اصلی فلسفه‌ی #شوپنهاور از صفر (بررسی فلسفه‌ی شوپنهاور از #کانت آغاز می‌شود چراکه شوپنهاور در سرآغاز کتاب جهان همچون اراده و تصور می‌گوید "کسی که کانت نخوانده کودک است!" و چنین فردی هرچه نقل قول از شوپنهاور بخواند یا حفظ کند بر سبیل پیش‌فرض‌های نادرست خود فهم خواهد کرد که گاه در تضاد کامل با مراد اصلی فلسفه‌ی او قرار می‌گیرد) این پروژه در قالب ویدئو، فایل صوتی و متن از قبل به صورت آماده شده است و کافی‌ست هنذفری را بردارید و به جهان شوپنهاور و راهکارهای او و فلسفه به‌مثابه‌ی التیامی برای زخم‌های زندگی سفر کنید. 🍸🌹 ظرفیت پروژه: ۲۰ نفر جهت حضور همین الان پیام دهید: (اولویت با دوستانی‌ست که عضو کانال‌های آکادمی هستند و زودتر اقدام به حضور در پروژه میکنند چراکه ادمین محترم به ترتیب پاسخ خواهد داد): @akademiadmin
4620Loading...
14
‌ ناهماهنگی حل نشده میان شخصیت‌ها و امیال والدین در سرشت کودک منعکس می‌شود و سرگذشت رنج‌های درونی او را بنیاد می‌کند. #فریدریش_نیچه
2 22736Loading...
15
کانال کا مجموعه‌‌ی وسیعی است از بهترین‌های دیروز و امروز هنر، از اپرا و نقاشی گرفته تا سینما و تئاتر و عکس. https://t.me/ka_koohikar
2 3651Loading...
16
دین‌خوها از چه کس از همه بیش بیزارند؟ از زبان نیچه بشنویم.
2 28736Loading...
17
‌ به کسی که به ویژه در سنین جوانی طاقت تحمل وجود خسته‌کننده‌ دیگران را ندارد و به حق از معاشرت با آنان ناخرسند می‌گردد و به انزوا رانده می‌شود، توصیه می‌کنم که عادت کند، قدری از تنهاییِ خویش را به همراه خود به جمع ببرد، یعنی بیاموزد که حتی در جمع نیز تا اندازه‌ای تنهایی خود را حفظ کند، هرچه می‌اندیشد فورا ابراز نکند و همچنین آنچه را که می‌گویند زیاده به جد نگیرد و از دیگران نه از حیث اخلاقی، نه عقلی انتظار بسیار نداشته باشد و بنابراین بی‌اعتنایی را در برابر نظرات آنان در خود استوار کند که این مطمئن‌ترین روش برای اعمال شکیبایی در خور تحسین است. اگر چنین کند، در میان جمع است، اما با دیگران نیست و رابطه‌اش با دیگران واجد ماهیتی صرفا عینی است. این روش او را از تماس نزدیک با جمع و در نتیجه از آلودگی و رنجش مصون می‌دارد. #‌آرتور_شوپنهاور / #در_باب_حکمت_زندگی
2 890110Loading...
18
‌ وقایع خوش زندگی مثل درختان سبز و خرمی است که وقتی از دور نظاره‌شان می‌کنیم خیلی زیبا به نظر می‌رسند ولی به مجرد آنکه نزدیکشان شده و در داخلشان می‌رویم زیبائیشان هم از بین می‌رود، شما در این موقع نمی‌توانید بفهمید زیبائیش به کجا رفته، آنچه می‌بینید چند درخت خواهد بود و بس. #آرتور_شوپنهاور  / #در_باب_حکمت_زندگی
2 58751Loading...
19
▶️ این هم فایل صوتی جلسه‌ی لایو امشب. (یکی از مباحثی که ناخواسته طرح شد این بود: آیا چنانکه علی شریعتی می‌گوید؛ فلاسفه پفیوزان تاریخ‌اند؟) 🎙 سلسله لایوهای افلاطون شناسی رو تا دوازده لایو خدمت عزیزان تقدیم خواهم کرد امیدوارم مقدمه‌ای بشه برای علاقه‌ی بیشتر و مطالعه‌ی بیشتر. کانال تخصصی تاریخ فلسفه از صفر
2 55223Loading...
20
تشریف بیارید لایو سلسله لایوهای #افلاطون_شناسی 🫴🫴 https://t.me/abouzar_shariati?livestream=f2fc6b361f986b9986
1940Loading...
21
Media files
2 61121Loading...
22
→‌‌ @Friedrich_nietzsche ← تا زنده ای، زندگی کن؛ اگر زندگی ات را به کمال دریابی، وحشت مرگ از بین خواهد رفت! وقتی کسی بهنگام، زندگی نمی کند، نمی تواند بهنگام، بمیرد. (اروین یالوم، وقتی نیچه گریست)
2 46849Loading...
23
سلام و عرض احترام خدمت دوستان و عزیزان کانال فروید و روانکاوی. تنها ۲۴ ساعت تا پایان طرح فوق زمان باقیست. اگر علاقه مند بوید می‌تونید با نصف هزینه‌ی اصلی در این تایم تعیین شده در پروژه‌ی کاملا آماده شده‌ی فروید و روانکاوی از صفر، شرکت کنید. تو این پروژه من از مبانی فلسفی این دو متفکر بزرگ هم گفتم به طور مثال مبانی فکری‌فلسفیِ دکارن، کانت، شوپنهاور، نیچه و سوسور و ... رو هم بررسی کرده‌ام. چراکه اینها اصلی‌ترین مبانی فلسفی و زبان‌شناختی برای روانکاوی هستند که شوربختانه کثیری از خود متخصصین این حوزه هم از آن غافل‌اند. جهت حضور در پروژه‌ی فوق عبارت فروید و لکان رو به آیدی زیر ارسال کنید: @akademiadmin ارادتمند: #ابوذر_شریعتی
2 1182Loading...
24
نیچه بیش از حد در مقابل قدرت حساس است. هیچ گاه وارد جریاناتی نمی شود که به نظر خودش مجبور به قبول اقتدار آنها شود. تفکر فلسفی او به ماقبل سقراطی ها نزدیک است، مخصوصا به برداشت آن ها از آگون یعنی این اعتقاد که هرکس تنها از طریق مبارزه و مسابقه، کارآیی خود را کامل می کند. شدیدا به تمام کسانی که ازاین مسابقه بیم دارند وخود را فداکار می دانند سوءظن دارد.  پدر فکری تو در این گونه مسائل شوپنهاور است. نیچه عقیده دارد که هیچ انسانی نمیخواهد به دیگران کمک کند، بشر بیشتر قصد دارد که حکومت و قدرت خود را بر دیگران بیشتر کند. وقتی نیچه گریست، اروین یالوم ترجمه: سپیده حبیب
2 32134Loading...
25
‍⭐️ جا پوشیده از برف است، این‌جا زندگی زبان‌بُریده است، آخرین کلاغ‌هایی که صداشان شنیده می‌شود قارقار می‌کنند که: چه فایده‌ای دارد؟ بی‌هوده! ای دریغا! این‌جا دیگر هیچ چیز نمی‌روید و نمی‌بالد. 📕 (#فردریش_نیچه؛ #تبارشناسی_اخلاق) 🔹از خدا تا قاتلِ خدا و از قاتلِ خدا تا واپسین انسان: پیش از رسیدن به این عاقبت، بسی دگرگونی‌ها و بسی واریاسیون‌ها رویِ تِمِ هیچ‌انگارانه در کار است. دیرزمانی زندگیِ واکنش‌گرانه می‌کوشد ارزش‌هایِ خاصِ خود را تراوش کند، انسانِ واکنش‌گر جایِ خدا را می‌گیرد: سازگاری، تحول، پیشرفت، خوشبختی برایِ همه، خیرِ اجتماع؛ انسان-خدا، انسانِ اخلاقی، انسانِ راستگو، انسانِ اجتماعی. این‌هاست ارزش‌هایِ جدیدی که به‌جایِ ارزش‌هایِ برین به ما عرضه می‌کنند، این‌هایند شخصیت‌هایِ جدیدی که به جایِ خدا به ما معرفی می‌کنند. همچنین، واپسین انسان می‌گوید: «ما خوشبختی را اختراع کرده‌ایم.[نیچه، چنین گفت زرتشت]» انسان برایِ چه خدا را کشته است، اگر نه برایِ گرفتنِ جایِ همچنان گرمش؟ هایدگر در تفسیرِ نیچه این نکته را موردِ توجّه قرار می‌دهد: «گرچه خدا جایگاهِ خویش در جهانِ فرامحسوس و جهانِ آرمانی را ترک گفته است، امّا این جایگاه، هرچند خالی، همچنان باقی است. همچنان می‌توان قلمروِ بی‌سرپرستِ جهانِ فرامحسوس را حفظ کرد. حتّی این جایگاهِ خالی به طریقی ایجاب می‌کند که از نو اشغال شود و جایِ خدایِ ناپدید شده را چیزی دیگر بگیرد.[هایدگر، راهِ جنگلی]» افزون بر این، همواره همان زندگی است این زندگی‌ای که در گامِ نخست از خوارداشتِ کلِّ زندگی سود می‌برد، این زندگی‌ای که از خواستِ توان برایِ رسیدن به پیروزی استفاده می‌کند، این زندگی‌ای که در معابدِ خداوند و در سایه‌ی ارزش‌هایِ برین به پیروزی می‌رسد؛ و سپس در گامِ دوم، جایِ خدا را می‌گیرد و علیهِ بنیادِ پیروزی‌اش وامی‌گردد و دیگر هیچ ارزشی جز ارزش‌های خود نمی‌شناسد؛ و سرانجام‌ [در آخرین گام] از پا درآمده به‌جایِ جان‌یافتن با خواستی که از آن فراتر می‌رود، ترجیح می‌دهد نخواهد و بی‌کنشانه ناپدید شود. همچنان و همیشه یک و همان زندگی: زندگیِ خوارشده، فروکاسته به شکلِ واکنش‌گرانه‌اش. ارزش‌ها می‌توانند تغییر یابند، نو شوند و حتی محو گردند. آن‌چه تغییر نمی‌کند و ناپدید نمی‌شود همان چشم‌اندازِ هیچ‌انگاری است که بر این تاریخ از ابتدا تا انتها حکم می‌راند و همه‌ی این ارزش‌ها و همچنین غیاب‌شان از آن مشتق می‌شود. هم از این‌روست که نیچه می‌تواند بیندیشد که هیچ‌انگاری نه رویدادی در تاریخ، بلکه محرّکِ تاریخِ انسان به منزله‌ی تاریخِ جهانی است. هیچ‌انگاریِ نه‌گو، واکنش‌گر و بی‌کنش: از نگاهِ نیچه یک و همان تاریخ است که یهودیت، مسیحیت، اصلاحِ دینی، اندیشه‌ی آزاد، ایدئولوژیِ دموکراتیک و سرانجام واپسین انسان علامت‌گذاری‌اش کرده‌اند. 📕#ژیل_دلوز، #نیچه_و_فلسفه ؛ فراانسان: بر ضدِّ دیالکتیک، ترجمه‌ی عادل مشایخی
2 60230Loading...
26
...اجازه ندهم چیزهای پیش‌پا‌ افتاده، موفقیت ها یا شکست های بی اهمیت، چیزهایی که در تملک من است، نگرانی درباره‌ی محبوبیت و اینکه چه کسی از من خوشش می‌آید و چه کسی خوشش نمی‌آید، جوهرِ هستی‌ام را ببلعد. برای من، آزاد ماندن و قدردانی از معجزه‌ی بودن، یک جور تسکین است... #درمان_شوپنهاور #اروین_دیوید_یالوم
2 60394Loading...
27
‍ روزی زرتشت شاگردان را اشارتی کرد و این سخنان را سر داد: همان کسی که او را «نجاتبخش» می‌نامند، ایشان را در بند افکنده است: در بندِ ارزش های دروغین و پوچ! ای کاش کسی ایشان را از چنگِ نجاتبخش‌شان نجات می‌بخشید! آدمی را ارزش های دروغین و کلام های پوچ، هولناک‌ ترین هیولاست. 👤#نیچه 📖 #چنین_گفت_زرتشت - درباره‌یِ کشیشان پ‌ن: برای ثبت‌نام و حضور در پروژه‌ی نیچه‌خوانی عبارت نیچه را به آیدی زیر ارسال کنید: @akademiadmin
2 72240Loading...
28
زیان آورتر از هر عادت زشتی چیست؟ ترحم واقعی به حال و روز ناتوانان و ضعیفان، یعنی همان مسیحیت... 👤#نیچه 📖 #دجال | قطعه 2
2 67236Loading...
29
سعادتمند زیستن، یعنی : «با مصیبت کمتر زیستن»، یعنی زندگی تحمل‌پذیر را فهمیدن. کسی که می‌خواهد زندگی‌اش را از دیدگاه فلسفی جمع‌بندی کند، بهتر است صورت‌حساب را بر مبنای ‌بلایایی که از آنها گریخته است بنویسد، نه بر مبنای لذت‌هایی که از آنها بهره‌مند شده است. #آرتور_شوپنهاور #در_باب_حکمت_زندگی برای ثبت‌نام و دریافت آموزش‌های از قبل آماده شده (بررسی رساله‌ی دکترای شوپنهاور به همراه آموزش اصول اصلی فلسفه‌ی او عبارت شوپنهاور را به آیدی زیر ارسال کنید:)
2 87656Loading...
30
Media files
1732Loading...
31
‌ لطفاً ورق بزنید. چرا شوپنهاور اعتقاد داشت که در مجموع بهتر بود که ما اصلاً به دنیا نمی‌آمدیم؟ آرتور شوپنهاور در شاهکار فلسفی خود "جهان همچون اراده و تصور" می‌گوید که زندگی سراسر رنج است، زیرا انسان در زندگی خود محکوم به حضور "اراده‌ای" است که اساساً و همواره آسیب‌زننده است. اسلایدها را ورق بزنید و بخوانید که شوپنهاور دقیقاً از چه نوع اراده‌ای صحبت می‌کند. ‌ منبع: جملگی منبع اصلی: تارنمای وقفه‌های فلسفی @Schopenhauer71
3 56496Loading...
آن که عذاب می‌دهد و آن که عذاب می‌کشد هر دو یکی هستند. اولی به اشتباه گمان می‌کند که خود در عذاب شریک نیست، و دو می فکر می‌کند که در گناه شریک نیست.‌ اگر چشمان هر دو باز می‌شد، تحمیلگرِ رنج در می‌یافت که خود در هر چیزی که در سرتاسر جهان پهناور از درد رنج می‌برد وجود دارد و، اگر قوه‌ی تعقل به او داده شده باشد، به عبث به این می‌اندیشد که از چه رو برای چنین رنج عظیمی، که علت و اسباب گناه آلودش را در نمی‌یابد، به هستی آمده است.‌ ‌ از سوی دیگر، شخص معذب می‌دید که هرگونه شرارتی که در جهان هست و بوده از آن اراده‌ای نشأت می‌گیرد که وجود درونی خودش را تشکیل می‌دهد، و در وی نیز متجلی می‌شود. می‌دید که، به واسطه‌ی این پدیدار و تأیید آن، تمامی رنج‌های ناشی از چنین اراده‌ای را به جان خریده، و مادام که خودش این اراده است باید آنها را تحمل کند. "کالدرون"، این شاعر پیامبر وار، در زندگی یک رویا است از همین شناخت سخن می‌گوید : زیرا بزرگترین خطای آدمی این است که زاده شده. این چگونه می‌تواند گناه نباشد، حال آن که بر اساس قانونی ابدی مرگ را در پی خود دارد؟ "کالدرون" در این شعر صرفاً باور مسیحی به گناه آغازین و اصلی را بیان کرده است. #آرتور_شوپنهاور #جهان_همچون_اراده_و_تصور
Show all...
👍 23
Photo unavailableShow in Telegram
دوستان دلگرمی شما برای من تنها انگیزه‌ایست که دارم به فعالیت شبانه‌روزی خودم توی آکادمی ادامه میدم. بنابراین اینکه وقت میذارید و مطالب رو میخونید یا گوش میدید (نود درصد مطالب، درسگفتارها، درنوشتارها کاملا رایگان است و در تمامی کانال‌ها منتشر شده است) خودش بزرگ‌ترین دلگرمی است و دیگر نیازی به تشکر و ... نیست. ارادتمند تمامی عزیزان علاقه‌مند: #ابوذر_شریعتی چنل تخصصی تاریخ فلسفه از صفر
Show all...
41👍 8
‌ شوپنهاور می‌گوید: "وقتی از طبیعتِ سطحی و پوچِ اندیشه‌های دیگران، تنگی نظرشان، حقارتِ دیدگاه‌هایشان و پستی نیت‌ هایشان و تعداد خطاهایشان کاملا آگاه می‌شویم، کم کم به چیزی که در سرشان می‌گذرد بی‌تفاوت می‌شویم. زیرا زمین مملو از آدم‌هایی است که ارزش هم‌صحبتی ندارند. به نظرت واقعا عاقلانه است که ما نظرات چنین آدم‌هایی را جدی بگیریم؟ چرا اجازه دهیم که قضاوت‌هایشان تعیین کند که ما چگونه آدمی باشیم؟ آیا نوازنده از تشویق بلند حضار مسرور می‌شود، اگر بداند همه‌ی مخاطبانش ناشنوا هستند؟ #آلن_دوباتن / #اضطراب_موقعیت
Show all...
👏 55👍 14 7
02:35
Video unavailableShow in Telegram
"الف تا یای فلسفه ی من این است که هر آن چه سنگین است سبک شود و تن ها همه رقّاص و جان ها همه پرنده، و به راستی این الف تا یای فلسفه ی من است" #فریدریش_نیچه #چنین_گفت_زرتشت پ ن: رقص، الف تا یایِ فلسفه ی ابر فیلسوفی چون نیچه است، نیچه رقص را نماد سبک پایی و سبک بالی می داند در همان سیاقِ آری گویی به زندگی _توام با لبخندی سرشار از امیدِ به همین حیاتِ خاکی_ و سنگینی و فربه ای را نماد نه گویی و نفیِ زندگی _توام با ترش رویی و دگمیت و اخم و تخمِ چندش آور از برای نفی مواهب زندگیِ این جهانی و دل بستن به نارپستان های آن جهانی!_ 🆔 @aboozarshariati
Show all...
15👏 5
📚🖌 غایتِ زندگی"خوشوقتی" و "خوشحالی" و "خوشبختی" نیست، "درد" است و "رنج" و "بدبختی" ... ✍ ابوذر شریعتی شوپنهاور می گوید تنها یک خطای فطری وجود دارد و آن هم اینکه: ما آدمیان چنین تصور می کنیم که اساسا برای خوشحال بودن زندگی می کنیم. زندگی می کنیم تا خوشحال شویم، گویی که خوشبختی و خوشوقتی و خوشحالی، غایت اصلیِ زندگانی است و آدمیان خواه نا خواه می بایست برای به چنگ آوردنش، از هیچ تلاش و کوششی دریغ نورزند و حتی در صورت لزوم، به امیدِ رسیدن بدان، تن به هر گونه، خفت و ذلت و تظاهر و ریا و چاپلوسی و... هم بدهند... (حال متوجه شدید که چرا نیچه به پیروی از شوپنهاور، هشدار میداد که: امید، پلید ترینِ پلیدی ها است؟) اشتباه نکنید، شوپنهاور صرفا از روی بدبینی و کینه و عقده و... این مسائل را گوشزد نمی کند، او حقیقتا یک فیلسوفِ انضمامی اندیش و واقع بین است و نه انتزاعی اندیش و هپروتی! نباید به خاطر نقل جملات کوتاهِ خارج از سیاق اصلی، از متون شوپنهاور، تمامی آراء و تاملات ارزشمند چنین نابغه ای، راجع به ماهیت زندگی و رنج و آدمی و هستی را نادیده گرفت. کافی ست به یکی از تاملات او در بابِ راه رستگاری دقت کنیم (این یاد داشت در کتابِ جهان و تاملات فیلسوف با ترجمه ی رضای ولی یاری، موجود است) او در این باب متذکر این نکته می شود که هنگامی که شما مبنای زندگی را بر خوشبختی و خوشحالی می گذارید، نگاهتان به زندگی از موضع و منظری خواهد بود که همواره انتظارِ حالِ خوش و بر وفق مراد بودنِ امور و کامیابی و کام جویی و لذت (شعارِ دنیای کثیفِ سرمایه داری) و... را خواهید داشت در حالی که واقعیتِ زندگی، آدمیان، اجتماع، ارزش‌های مزخرف و سنت های مضحک و قانون ها و مقرراتِ پلید و... دقیقا بر خلاف این تمنّا، پیش می رود و همواره انسان را با ناکامی ها و رنج ها و تلخی ها و محرومیت ها و ممنوعیت ها و نه ها ... رو به رو می کند. و در نهایت آدمی در یک چنین موقعیتی، دچار تناقض و سردرگمی می شود. به همین جهت هم بود که شوپنهاور می گفت: "هر روزِ زندگی مان تا کنون به ما آموخته است که حتی آن زمان که لذات و خرسندی ها متصل می شوند، در خود فریب آمیزند (هیچ دوامی ندارند و هر آن به گذشته ملحق می شوند، تا حدی که گویی اصلا نبوده است) به وعده های خود عمل نمی کنند و جان را خشنود نمی سازند و عاقبت این که تصرف آن ها با طعم آزار ها و نا خشنودی هایی که همراهشان می آیند و یا از آن ها نشات می گیرند تلخ می شود. در مقابل رنج ها و غم ها بسیار واقعی از کار در می آیند و اغلب هم از حد انتظار فراتر می روند. بنابراین همه چیز در زندگی، چنان رقم خورده تا ما را از آن خطای فطری (اینکه غایت زندگی خوشحال بودن است) بیرون بیاورد و متقاعدمان کند که غایتِ وجودمان، خوشحال بودن نیست. در حقیقت، هنگامی که دقیق تر و معتدل تر به زندگی نگریسته شود، بیشتر شبیه به نمایشی در نظر می آید که قرار است نشان‌مان بدهد که: "قرار نیست در آن (در زندگی) احساس خوشحالی کنیم"... شاید درست تر آن باشد که مقصودِ جهان را بدبختیِ خود بدانیم و نه خوشبختیِ خود. زیرا هر چه انسان بیشتر رنج ببرد، غایت حقیقی زندگی زودتر حاصل می شود و هر چه خوش تر زندگی کند، هدف دورتر می رود. معنای کلمات «سنکا» نیز با این حقیقت همخوانی دارد: " پس خیر شخصیِ خود را نگاه خواهی داشت، آن گاه که ببینی که خوشبختان، ناشادترینِ همگان هستند" (یاد داشتِ راهِ رستگاری: شوپنهاور) بعد از همه ی این ها شوپنهاور چنین نتیجه گیری می کند که: آدمی اگر از آن خطای فطری نخستین دست بردارد، به زودی همه چیز را از موضعی دیگر خواهد دید... لذا مصائب از هر قسم و اندازه که باشند و هر چقدر هم او را به درد آورند، دیگر غافلگیر و مبهوتش نخواهند کرد، چرا که چنین انسانی، دریافته است که "درد و رنج، اموری حقیقی اند، که در جهتِ غایت و هدفِ اصلیِ حیات عمل می کنند" ... این بصیرت احتمالا متانت و خونسردی اعجاب انگیزی به وی عطا خواهد کرد. به تعبیر زیبایِ بیدل: مطلبی‌ گر بود از هستی همین آزار بود ورنه در کنج عدم آسودگی بسیار بود #ابوذرشریعتی
Show all...
21👍 4👏 4
💯 @Friedrich_nietzsche 💯 سمّی که موجودات ضعیف را هلاک می‌کند، برای موجودات قوی تقویت کننده است؛ ... و در نتیجه آن را سّم نمی‌نامند. #فریدریش_نیچه #حکمت_شادان / ص80
Show all...
👍 31
من انسان نیستم، #دینامیت هستم. با این همه هیچ نشانی از بنیانگذاران دین ندارم؛ زیرا ادیان مربوط به عامه‌ی مردم است و من پس از تماس با انسان های متدین باید دست هایم را بشویم . . . من هیچ مؤمنی را نمی‌خواهم و فکر می‌کنم برای باورِ خویشتن نیز بسیار شرور هستم و هرگز با توده‌یِ مردم سخن نمی‌گویم . . . هراس بسیار از آن دارم که روزی مرا قدیس بپندارند . . . نمیخواهم قدیس باشم، و بیش از آن فردی ساده‌لوح . . . (#نیچه ، #این_است_انسان : ص128)
Show all...
👍 30 1
Photo unavailableShow in Telegram
15👍 1
این که می‌باید با غریزه‌ها جنگید نسخه‌ای‌ست که تباهی زدگی می‌دهد: [به عکس] تا زمانی که زندگی می‌بالد، سعادت برابر است با غریزه. 💎#نیچه ⛔️#غروب_بت_ها | مسئله‌ی سقراط | قطعه ۱۱
Show all...
👍 15 4
09:39
Video unavailableShow in Telegram
آشنایی دقیق با مغالطه‌ی آناکرونیزم یا زمان‌پریشی. ارائه؛ ابوذر شریعتی نقد به: تفسیرهای من‌درآوردیِ روشنفکران‌ِ مثلا دینی از‌ متون مقدس چنل تخصصی تاریخ فلسفه از صفر
Show all...