/رمانهای عاشقانه/ کانال رسمی: فاطمه خادمیان
﷽ 📚 لحظهی تحویل سال برگرفته از واقعیت سال ۱۳۹۶ کامل شده. 📖 تجاوزگر جذاب من در حال تایپ... نویسنده: فاطمه خادمیان ادمین تبادلات @Banoo_tab 🛇کپی حتی با ذکر نام نویسنده پیگرد قانونی دارد انسان باشیم.🚫
Show moreThe country is not specifiedThe language is not specifiedThe category is not specified
456
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Repost from N/a
00:03
Video unavailable
#پارت_آینده
رمان سرنوشت شوم به قلم: #گلِسرخ
⛓لخت دست هام رو به میله بالای سرم بسته بود.⛓روی کاناپه روبه روم نشسته بود وسیگار میکشید.🚬
پوزخند گوشه لبش حس تحقیر رو به وجودم تزریق میکرد.😏😏
بلند شد وآهسته آهسته به سمتم اومد.دود سیگارش رو فوت کرد به صورتم.😮💨
_چه حسی داری از اینکه مثل یه سگ بی ارزش بسته شدی به سقف ومنتظری ببینی صاحبت چه کاری باهات میکنه.😑
با #سوزش عمیقی که در کتفم پیچیدجیغ بلندی کشیدم😧 که سیلی محکمی به صورتم زد.😈
پیرهنش رو درآورد وبه سمت کمد گوشه اتاق رفت و #شلاق _چندرشته ای رو برداشت،لیوان شربتی که توش یخ بود🧊 رو آورد ویخ هاشو روی بدنم کشید،از#سردیش میلرزیدم ولی اون بی توجه به کارش ادامه میداد،روی زانو نشست وپاهام رو ازهم فاصله داد وتکه باقی مونده رو وارد #سوراخ کب*صم کرد.چک محکمی روش زد وگفت:
_اگه بیفته ده تا ازاینارو توت جات میدم توله.😡
وبعدش فقط ضربات شلاق بود که روی تنم مینشست......
ادامه شو میخوای🙈🥲👇🏻👇🏻👇🏻
https://t.me/+trZnaCIxodgxYmY0
animation.gif.mp40.47 KB
1000
#دختری از جنس مافیا... 😈
#دختری که به خاطر #انتقام جون عزیز اش پا روی همه چی می زاره🖤
و ظاهر شو پسرونه و می کنه و وارد یه باند مخوف به اسم #مافیای_شطرنج میشه ✨
و به خاطر انتقام سر زندگیش #قمار می کنه 🙊
و در این بین ، خیلیا عاشقش میشن🥺❤️
بیاین ببینین با این عاشقی بخت برگشته چیکار میکنه😂👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://t.me/+wMaGmNHL65cxNTdk
https://t.me/+wMaGmNHL65cxNTdk
#جوین شو تا لینک باطل نشده 🥶😨
دختری از جنس مافیا😈
بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 رمان دختری از جنس مافیا😈 نویسنده:Z.M ✍ کپی از رمان پیگرد قانونی دارد⛔🚫
1100
00:05
Video unavailable
پسره توی خونهبه #عشقش که بچشم توی اتاق بغلی خوابه تجاور میکنه و هردوشونرو #میدوزه😱🔞💦🏳🌈
دستاموبا #کرواتش بست که هق هقگفتم
-ولمکن
سیلی بهمزد که #برق از سرمپرید منوروی تخت پرت کرد که #ترسیده گفتم
_آران...آران توروخدا ولم کن نمیخوام #بچم چیزی ببینه
موهاموکشید وگفت
_پسسعی کنخفه #خون بگیری تا بچت بیدار نشه و نبیه داره #بفاک میری
هق هق کردم وگفتم
_منزن وبچه دارم،توروخدا فراموشم کن
سیلی دیگه ای توی دهنمزد که لبم #پاره شد.
_منصاحبتم،عاشقتم پس هرگزفراموشت نمیکنم اجازه نمیدم توهمفراموش کنیییی
شلوارموکشید پایین انگشتش وارد سوراخ باسنم کرد که از درد لبمو گزید انگشتشو بیرون کشید.
الت بزرگشو که روی #سوراخ حس کردم گریم بیشتر شد.
خودشو واردم کردم و خودشو عقب جلو کرد که از #درد دیگه داشتم #زجه میزدم باخشم غرید
_نمیزاممال هیچکسبشی،تومال منی بچهتوهم مال منه هردوتون رو میبرم پیش خودم.
https://t.me/+eSfSW94oXv8wYzU0
animation.gif.mp41.01 KB
1200
Repost from N/a
پسره مست میکنه و به دختری که عاشقشه تجاوز میکنه که...🔞🔥
به طرفم هجوم آورد و لباش و روی گردنم دوران داد و گفت:
_تو منو با این همه جذابیت نمیخوای ؟ هوم لیدی من ؟
هق هقی کردم و با جیغ گفتم:
_نه نمیخوامت هیچ چیز تو نمیخوام.
گردنم و گاز زدو وحشی گفت:
_الان که برام ناله کردی میفهمی که میخوای یا نه !؟
لباس هاشو جر داد و نزدیک شد و..
https://t.me/+cd0iSlwJ3bE4MWVk
https://t.me/+cd0iSlwJ3bE4MWVk
رمان تجاوزی هیجان انگیز 🔞💦
بدو تا پاکش نکردم 🏃♂امروز رایگانه ☺️
🔥 دو ظهر پاک🔥
700
Repost from N/a
دختره به خاطر پول مجبور میشه با رئیس شرکتش سکس کنه!💦🔥
خنده ی بلندی کرد و زبونشو و روی وارثم حرکت داد و گفت:
_تو بهترین #بدن و داری دختر سکسی!🔞
ناله ای کردم و التماس وار گفتم:
_رئیس #خواهش میکنم بکن .
پوزخندی زد و #چشماش برقی زد و تلمبه ای به باسنم زد #خشن وار دوباره واردم کرد و...
رمان هات و خشن و سکسی 🔞💦
بچه مچه نیاد بدو تا پاکش نکردم 🔥
https://t.me/+cd0iSlwJ3bE4MWVk
https://t.me/+cd0iSlwJ3bE4MWVk
🔥 دو ظهر پاک🔥
1000
Repost from N/a
پسره مجبور میشه به خاطر اینکه عشقش شو ازش نگیرن بهش تجاوز کنه که....🔞😰
دست گرم شو #نوازش وار روی بدنم میکشید و با التماس نالیدم :
_آریا تو رو خدا.... لطفا ...با ...من این ...کار رو نکن ... آریااا میشنوی ؟
خنده #عصبی ای کرد و گوشم و به دندونش گرفت و غرید : _چرا ...چرا میخوام #مال من شی تا ابد ...سندت به نامم باشه نمیخوام تو رو #ازم بگیرن!
هق هقی کردم و نالیدم :
_آریا نکن من همیشه #باهاتم میمونم #پیشت کی میخواد منو بدزده !؟
منو #هل داد و کمرم به #شدت به دیوار برخورد کرد !
لب های گرمش و روی لبام گذاشت و با احساس میبوسید که با نفس#نفس من و از خودش جدا کرد و گفت:
_امزوز دیگه مال من میشی !
با #تعجب نگاهش کردم که منو هل داد و افتادم روی #تخت روم خیمه زد و ..😨🔥
https://t.me/+cd0iSlwJ3bE4MWVk
https://t.me/+cd0iSlwJ3bE4MWVk
لینک Vip رمان زود جوین شو تا پاک نشده 🏃♂🚫
🔥دو ظهر پاک🔥
1210
Repost from N/a
سینه هاشو فشار میدادم اوم #جوووووون
بهار_اخ مهام واییییی 🥺
مهام_ #خیمه زدم وسط پاش زیپ شلوارشو باز کردم دستشو گزاشت رو دستم..
بهار_مهام نکن #پریودم نکن توروخدا..
مهام_خمار سرمو دادم باالا...💦♨️
https://t.me/+2JG36Ohf1c82ODY5
https://t.me/+2JG36Ohf1c82ODY5
🔥دو شب پاک🔥
1100
Repost from N/a
●پارت واقعی●
🔞یه رمان #هات لزبین🤤
⚠️برای خوندن #بقیش جوین شین چنل حال کنید😶🌫️❤️🔥
😈چنل #فول سک*سی💥
🔥مخصوص #شب جمعه ها🔥
💦💦💦💦💦💦💦
https://t.me/+2JG36Ohf1c82ODY5
🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥
🔥دو شب پاک🔥
1400
Repost from N/a
#پارت_81
بهار_مهام بخدا منظوری نداشتم یکم اروم باش تو رو جون من
مهام_خفه شو بهار
بهار_هعی میومد نزدیکم و من میرفتم عقب..
مهام اینجوری نباش میترسم خواهش میکنم
مهام_هیسسس حرف نزن وگرنه بدتر میشم حرف نزن..
بهار_مهام هق هق گریه هام شروع شد
مهام عین #وحشیا اومد سمت لبشو اورد جا گوشم نفسشو داد بیرون گفت..
مهام_خیلی از دستت این مدت
حرص خوردم خیلی...
گازی از #گردنش گرفتم..
بهار_اخ مهام واییی
مهام_بی تفاوت ب #ناله های پر از درد بهار بدنشو گاز میگرفتم میمکیدم لباش آخ از لباش رفتم سمت #سینه هاش لباساشو از تنش در
اوردم #نوک سینه هاشو زبون میزدم ناله هایی از رو #لذت میکرد تمام بدنشو زبون زدم دستمو بی اختیار میرفت وسط پاش همزمان ....
.🔥🔥🔥🔥
https://t.me/+2JG36Ohf1c82ODY5 💦💦
.
🔥دو شب پاک🔥
2000
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.