cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

کانال مداح اهل بیت علی خزایی

علی خزایی جهت مراسم ختم وسوگواری ۰۹۱۸۹۳۸۲۶۷۱‌‌ ایدی مدیر @Alikhazai71 ایدی کانال @Alikhazai0918

Show more
Iran350 241The language is not specifiedThe category is not specified
Advertising posts
161
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

اهدای ۲ کیسه بوکس ورزشی از طرف خیر جهادی برادر عزیزم حاج مسلم کریمی و همچنین خانواده یک جوان ناکام به تربیت بدنی شهرستان صحنه که امروز تحویل مهندس نامداری مدیر این اداره جهت استفاده جوانان ورزشکار اهدا گردید. 🙏🙏🙏 #چمچمالی‌ها https://telegram.me/joinchat/DPzMfj6Hl8xZBe4wC8y0Yw
Show all...
امروز چهارشنبه☀️ ● 15 دی 1400 ه.ش ● 2 جمادی الثانیه 1443 ه.ق ● 5 ژانویه 2021 میلادی
Show all...
شهید قاسم سلیمانی: اگر من جانم را هزاربار فدای این ملت کنم ارزشش را دارد 🖤 از آتش جانسوز خبر بال و پرم سوخت دل آب شد از شعله و یکباره سرم سوخت انگشتر خونین تو در دست بریده ناگاه جهان تار شد و در نظرم سوخت ⏱ 1:20 😭 @ir_Akhbariran
Show all...
video_2022-01-02_09-35-32.mp43.91 MB
سلام ویلدای چند هزارساله همدم وَشادِیِ عمه و خاله یلدا شَوِیگَه پر لَه رمز و راز زمسان و َ ای شَو مَکَرو آغاز یلدا یادگارِ جشن باستانه شَوِ شادی و نقل و داستانه شَوِ نقل و فال و شعر و شادِیَن شو عدل و داد هم آزادِیَن دارا تانَدارساده و بی ریا اِی جشن و شادی مَکِردِن بر پا یلدا و معنای میلاد نورَ ه وَخت شادی و جشن و سِرورَ ه اول چله و آغاز زمسان سرمای صیاد کُش پا نَید و میدان شو نِشینِ بَزم و سور و مهمان نامگذار کردن او ابوریحان نامش نهادن میلاد اکبر و مهر و میترا تا زایِشتِ خُوَر اویشِن که یلدا شوم و دَیجورَه شَوِ اهریمن زشت و شَرورَه وعده ی پیروزیِ نور وَ تاریکی روز، دَس هَلگِرِی دِی و باریکی کوتاه ترین روژ آخر و پاییز دریژ ترین شَوِ شومِ غم انگیز یلدا و َ قدیم هر یادِگارَن شکرانه ی نعمتِ پروردگارَن » دَیگان « خرَم روز، هم روژَ ِ ِ خُورَن و َ شَو نشینی تا و سَحَرَن شَوِ بیدارِی و هم صلح و صفا شَوِ خرَمِی و، بی جنگ و عزا کُشتن حیوان ممنوعه و َ اِی شَو و َ مرغ و ماهی تا و َ میش و گو وخت خواردِنِ میوه ی خشک و تَر و َ دَیشت و صحرا تا و َ لیسکِ خُوَر قدیم الایام و َ عهد دِیرِین برپا مَکِردِن اِی جشنِ شیرین تعهد کردیان هر یک و دوسان بکارِن سَروِی و َ باخ و بوسان رسومات خاص اِی شَوِ یلدا چند هزار ساله مَنِیَه پا برجا یلدا تو سیای مِن سیاه بختم پاشیاس و َ یک، دی تخت و بختم زمسان مَپِرسو و َ سوز احوالِد پسته شرمنده س و َ شامی کالِد امسال مَنِمَه هر و َ ناکامی نه آجیل سِنِم نه دانه ی شامِی یلدا یَه چِیشَن پریشَن حالِد درویش و َ فدای پشیوِی سالِد درویش علی تتری
Show all...
📙 ارزش دانش در دزدی از یک بانک ، دزد فریاد زد: "هیچکس حرکت نکند پول مال دولت است". بااین حرف همه به آرامی روی زمین دراز کشیدند. به این می گویند "شیوه تفکر" وقتی دزدان به مخفیگاهشان رسیدند،دزد جوان که لیسانس تجارت داشت به دزد پیرکه شش کلاس سواد داشت گفت:"بیاپولها را بشماریم". دزد پیرگفت:"وقت زیادی میبرد، امشب تلویزیون مبلغ را اعلام میکند." به این می گویند "تجربه" بعداز رفتن دزدها مدیر بانک به ریسش گفت فورا به پلیس اطلاع میدهم ولی ریس گفت "صبرکن تا خودمان هم مقداری برداریم و به برداشتهای قبلی خود اضافه کنیم وبارقم دزدی اعلام کنیم". به این می گویند "با موج شنا کردن" وقتی تلویزیون رقم را اعلام کرد دزدان پول رو شمردندو بسیار عصبانی شدند که ما زندگیمان راگذاشتیم و 20میلیون گیرمان آمد ولی رئیسان بانک در یک لحظه و بدون خطر 80 میلیون بدست آوردند. به این میگویند "دانش بیشتر از طلا میارزد" @yangijeh ینگیجه
Show all...
#صبح_بخیر
Show all...
🌸🍃🌸🍃 آورده اند که مردی را هوس دزدی به سرش زد و می خواست که در آن حرفه کمالی یابد. او را نشان دادند که در شهر نیشابور مردی است که در این علم کمالی دارد و بر دقایق اِختفاء و اسرار، عارف و واقف است. آن مرد از شهر خود عزم آنجا کرد. چون به نیشابور رسید، سرای آن دزد را نشان خواست و به خدمت او رفت و خود را بر وی عرضه کرد و گفت آمده ام تا از تو چیزی آموزم و در علمِ دزدی مهارتی حاصل کنم. استاد او را به ترحیب و خوش آمدی هر چه تمام تر جواب گفت. چون طعام پیش آوردند و مرد خواست که تناول کند، استاد نیشابور او را گفت که به دست چپ بخور. مرد، دست چپ در پیش کرد و خواست تا طعام خورد، چون عادتش نبود نتوانست خورد. دست راست بیرون کرد. استاد گفت جان پدر، در این کار که تو قدم نهاده ای، اول مقام او آن است که دست راست قطع کنند از آنکه حکم شرع این است و چون تو را به دزدی بگیرند و دست راست را ببرند، باید که به دست چپ طعام خوردن عادت کرده باشی تا آن روز رنج نبینی. مرد را از این سخن، انتباهی (بیرون آمدن از غفلت) پدید آمد و گفت در کاری که به طمع سیمی که به دست آید دست سیمین را به باد دادن، شروع در آن ناکردن اولی تر. پس از سر آن حرفه درگذشت و از آن آرزو و خواسته دل کند. @golvajhehayezakhmi
Show all...
🌸🍃🌸🍃 #ملا_و_کیسه_زر دزدی کیسه زر ملّانصرالدین را ربود‌، وی شکایت نزد قاضی برد؛تا خواست ماجرا را شرح دهد، داروغه وارد شد و نزد قاضی نشست. ملّا متعجب شد و هیچ نگفت و از محضر قاضی بیرون آمد؛ روز بعد مردم دیدند که ملّا فریاد میزند که آی مردم کیسه ام ... کیسه ام را یافتم،از او سوال کردند که چطور بدون حکم‌قاضی کیسه را یافتی ؟! ملّا خنده ای کرد وگفت: «در شهری که داروغه دزد باشد و قاضی رفیق دزد »بهتر دیدم که شکایت نزد قاضی عادل برم منزل رفته و نماز خواندم و ازخدا کمک خواستم. امروز در بیابان‌دیدم که داروغه از اسب افتاده گردنش شکسته و کیسه زر من به کمر بسته... ! پس کیسه ام را برداشتم. @golvajhehayezakhmi
Show all...
🌸🍃🌸🍃 #کرم_انوشیروان گویند انوشیروان روز نوروز مجلس عام داشت. دید که یکی از حاضران پنهانی جامی زرین در بغل نهاد. چشم پوشید و چیزی نگفت. چون مجلس تمام شد شراب دار گفت: هیچ کس بیرون نرود تا تجسس کنم که یک جام زر ناب گم شده... انوشیروان گفت: بگذار ،که آن کس که گرفت باز نخواهد داد و آنکس که دید سخن چینی نکند. بعد از چند روز آن شخص پیش انوشیروان آمد. جامه های نو پوشیده بود و کفشی نو در پای داشت. انوشیروان اشاره به جامه های وی کرد که اینها از آن است؟ مرد دامن از روی کفش برداشت و گفت این نیز از آن میباشد. انوشیروان بخندید و دانست که او به ضرورت گرفته است و پس بفرمود تا هزار مثقال زر به وی دادند.... #بهارستان #جامی @golvajhehayezakhmi
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.