Hypatia
خسته از خدایان ناموجود، میکشم بر دوش زخم تمامی ستیزهایی که نکردهام، بدنم آزرده و دردآلود از کنکاشی که حتی به فکر آن نبودهام.
Show more797
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
شعری بخوان که بااو رطل گران توان زد
بر آستان جانان گر سر توان نهادن
گلبانگِ سربلندی بر آسمان توان زد...
احمد_شاملو_راهی_بزن_که_آهی_بر_ساز_آن_توان_زد.mp38.20 MB
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند
احمد_شاملو_رسید_مژده_که_ایام_غم_نخواهد_ماند.mp36.49 MB
گداخت جان که شود کارِ دل تمام و نشد
بسوختیم در این آرزوی خام و نشد...
احمد_شاملو_گداخت_جان_که_شود_کار_دل_تمام_و_نشد.mp37.00 MB
تابِ بنفشه میدهد
طرّهٔ مشکسای تو
پردهٔ غنچه میدرد
خندهٔ دلگشای تو
ای گل خوشنسیم من
بلبل خویش را مسوز
کز سر صدق میکند
شب همه شب دعای تو...
🍷
@Hypatia_kl
احمد شاملو - تاب بنفشه میدهد.mp36.46 MB
انار است و من و هندوانه و برف
و نیمرخ حافظ، پشت پنجرهام
زلف آشفته،
خوی کرده، مست
اما نمیخندد!
شب یلدا انار است و من و هندوانه و برف
و لحظهای بی دریغ فالی از حافظ
از در صدای مشت میآید
باز میکنم، حافظ آمده است.
"خوی کرده ... مست"
نمیخندد.
@Hypatia_kl
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.