نبض شعررویایی من♡♡♧♤
یارب بنما مرا رهی سوی نجات محتاج توام چ در حیات و چ در ممات از جرم گناه من سراسر بگذر شرمنده مکن مرا ب روز عرضات خواجه عبالله انصاری https://t.me/joinchat/AAAAAEarSJE9_wKSpHZqQQ
Show more657
Subscribers
No data24 hours
+177 days
+4630 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Show all...
🎻 موزیک های قاطی پاتی باران🎻
ناب ترین موزیک💞 ویس مازنی😔 ازقدیم تاجدید❤ تقدیم تون 💗 مرسی که هستیم💔
Show all...
🍃🌼🦋باران عشق وزندگی🦋🌼🍃
قلبهای پاک خوشی نمیبینند 💔 چون خوشی خودرافدای دیگران میکنم😔 خیلی دوستتدارم😍
Show all...
برکـہ🌛مـٍـًٍاٍؓهً وماٍؓهــًٍ℘ً🐠
﷽ ༆ 𝐖𝐞𝐥𝐜𝐨𝐦𝐞 𝐭𝐨 𝐜𝐡𝐚𝐧𝐧𝐞𝐥 💛 ما خدای دلبستن به چیزهای محالیم...💛 تاریخ تاسیس کانال:【 1402 】 📛 اصکی ممنوع 📛 لینک قفلی👇
https://t.me/BerkehMahiلینک حمایت چنل
https://t.me/BerkehMahiShow all...
🌸💕کوچه باغ عشق💕🌸
بهترین هارا تقدیمتون میکنیم باماهمراه باشید لف ندین بزاریدروبیصدا
#نجمهزارع
« به یڪ
پلڪ تو میبخشم
تمام روز و شبها را....
ڪه تسڪین میدهد چشمت
غم جانسوز تبها را...»
شبها
میبافم خیالت را
بہ لبخندهاے رنڪَپریدهاے ڪه
میڪَویند؛ :
.... دوستداشتن ....
" پیراهنیست از جنس امید "
افسوسخوابهایم را
بہ رویایی میدوزم ڪہ
نمیدانند خورشید همہچیز را
نقشِ بر آب میڪند...!!
#مولاوردے_سهیلا
نارفیق
در نیمهراهم مینهی
که بتنهاییام!؟
جوابم میکنی
که آخرین سوالم را
ندیده گرفته باشی؟
آه
که چقدر بداست
به این خوبی تمام کردن کسی
که قرار بوده
هنوزها ،
تمام نشود
چرا تقلب میکنی قلب من؟؟
چرا بیقرار قرارهایت میشوی؟
مگر قرار نبود فلسفه بخوانیم؟
تاریخ برانیم؟
شعر بشورانیم؟
چه ناگهان نابهنگامی..!!
#حسین_منزوی
.
هم چراغِ شبِ ٺاریڪ
و سیاهم ٺو شدی
هم ڪه خورشیدِ
سحرخیزِ پڪَاهم ٺو شدی.....
ٺا شد آغاز میانِ من
و ٺو، قصهٔ ؏شـق
من شدم برڪهٔ بی طاقٺ
و ماهم ٺو شدی.....
#حسین_فروتن
شب شد،
ماه را بوسیده ام،
خیال پریشانم را شانه زده ام
گلدان های شمعدانی را
به نوازشی آرام خوابانده ام
منتظرت می مانم،
تا چون هر شب با صدای
شبت بخیر ماه من
رویای تو را به آغوش بگیرم..!
#فریدون_مشیری
تو شعلهشعله شدی آتش و زدی به تنم
بزن که لذت محضست از تو سوختنم
نسيم شهوتی و بی گدار می آيی
خودت عبور کن از تار و پود پيرهنم
بريز عطر خوش ِ «زن» بريز در نفسم
بپيچ ساقه ی گرما بپيچ بر بدنم
دو پلکِ چشم مرا پرکن ازخمار شراب
بنوش نوبر ِ سرخ انار از دهنم
تو آبشاری و در ظرف برکه میريزی!
به آستانهی طغيان رسيده خواستنم!
بگير در من و عريانی مرا گم کن
بپيچ بانوی نيلوفری! بپیچ بِدور تنم
( حلما )