cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

🏳️‍🌈𝑹𝒂𝒊𝒏𝒃𝒐𝒘𝒃𝒖𝒚🏳️‍🌈

𝚆𝙴𝙻𝙲𝙾𝙼𝙴 𝚃𝙾 𝙾𝚄𝚁 𝙲𝙷𝙰𝙽𝙽𝙴𝙻🙂🖐🏻 |•𝚂𝚃𝙰𝚁𝚃: 15𝙰𝚄𝚀𝚄𝚂𝚃•| 𝑪𝑯𝑨𝑵𝑵𝑬𝑳 𝑻𝑶𝑷𝑰𝑪𝑺👇🏻 .𝙰𝚂𝙷𝙴𝙽𝙰𝙴 𝙱𝙰 𝙳𝙾𝙽𝚈𝙰𝚈 𝑳𝑮𝑩𝑻🏳️‍🌈 .𝙵𝙰𝚁𝙷𝙰𝙽𝙶 𝚂𝙰𝚉𝙸 🤗 .𝙳𝙴𝙻𝙽𝚅𝙴𝚂𝙷𝚃𝙴😌 .𝚁𝙾𝙼𝙰𝙽📜 t.me/rainbow_buy

Show more
Iran193 768The language is not specifiedThe category is not specified
Advertising posts
506
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

چنلو دوباره راه اندازه کنیم؟ با رمان و پست و....Anonymous voting
  • آره
  • نه
0 votes
فلسفه‌ی بغل کردن خیلی عجیبه؛ دستتو می‌پیچی دور بدن یه موجود زنده و انگار که یه سرنگ پر از مورفین وارد پوست تنت شده شناور میشی تو آرامش و وقتی نسخ بغل کردنش میشی جای خالی قلبش سمت راست قفسه سینت طوری درد میگیره که حاضری کل دنیاتو بدی تا فقط یک‌بار دیگه تو بغلت حسش کنی:))) ،
Show all...
Cause you know this ‘Cause you know this love In the middle of the night In the middle of the night Just call my name Cause you know this چون تو میدونی، تو میدونی که این حس عشقه در نیمه های شب در نیمه های شب تنها کافیه اسم منو صدا بزنی √• #𝙽𝙴𝚆 √• #𝙼𝚄𝚂𝙸𝙲 🥀• ‌‌‌‌‌0:53━━❍──────3:36 ↻ ⊲ Ⅱ ⊳ ↺ •|http://T.me/Rainbow_buy 🍈☁️
Show all...
01 MIDDLE OF THE NIGHT.m4a7.89 MB
یه قانونی تو کارما هست که میگه: وقتی که یه شخصی واسه‌ی تو آفریده نشده و تو اینو نمیخوای قبول کنی، کاری میکنه اون آدم به طور مداوم بهت آسیب بزنه تا تو با میل خودت رهاش کنی :)) #میم http://T.me/Rainbow_buy
Show all...
The world only know you By your worst mistakes ... دنیا تورو فقط به عنوان بدترین اشتباهاتی که کردی میشناسه ... ,
Show all...
پارت‌صد‌بیست‌هشت❌👅 مهرداد انقدر توی شوک اون دست #نرم و سبک بود که حتی وقتی دیگو #بیضه‌هاشو #لمس کرد واکنشی نشون نداد، دست قل اول برعکس قل دوم به شدت سبک و نرم بود، انقدر که حس کرد داره نوازش میشه به جای #اسپنک. حتی به سرش زد بره بهش بگه چند بار دیگه‌هم #اسپنکش کنه.🌸🔗 بالاخره وقتی #انگشت دیگو وارد #س*وراخش شد تکونی خورد و #ناله‌ی کوچیکی از #درد کرد.🔇🤫 اصلا دوست نداشت بعد از اون #تنبیه نسبتا سبک و مضخرف #س*ک*س داشته باشه، ولی از اونجایی اصلا و ابدا حریف این غول نمی‌شد ترجیح داد ساکت باشه تا اون مردک کارش‌و کنه و بره. امیدوارانه به در حموم خیره بود تا شاید اون قل مهربون بیاد و دوباره نجاتش ولی با ورود #ال*ت #حجیم دیگو تمام امیدش دود شد رفت....⭕️〰 https://t.me/+TLYtIhuyW1aVlDn1 https://t.me/+TLYtIhuyW1aVlDn1 بنر۲۴پاک ❌
Show all...
#رابطه_اجباری_دزد_با_صاحب_عمارت❌⛔️🙈             #part23 #پرتش کردم روی تخت و روش #خیمه زدم در همون حال دستم رو دراز کردم و #لب رو برداشتم و بعد از #چرب کردن #ع*ضوم، اونو به آرومی وارد #سوراخ #باک*ره دزد عمارتم کردم. با #ورود #آلتم صورتش از #درد جمع شد و یک قطره اشک از گوشه‌ی چشمش پایین افتاد. کمتر از یک ثانیه گذشت که #فریاد زد: +#آخ! بی‌توجه بیشتر خودم‌و #واردش کردم و کمی منتظر شدم تا به #اندازه‌م #عادت کنه و #سوراخش #گشاد بشه، ولی اون جوجه حرصی داد زد : +لعنت به تو و اون #ک..یر #بزرگت 💦🌈 #پارت_واقعی_رمان 👅💦 ☠ #نبود_لفت_بدهhttps://t.me/+TLYtIhuyW1aVlDn1 https://t.me/+TLYtIhuyW1aVlDn1 بنر۲۴پاک ❌
Show all...
#فول_هات💥🧨🚫 #ددی_کینگ☠ #پارت_اصلی_رمان_ورشان🔥❗️🌸 مقداری ازش‌و روی انگشت #فاکش‌ ریخت و بعد زانوهای من رو گرفت و توی #شکمم جمع‌شون کرد. از این که تمام #بند و #بساطم توی دیدش بود، چشمام رو با #شرم بستم. با #خیس شدن #*وراخ #مقعدم چشمام رو ترسیده باز کردم و سعی کردم ببینم داره چیکار میکنه. ولی با پاهایی که توی شکمم جمع شده بود اصلا نمیتونستم اون ناحیه رو ببینم. چند لحظه بعد ورود چیزی رو به #داخلم حس کردم، چشمام گرد شد و وحشت تمام وجودم‌ رو گرفت. با وجود اینکه #درد زیادی نداشت ولی #اخ بلندی گفتم‌... #وورکان می‌دونستم بیشتر به خاطر ترسی که داره، #ناله میکنه ولی بازم دلم سوخت، خم شدم و #بوسه‌ی #نرمی روی #کپل راستش نشوندم. بعد از چند ثانیه کل #انگشتم‌و #داخلش جا دادم. هر چقدر لازم باشه اروم اروم پیش میرم، اصلا نمی‌خوام تصورش از #راب*طه بد بشه و متنفر بشه از انجام دوباره‌ش.......🏳‍🌈‼️ #اگر_پارت_رمان_نبود_لفت_بده🙈🌈 https://t.me/+TLYtIhuyW1aVlDn1 https://t.me/+TLYtIhuyW1aVlDn1 بنر۲۴پاک ❌
Show all...
#گی🏳‍🌈 #فورسام👅 #امپرگ💦 #برده‌ای‌که‌توی‌جرعت‌حقیقت‌فلفل‌به‌خورد‌برده‌مورد‌علاقه‌ارباباش‌میده #یعنی‌ارباباشون‌چجوری‌تنبیهشون‌میکنن‌این‌دفعه🤤🤤🔥🔥🔥 وارد حمام شدن و استیاک اونو روی لبه وان گذاشت..... لباسشو کند، بعد اب رو باز کرد و اجازه داد وان پر بشه، خودش هم اهسته #لباساش رو #دراورد و توی سبد انداخت. شادلین و برگردوند و از پشت #بغلش کرد، دستی روی #شکم نرم اون کشید و زمزمه کرد: _داری پسر بدی #میشی پس اره؟ شادلین درحالی که تازه #بغضش رفته بود دوباره چشماش نمناک شد و با مظلوم‌‌ترین حالت ممکن گفت: +نَ... آستیاک بی‌توجه به لحن کیوت اون #کوچولو دستش رو، روی #عضو #ریزش گذاشت و فشار #خفیفی وارد کرد، که همراه شد با صدای ناله برده، نیشخند محوی به اون همه #حشریت زد و گفت: _میدونستی #پسرای بد باید #تنبیه بشن؟ https://t.me/+TLYtIhuyW1aVlDn1 https://t.me/+TLYtIhuyW1aVlDn1 #دو‌تا‌برده‌که‌به‌دو‌داداش‌سرویس‌میدن‌و‌هرروز‌‌برای‌خودشون‌تنبیه‌میخرن👆🏻🙈🔥 بنر۱۶پاک ❌
Show all...
تنبیه سخت لیتلای شیطون🙊🕯🍆💦 https://t.me/joinchat/TLYtIhuyW1aVlDn1 🔥🌶⛓🕯🥃🔥🌶⛓🕯 به ل*ذت نگاهی #بهشون کردم که هردوشو هق هقی #کردن و لب زدن: _خواهش میکنیم مارو بیارین پایین .. بی توجه به ناله هاشون شلاق و از استیاک گرفتم و با اسپری فلفل آغشتش کردم .. هر دوشون #ترسیده تکونی به خودشون دادن ..چون از سقف اویزونشون کرده #بودیم به این ورو اون ور میرفتن اشاره ایی به استیاک انداختم که نگهشون داره وقتی ثابت شدن #رفتم پشتشونو محکم کوبیدم رو باس*نشون داد و گریه هاشون کل اتاق و پر کرده بود ...❄️🩸 کم کم زخماشون سر باز #کرده بود و سوزششون #شروع شده بود که شمع و داغ کردم و ...🕯🩸 https://t.me/joinchat/TLYtIhuyW1aVlDn1 تنبیه دردناک🥺🙊🔥🌶⛓🕯🥃 بنر۱۶پاک ❌
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.