cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

🔥متعلق به من⛓

رمان های تکمیل شده:🦋 قرنطینه،دیو و دلبر به سبک من،دارای من باش،مثلث عشقی،اتاق۵۶۶، سمفونی صوتک، دارای من باش۳، عاشق شدن و بهت...🔞 •عضو انجمن قلم سازان• ناشناس مهدا💜 https://telegram.me/BChatBot?start=sc-742643-6p8EkOq برای اطلاع بیشتر #لیست رو سرچ کنین

Show more
Advertising posts
2 750
Subscribers
+124 hours
-47 days
-13530 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

پارتای جدید #متعلق_به_من 🖤
Show all...
8
#متعلق_به_من #فصل_دوم #پارت_211 ⛓⛓⛓🔞🔞🔞⛓⛓⛓ بازوهام و تکون دادم تا افرادش ولم کنن -ولش کنین بازوهام و که ول کردن بااخم به ژان چشم دوختم -باهاش کاری نداشته باش اون از همه چی بی خبره! ژان بدون اینکه نگاهش کنه با لبخند کثیفی که رو لبش بود گفت: -نکنه این یکی هم استیپرجدیدته! نگاهشو داد به لئون و ادامه داد: -اخ لئون...عجب سلیقه ای داری، مارتا رو بیخیال شدم اون هرزه واسه خودت ولی این پسره انگار اکبنده چشام گردشد این مرتیکه داشت چی میگفت واسه خودش؟!یهو دستش و رو گردنم گذاشت و زبونش و رو لبش کشید، صدای عصبیه و خشمگین لئون باعث شد نگاهم وبدم بهش -عوضیه حرومی دست کثیفت و بهش نزن... یکی از افراد ژان اسلحه رو به سمت لئون نشونه گرفته بود برای همین نمیتونست کاری بکنه ولی از چشای سرخش نشون میداد که خیلی عصبی و خشمگینه!دستش و با شدت از رو گردنم کنار زدم -بهم دست نزن کلت و‌ روی قفسه سینه ام کشید -لئون این پسر چموش و میخوام، مارتا واسه خودت برش دارو افرادت و جمع کن و از اینجا برو “لئون” از عصبانیت فکم منقبض شده بود و تیک عصبی روی چشمم بود، از لای دندونای کلیدشده ام غریدم: -گور خودت و کندی ژان... این و گفتم و ماریو اسلحه ای سمتم پرت کردو توهوا گرفتمش اول به کسی که کلت منو گرفته بود شلیک کردمو سریع سمت ژان برگشتمو کلت و سمتش گرفتم خطر و که حس کرد ارکارو طی یه حرکت ناگهانی به خودش چسبوند و کلت و به شقیقه اش چسبوند، ترس و تو چشای ارکا دیدم خودمم ترسیده بودم چون ژان و خوب میشناختم یه روانیه به تمام عیار بود! -ولش کن و حسابت و باخودم صاف کن قهقه زد -ولش کنم؟چطور میتونم ازهمچین لعبتی بگذرم لئون؟فکر کردن به دهن داغش وقتی ک*یرم توشه... 🖤🖤🖤
Show all...
24🔥 2
#متعلق_به_من #فصل_دوم #پارت_210 ⛓⛓⛓🔞🔞🔞⛓⛓⛓ به موهای دختره چنگ زده بود و جلوی خشتکش گرفته بود -چیه دیگه نمیخوای ک*یر منو ساک بزنی؟ -ژان خودتم میدونی دیگه کارت تمومه! نگاهش و داد به لئون و کلت توی دستش و تکون داد -چیه میخوای این دختره ج*نده فقط به خودت حال بده؟تک خوری نداشتیم لئون... این و گفت و قهقه زد -مارتارو ولش کن میتونیم باهم حلش کنیم! دوباره خندید و سردختره رو بیشتر به خودش فشار داد -من نمیخوام تو حلش کنی، مارتا خودش بلده چکار کنه...ادمات و جمع کردی اینجا که مثلا از دست من نجاتش بدی؟!فکر میکنی مارتا لیاقتش و داره؟!اون فقط یه ج*نده ست که توکلابت تن و بدنش و به نمایش میزاره خب چی میشه منم یکم مزه اش کنم! صدای لئون باتحکم و جدی بود‌ -فکرمیکنی میزارم بدن کثیفت به تنش بخوره؟ژان...توهمین الانم حکم مرگت و گرفتی کارت تمومه! خنده اش قطع شد درحالی که کلت تودستش بود چونه اش و باهاش خاروند -چیه نکنه زیرخواب خودته؟البته بهت نمیاد بخوای باهمچین دختری بخوابی... دوباره قهقه زد و ادامه داد: -بالاخره توکجا و این دختره هرزه کجا! صدای شلیک که اومد شوکه شدم لئون بود که به بازوی یکی از افراد ژان شلیک کرده بود یکی از افراد ژان طی یه حرکت ناگهانی جلو اومد و با پاش ضربه ای به کلت توی دست لئون زد که از دستش پایین افتاد و کلت و با پاش سمت خودش کشید و سریع سمتش نشونه گرفت، اون لحظه احساس خطر کردمو بدون اینکه حتی فکر کنم یهو بلند اسمش و داد زدم: -لئون... یهو همه سرها به سمت من برگشت و تازه فهمیدم چه غلطی کردم! -اولالا...یه مهمون ناخونده داریم! یهو دونفر از افرادش سمت من اومدن بازومو گرفتن و منو سمت ژان بردن درحالی که داشتن از کنار لئون میگذشتم صدای عصبیش و شنیدم: -اینجا چه غلطی میکنی تو؟! یهو مارتارو ول کرد و سمت من اومدو نگاهشو موشکافانه بهم دوخت -چرا اینقدر بی خبر؟!زودتر خودت و نشون میدادی ازت پذیرایی کنیم! 🖤🖤🖤
Show all...
19🔥 1
https://telegram.me/BChatBot?start=sc-742643-6p8EkOq لینک ناشناس من عزیزای دل💛
Show all...
برنامه ناشناس

بزرگترین ، قدیمی‌ترین و مطمئن‌ترین بات پیام ناشناس 📢 کانال رسمی و پشتیبانی 🥷 @ChatgramSupport

#حمایتی
Show all...
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ کاوه وکیل تازه کاری که برای دفترش نیاز به منشی داره ، و پسری که برای استخدامی به دفترش مراجعه می‌کنه ، همون پسره توی کافه که دل شو برده بود... ژانر: گی ، عاشقانه ، درام ، صحنه دار ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ پرونده هارو پرت کردم کناری ، دلم براش یه ذره شده بود شکوندمش‌ تو اتاق و حمله کردم به لبای نابش.. -آه‌ بیبی هوس کردم امروز روی میز کارم به فاکت‌ بدم -من برات آماده ام ددی با لبخند شیطونی عضوم و گرفت تو دستش‌ و با رفتن عضوم تو دهن گرمش هوش از سرم رفت..💦💦💦 موهاشو و چنگ زدم و خودمو سپردم بهش..🔞🔞🔞 ⬇️⬇️⬇️ https://t.me/romandelrobayeman
Show all...
دلربای من🫀

به قلم : مصی ژانر: گی ، عاشقانه ، درام ، صحنه دار ناشناس : http://t.me/HidenChat_Bot?start=6551902060

#متعلق_به_من #پارت_vip🔞 خیره به چشام باصدای پرهوسی گفت: -کی*رم و بکن توت دستم و بردم عقب و التش و تو دستم گرفتم و به مفهوم مالیدم و آروم داخلم بردم، اهی کشید دستش و رو کمرم گذاشت و محکم بغلم کرد -حالا لگنت و تکون بده نگاهت به من باشه میخوام وقتی داخلتم حست و از چشمات ببینم 🖤🖤🖤🖤 برای عضویت در وی ای پی میتونین پی ام بدین
Show all...
15👍 1
پارتای جدید #متعلق_به_من 🖤
Show all...
🔥 7 1
#متعلق_به_من #فصل_دوم #پارت_209 ⛓⛓⛓🔞🔞🔞⛓⛓⛓ چشامو بستمو نفس عمیقی کشیدم و دستای سردمو به هم مالیدم، استرس زیادی داشتم!چنددیقه بعد سه تا از افرادش توی ماشین نشستن و بعد ماشین شروع به حرکت کرد، مارتا کیه که لئون حاضر شده این وقت شب به خاطرش همه افرادش و جمع کنه و بره دنبالش؟!یعنی این دختره انقدر براش مهمه و ارزش داره؟ نمیدونم چنددیقه گذشته بود که بالاخره ماشین توقف کرد از پنجره میدیدم که چندتا از افرادش با سکیوریتی هایی که جلوی در بودن درگیر شدن و دروباز کردن و داخل شدن، همه افرادش رفتن تو و فقط دوتا از افرادش بیرون بودن، فحشی به شانسم دادم، باوجود این محافظا چجوری میتونستم برم داخل؟!یعنی اینجا خونه ژانه؟!از بین صندلیا رد شدمو خودمو جلوی در رسوندم، باید منتظر میموندم تا موقعیت مناسبش برسه و برم داخل! نمیدونم دوباره چنددیقه بود که منتظر موندم حسابی حوصله ام سررفته بود یهو صدای تیزاندازی اومد و افرادش داخل رفتن، موقعیت و مناسب دیدم پیاده شدم و داخل شدم توحیاط بزرگش چندتا ماشین و موتور پارک شده بودن جلوتررفتم و پشت دیواری پنهون شدم سرمو اطراف چرخوندم و وقتی کسی و اطراف ندیدم داخل خونه شدم پشت افرادشون به من بود و اصلا متوجه من نبودن، خودمو به ستونی رسوندم و پشتش مخفی شدم قلبم کم مونده بود از جاش کنده بشه، واقعا اینجا چکار میکردم؟توحالا توزندگیم انقدر تکانشی و بی فکر عمل نکرده بودم!باصدای مردی که حرفای کثیفی میزد سرمو خم کردم تا بتونم ببینمش، وسط سالن وایستاده بود تودستش یه کلت بود و سمت کسی نشونه گرفته بود زد دستشو که دنبال کردم متوجه شدم لئونه، پشت لئون به من بود و صورتش و نمیتونستم ببینم!حس بدی سراغم اومد، لئون هم تودستش یه کلت بود و سمت مرد نشونه گرفته بود، باصدای گریه دختری تازه حواسم جمعش شد دختره دو زانو جلوی مرد نشسته بود پشتش به ما بود و نمیشد چهره اش و دید 🖤🖤🖤
Show all...
51👍 3
#متعلق_به_من #فصل_دوم #پارت_208 ⛓⛓⛓🔞🔞🔞⛓⛓⛓ -منم تازه فهمیدم لئون...فکر کنم...قضیه جدیه!مارتا هیچوقت تاحالا غیبش نزده این اولین باره... حرفش و قطع کرد -میدونم کجاست!همین الان باید بریم دنبالش من نمیتونم اجازه بدم اون خوک کثیف مارتارو برای خودش داشته باشه! -یعنی میگی کاره ژانه؟! -شک نکن! -من میرم بچه ها رو خبر کنم بعدچنددیقه در اتاق بسته شد، اروم چشامو باز کردم رو تخت نشستم و تنها سوالی که توذهنم روشن و خاموش میشد این بود که مارتا کیه که برای لئون انقدر مهمه؟!صداش تو گوشم اکو شد: -نمیتونم اجازه بدم مارتارو برای خودش داشته باشه! سریع از رو تخت بلند شدم، بدون اینکه درست و حسابی در مورد کاری که میخواست بکنم فکر کنم سمت کمدش رفتم و لباسی که یکم اندازه ام باشه رو تنم کردم از اتاق زدم بیرون، نمیتونستم از اسانسور استفاده کنم ریسکش بیشتر بود جلوی اسانسور یه نفر بیشتر وقتا کشیک میداد، از پله ها پایین رفتم خدا میدونه چجوری خودمو پایین رسوندم!تابیام برسم قلبم اومد تودهنم، رفت و امد افرادش و از پشت ستون میدیدم وقتی حیاط خلوت تر شد اروم بیرون اومدم و خودمو پشت یکی از ماشین رسوندم باصدای یکی از افرادش نفسم توسینه حبس شد -توام چیزی دیدی ؟ صدای کلافه کسی که کنارش بود گوشمو پر کرد: -نیک زده به سرت؟بیا متیو داره صدات میکنه وقتی صدای دورشدم قدماشون و شنیدم نفس راحتی کشیدم، از بین ماشینا رد شدمو خودمو به ماشین لئون رسوندم، مطمئنا نمیتونستم اینجا پنهون بشم خیلی تابلو میشد، اروم سمت پاترول رفتم، خوبیش اینجا بود همه ماشینا خالی بودن از بین صندلیا رد شدمو خودمو عقب پاترول پنهون کردم، یه لحظه ازاینکه همچین غلطی کردم پشیمون شدم!من داشتم چکار میکردم؟اگه لئون میفهمید...امیدوار بودم هیچ بویی نبره که اینجام وگرنه فکر نکنم ری اکشن خوبی نشون بده! 🖤🖤🖤
Show all...
45👍 4🔥 1
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.