حرف های عاشقانه

مینویسم : دلم آبنبات چوبی ترش میخواد صورتک غمگین میفرسته مینویسم : کاش الان تو مینی بوس قراضه ی درکه بودیم مینویسه : خودم و خودت فقط مینویسم : خودم و خودت فقط صورتک گریون میفرسته مینویسم : یه نخ سیگار میگرفتیم میرفتیم کنار رودخونه ... یه پک تو میزدی سرفه میکردی میخندیدیم ... یه پک من میزدم سرفه میکردم میخندیدیم ... بعد پرت میکردیم سیگارو تو رودخونه ... میخوام بنویسم : بعدش جوری بغلت میکردم که بمیریم هر دو اون اما زودتر مینویسه : باهاش رفتی درکه؟ یخ میکنم باز خودش مینویسه : رفتی دیگه پرت میکنم تبلتو پرت میکنه گوشی رو بعد رودخونه ی درکه از چشمام راه می افته تو اتاقم بعد رودخونه ی درکه از چشماش راه می افته تو اتاقش:) @harfhayashegane1

يقين دارم تو را دوست دارم من، تو را صادقانه دوست دارم تو را به دور از غرور به دور از ريا مثل كودكي به دور از دروغ تو را مثل نيمه ي جان مثل لحظه ي اولين ديدار اولين بوسه اولين آغوش من، تو را عاقلانه دوست دارم @harfhayashegane1

دلتـــنگــی ها گاه از جنس اشکند و گاه از جنس بغض گاه سکوت ميشوند و خاموش ميمــانند گاه هــق هـــق مي شوند و ميبارند دلتنگـی من براي تـو اما جنس غريبـی دارد 😔 @harfhayashegane1

تو که هستی در کنارم با تو هر دم در بهارم مهربان یارم ، نگارم تا نفس درسینه دارم بودنت را در کنارم ... دوســــــــت دارم @harfhayashegane1 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

مرا تا جان بود جانان تو باشی ز جان خوش‌تر چه باشد؟ آن تو باشی دلِ دل هم تو بودی تا به امروز وزین پس نیز جانِ جان تو باشی @harfhayashegane1

گـاهـی مـجـبـورم بـغـض هایـم را↻ بـا خـنــده هـاے بـلـنـد خـفـــہ ڪــنـــم ڪہ دیـگـران نـگـویـنـد دیـدے↬ بـالاخـــره شـڪـســـت @harfhayashegane1