یادداشتهای رهایی من
اینجا جهانم رو تبدیل به کلمه میکنم. علاقهمند به #زبانشناسی و روانشناسی و کلاً «شناخت» #مغزیه #معشوق #book #series مرمر هستم: https://t.me/HarfinoBot?start=7b303f1072fbf7df-761
Show more262
Subscribers
No data24 hours
-17 days
-530 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
این هدف زیبا که دربارهش حرف زدم، حسابی مشغولم کرده و نمیتونم یک ثانیه هم بدون فکر کردن بهش بگذرونم! بنابراین فکر میکنم پست گذاشتن و ارتباطاتم از این هم محدودتر بشه (تلگرام رو از گوشی پاک میکنم.)
میرم تو غارم نقشه بریزم برای بهتر درس خوندن و قشنگتر تلاش کردن و اگه وسط درس احساس رهایی کردم، بازم اینجا مینویسم (شاید نرسم کامنت جواب بدم، پیشاپیش عذرمیخوام)
لطفا دعا کنید این قسمت از سفر زندگی برام پر از اتفاقای امیدوارکننده باشه💘 قلبتون پُر کلمه و شبتون به خدا.
❤🔥 15🍓 1🤝 1
13718
اون یکی زنعموی عزیزم میگفتن:«هر آدمی سه نوع زبان داره: زبان بدن، زبان کلامی و زبان ذهنی؛ که این زبانها روی همدیگه تأثیر میذارن. ما به بیمارانی که OCD دارن میگیم وقتی زبان ذهن بهت امر میکنه فلان کارو بکن، تو با زبان کلام باهاش مخالفت کن و توی ذهن درگیر نشو!»
دیشب وقتی ذهنم خواست کسی رو قضاوت کنه، زیر لب بهش گفتم :«نمیخوام به این موضوع فکر کنم، لطفاً ادامه نده.» و سکوت کرد! روش جدید برای ساکت کردن ذهن هم آنلاک ✅
👌 9❤🔥 5
156912
بذار رک بگم. امروز از اون روزا بود که من وحشت داشتم از آدما؛ هرجا که بودم سریع فرار کردم و تقریباً با هیچکس ارتباط چشمی برقرار نکردم و هرلحظه منتظر بودم یکی یه چیزی بگه که از هم بپاشم.
از صبحم این آیهی سوره بلد تو ذهنم بود:«مگه ما بهش دوتا چشم ندادیم؟!» هی فکر کردم یعنی چی؟ چرا این واقعیتِ واضح و مبرهن باید اینجا بیاد؟ از فکر کردن چیزی عایدم نشد پس تفاسیر رو چک کردم.
برنامهی تفسیر نور آقای قرائتی از شگفت انگیز بودن خلقت چشم نوشته بود:
گودال استخونی و چربی محافظ
اشک شور برای فاسد نشدن اون چربی
مژه، پلک، ابرو، خطوط پیشونی همه برای محافظت از چشم و چندتا چیز دیگه که فقط همین حفاظت از چشم، خیلی به چشمم اومد.
یهویی قلبم باهام حرف زد: «فکر میکنی خدایی که این همه از چشمات مراقبت میکنه و حواسش هست که چشم آسیب نبینه، از تو قرار نیست در برابر آدما، خودت و افکارت محافظت کنه؟!»
آروم شدم.
#معشوق و محافظ و پشتیبان و حامی و رفیق.
👌 15❤🔥 10🍓 2
169614
«در ستایش امید» خستگیِ این روزا رو تبدیل به بذر امید میکنه🌦
❤🔥 5
15247
تقدیرنامه:
از شما ممنونم که به کلماتی که بدون هیچ صورتکی اینجا بیانشون کردم، هرچند سخت و پیچیده، توجه کردید و حتی یه کوچولو فکرتون درگیرش شده.
اگه کامنتی گذاشتید که پاسخ ندادم، آگاه باشید که زمان کافی نداشتم و یا از دستم در رفته و به هیچ وجه قصد بیتوجهی نداشتم.
اگه حرفام اذیتتون میکنه یا به هر دلیلی قابل استفاده نیست براتون، لطفاً روی در واینستین و راحت باشین. اگرم مفید بوده یه ندا بدین که متوجه بشم از چیا بیشتر بهره میبرید تا منم رو اون مورد تمرکز کنم🤝
و در پایان، سلام و نور مهربانی خدا بر شما، تابندهتر از همیشه و تولدمم مبارک. D: 🧡
❤🔥 27🍓 2🤝 1
233116
سالی پر از رنج و پذیرش رنج به عنوان عضو ثابت زندگی بود؛ فهمیدم که رنج با گِلِ من سرشته و از عمق این رنجه که دونههای ذوق و زندگی از قلبم رشد میکنن. طناب محبت عزیزانم که با چنگ و دندون نگه داشته بودم بالاخره رها کردم؛ در عوض طنابی که از بالا آویزون بود و نمیدیدمش رو محکم گرفتم و بعد دیدم بقیهی طنابها خودبهخود بهم متصل شدن. شگفت انگیز بود!
[۹/۹]
🤝 5🍓 2
22236
گفتم قرآن! شروع کردم به «مطالعه تحقیقی قرآن». اول مثل رمان بود که داستان آفرینش رو تعریف میکنه و از اتفاقات موقع خلقت خبر میده. اما یه سری جاها رو اصلا نفهمیدم، بعضی آیات واقعاً گنگ بودن و منم ازشون رد نشدم، اینطوریه که از سال پیش تا الان تو جزء دو گیر کردم و اصلاً هم کوتاه نمیام که با روخوانی ازش بگذرم و بهش فکر نکنم.
[۸/۹]
❤🔥 10👌 3
22335
دنیای موازی که از چندین سال قبل درگیرش بودم توسط قرآن بهم ثابت شد اما به شکلی فوقالعاده جالب و منطقی و هدفدار! شاید بعداً بیشتر دربارهش حرف زدم.
[۷/۹]
👌 8🍓 1
22227
امسال همهچیز از زامبی (مرده متحرک) تبدیل شد به زندهی با عقل و شعور. زندگی زندهست، مرگ زندهست، کتاب و قلم و سنگ و امید و ناامیدی هم زندهن و این منم که تصمیم میگیرم زنده بودن خودمو به کدوم موجود زنده گره بزنم و چطوری با زندهها رفتار کنم.
[۶/۹]
❤🔥 11🍓 2
22522