شعرانه ✒📖

ما از شما بیزاریم ما از شما بیزاریم ✋

📣 علی خامنه‌ای، ۵ دی ۱۳۶۵: آن روزی که کاسب از درآمد روزانه‌اش صرف‌نظر کرد، دانشجو از درس این ترمش صرف‌نظر کرد، کارگر از درآمد ناچیزش صرف‌نظر کرد، حصار ترس دریده شد، ریختند توی خیابانها، آن وقت دستگاه دید هیچ وسیله‌ای در مقابل اینها ندارد که اینها را سرجای خودشان بنشاند. Twitter @hafezeye_tarikhi #مهسا_امینی #اعتصابات_سراسری .

کامیه گفت: "شاید این اتفاق به ما درس عبرتی بدهد." مرسیه گفت: "که چی؟" کامیه گفت: "که هرگز نباید ناامید شد. به زندگی اعتماد داشته باشیم. " #بکت #مرسیه_و_کامیه

موسیقی! از آنچه با کلمات گفتنی نیست، حکایت می‌کند. #شاید_چاره‌ای_برای_آرامش 🌱

«جامعه» من حرف مفت کی زده‌ام؟ «زد» چه صیغه‌ای‌ست؟ من هیچ وقت کار بدی ... «بد» چه صیغه‌ای‌ست؟ آدم همین که پا به دل جامعه گذاشت شاید درست و راست نفهمد چه صیغه‌ای‌ست گیرم به باب میل شما زندگی کنم آن هم به زور باید؛ «باید» چه صیغه‌ای‌ست؟ این زندگی به قد خودش ظلم می کند آن قدر که نفهمیدم «قد» چه صیغه‌ای‌ست... من را چقدر سکه‌ی یک پول می‌کنید... از جیب من «گرفتن درصد» چه صیغه‌ای‌ست؟ وقتی به هر دری که زدم، فقر بود با - نان «خدا - ریال»، «درآمد» چه صیغه‌ای‌ست؟ حالا که بعد این همه سگ دو زدن، به سنگ - بر می‌خورم، «شروع مجدد» چه صیغه‌ای‌ست؟ هي وعده - وعده.ی سر خرمن - چه خرمنی؟ هی قول‌های شاید، «شاید» چه صیغه‌ای‌ست؟ آقای جامعه! به چی‌ام گیر داده‌ای؟ «از لحن من خوش‌ت نمی‌آید» چه صیغه‌ای‌ست؟ من شاعرم، چطوری خودسانسوری کنم؟ ایهام پشت شعر نباشد» چه صیغه‌ای‌ست؟ آقای جامعه! تو که بی‌قید شاعری تبعیض شاعران مقيد» چه صیغه‌ای.ست؟ اسم مرا به گند کشیدید، بی‌خیال - اصلن ول‌ش کنید، «محمد» چه صیغه‌ای‌ست؟ محکوم زنده بودن‌م، «این فعل مرده» را لطفن یکی برام بگوید چه صیغه‌ای‌ست!؟ #محمدعلی_پورشیخ‌علی

روستا جای قشنگی نیست آری کدخدا کم شده آمارمان در سرشماری کدخدا برکه‌ی اجدادی‌ام آبشخور کفتارهاست چشمه مسموم است با ویروسِ هاری کدخدا بوی و خوی گرگ‌های ماده را دزدیده‌اند پوزِ سگ‌های نر از بی‌بند وباری کدخدا داغ چوبت را نخوردند این پدر مکارها بیشتر از پیشتر بی‌اقتداری کدخدا هر شغالی با دهان شیر می‌گیرد شکار کی به پایان می‌رسد، دوران خواری کدخدا؟ یا خبر از جور داری یا کماکان غافلی در دو حالت فاسقی تبعیض کاری کدخدا! آه دامن گیر دارد یاد کن تاریخ را هر گلویی را که نا حق می‌فشاری کدخدا گاه جان می‌بخشی آسان گاه می‌گیری به زور اینچنین پرورده‌ی پروردگاری کدخدا؟؟ #مجتبی_سپید🌱

تقدیم به لر زبان های عزیز نفسی